به باور شهروندان دستبرد زدند
شهروندان – مرتضی گلپو:
نتایج تحقیق و تفحص از سازمان تامین اجتماعی منتشر شد. در این گزارش مشخص شد که سرمایههای این نهاد اجتماعی، صرف خاصهخرجیهای مرتضوی برای دوستان و حامیانش شده است. فاجعه گسترده است و نتایج منتشرشده فقط مشکلات سازمان در دوره مرتضوی را در بر میگیرد و به پیش از آن کاری ندارد.
با وجود این، اشتباه است اگر همه آنچه مرتضوی کرد را فقط منسوب به این قاضی سابق بدانیم. همچنان که آنچه این قاضی یزدی کرد، فقط متوجه سرمایههای مادی سازمان تامین اجتماعی نیست. او مصداق بارز احمدینژادیسم به معنای نوع مدیریت، تصمیمگیری و اداره کشور و سازمان با طرز فکر احمدینژاد است. این تحقیقات به همراه معضلات دیگر باقی مانده از دوران ریاستجمهوری احمدینژاد و یارانش، نشاندهنده نوعی نگاه به سرمایههای کشور است. در این نگاه، سرمایههای ملی فرقی با پول توجیبی ندارد. میتوانیم هرکاری را که دلمان میخواهد با آن کرده و اسمش را مدیریت مهرورز بگذاریم. از سوی دیگر، میتوان گفت مرتضوی علاوه بر حراج داراییهای سازمان، سرمایههای فرهنگی این نهاد، باور مردم به آن و ساختار اجرایی کشور را نیز خدشهدار کرد.
از اختلاس ۳ هزار میلیارد تومانی تا پرونده بیمه ایران و این آخری افشای ریخت و پاشهای گسترده مالی در سازمان تامین اجتماعی. اگر فقط یک مورد از این اتفاقاتی که در دولت احمدینژاد رخ داد، در دولت دیگری بود، به ساقط شدن دولت میانجامید. اکنون مشخص شد که مصونیت آهنین دولتهای نهم و دهم و همراهی بی حد و مرز نهادهای ناظر، میتواند برانگیزاننده چه فسادهای هولناکی باشد.
انتشار نتایج تحقیق و تفحص از سازمان تامین اجتماعی تحت مدیریت سعید مرتضوی، نشان داد که میراث بر صدرنشستن ۸ ساله احمدینژاد و یارانش، فراتر از گزارشی است که حسن روحانی ارائه کرد. این میراث، نه فقط ایجاد زمینههای سوءاستفاده از داراییهای ملی و فرصتهای اختلاس، که خدشه در باور مردم به سلامت نظام اداری کشور و مدیران اجرایی است.
همانطور که مدیران دولت روحانی اعلام کردهاند، شاید ترمیم اقتصاد کشور در دو یا چهار سال ممکن باشد، اما ترمیم باور مردم به سلامت مدیران و دولت به سالها زمان و تلاش نیاز دارد.
دولتی که ۸ سال با فریادهای گوشخراش و دهنپرکن خود، مدعی بود میخواهد از فاصله غنی و فقیر بکاهد، عملا امید فقرا را به یأس تلخ بدل کرد. زیرا فقط در یک مورد، کارگزاران دولتهای نهم و دهم به سرمایههای سازمانی که مختص کارگران و کارمندان است، چوب حراج زدند. آنان تقریبا هرکس که دم دستشان بود را نمکگیر خوان خود کردند. در یک نمونه، انتشار بخشی از این اسناد که مشخص کرد ۳۷ نماینده از مرتضوی کمکهای ۲ تا ۵ میلیون تومانی دریافت کرده اند، نشان میدهد که چرا در نظر احمدینژاد مجلس دیگر در راس امور نبود.
پس از انتشار این اخبار، آنچه عجیب خواهد بود، این است که احمدینژاد همچنان دولت خود را پاکترین دولت تاریخ بداند. باوجود این، باید قبول کنیم که مسئله ما دیگر نباید احمدینژاد باشد. احمدینژاد نماینده یک تفکر غلط و بدون نظارت در اداره امورات کشور است.زیرا احمددینژاد یک ایرانی است و ایرانیان پس از کشف نفت، به رانت و پولهای بادآورده خو کرده اند. مرتضوی و احمدینژاد، فقط این پولها را سادهتر پخش کردند.
قانون