گردشگری، اولویت دولت نبوده و نیست
شهروندان:
گردشگری، مقولهیی کم اهمیت که سعی شده در مدت قلیل اخیر، پراهمیت جلوه داده شود. مقولهیی که گاه به چشم صنعتی پررونق و گاه به چشم محلی برای کاستن آمار بیکاری به آن نگاه میشود. کمتر مسوول و متولیای در کشور به این مقوله به چشم مقولهیی فرهنگی مینگرد.
کسی فکر نمیکند که چه کسانی قرار است به عنوان گردشگر وارد کشور شوند، چه خدماتی قرار است به آنها داده شود، اصلا آنها میآیند که چه چیز را ببینند. تنها چیزی که فکر و ذکر مسوولان این حوزه را به خود مشغول کرده این است که وظیفه میزبانی خود را تا جایی که در توان داریم انجام دهیم، آن هم در این حد که خدمات هتلینگ و پرواز و رفت و آمد را تسهیل کنیم و گسترش دهیم تا کمیت و عددها را جابهجا کنیم، که در نهایت بگوییم فلان درصد هتل جدید ساختهایم و فلان تعداد پرواز جدید و هواپیمای دست چندم برای سهولت حمل و نقل میهمانان تدارک دیدهایم. اما تنها اعداد و ارقام است که انگار در این میان به کار میآید و کسی کاری به نظارت بر روند افزایش این خدمات ندارد. اگر هم داشته باشد، تنها جای خواب و اقامت گردشگران ورودی به ایران نیست که اهمیت دارد که قطعا اگر گردشگری ایران به جایی برسد که هتلها کفاف میزان گردشگران را ندهد، خانههای محلی زیادی هستند که میتواند اقامتگاه بهتری برای کسی که از آن سر دنیا برای دیدن ایران میآید، باشد.
شاید در این میان تنها محمد بهشتی بود که به روح این صنعت و مقوله بیش از بقیه فکر میکند و از آن سخن میگوید. اولویت داشتن این مفهوم برای مسوولان، مساله این است، تا وقتی این جریان به اولویت برای متولیان این حوزه تبدیل نشود، با وجود اعلام آمادگی گردشگران دنیا برای بازدید از ایران، همچنان درهای ورودی کشور ما نیمه بسته است و به زحمت میتوان تورهای گردشگران فرهنگی را در شهرهای تاریخی فرهنگی کشور دید.
اما سیستمهایی در کشورهای مختلف جهان برای جذب هرچه بیشتر گردشگر وجود دارد، سیستمهایی که در فصلهایی غیر از اوج سفر، گردشگران را ترغیب میکند که از خدمات گردشگری شهرهای مختلف بهره ببرند. تخفیفهایی که در پروازها، رزرو هتلها، حمل و نقل ریلی و حتی جادهیی وجود دارد که گردشگر را تشویق به استفاده از این تخفیفها در فصلها و ماههایی از سال میکند که گردش و سفر به رکود رسیده است. در ایران اما این سیستمها به ندرت وجود دارند. شرکتهای خصوصی معمولا پیشتاز در این جریاناند و معمولا سیستم دولتی از این راههای جذب گردشگر به دورترند.
گردشگری در کشورهایی که به چشم بستر فرهنگی به آن نگاه میکنند، رشد بهتری کرده است. بخش خصوصی وارد شده و عنان کار را در دست گرفته است. مشکلات فرهنگی و مدیریتی از جمله مشکلاتی است که از نگاه کارشناسان این حوزه مشکلات ریشهداریاند که عزم جدی میخواهد حل کردنشان.
دولتها ویترین گردشگریاند تا ادارهکننده آن
هوشنگ غفارپور، کارشناس گردشگری خارجی است. او مشکلاتی که برای خرید خدمات گردشگری در کشور داریم را ناشی از عواملی میداند که هر کدام را در جای خود باید بررسی کرد. او معتقد است: «یکی از عواملی که در این میان وجود دارد، مشکلات فرهنگی است و دیگری مشکلات مدیریتی. البته در دنیا هم این طور نیست که هر وقت بخواهید، بتوانید هر بلیتی را با قیمت مناسب شامل تخفیف تهیه کنید. اما به طور معمول میتوانید در نیمی از مواقع با این پدیده روبهرو شوید و از تخفیفات خدمات بهره ببرید. اما در کشور ما نه بحث مدیریتیاش جا افتاده و نه بحث فرهنگیاش. به عنوان مثال اگر کیش را به عنوان شهری پایلوت در نظر بگیریم، تورها در نوروز قیمتشان به مرز ۲ میلیون تومان رسیده بود، علت را هم که جستوجو میکنیم، میشنویم که ما پنج ماه خالی بودیم، چهار ماه shoulder season
(زمانی بین high season و low season) بودیم و تایم اوج سفر و پر بودن هتلهایمان کوتاه است.»
او در خصوص سیستم حمل و نقل هم اعتقادی مشابه دارد: «در حمل و نقل هم همین است، نرخها اتوماتیکوار تغییر نمیکند، مگر در زمانی که پروازها چارتر بشوند. اما اگر برنامهها از قبل تعریف شوند، مسلما احتمال وقوع این گونه پیش خریدها بیشتر خواهد شد. اما بیشتر مشکلات این حوزه مدیریتی است. بعضی وقتها حکومت مردم را اداره میکند و بعضی وقتها مردم دولت یا حکومت را اداره میکنند. در این خصوص باید دولت این بحث را مدیریت کند. در کشورهای مختلف هم این جریان بین مردم یک فرهنگ شده است، در دنیا مکانیسم توریسم دست بخش خصوصی است. دولت فقط ویترین اصلی را دارد، یعنی سرمایهگذاری کلان و کلیدی دست دولت است. اما در ایران بخش خصوصی در این حوزه قوی نیست.»
از نگاه غفاری، بخش خصوصی غیرفعال ایران در حوزه توریسم، تنها در مدیریت نیست که ضعیف عمل میکند که در بخش دانش هم ضعیف است. او میگوید: «دانش دولتیهایمان بیشتر از بخش خصوصی است، در بخش خصوصی کسی را نداریم که قوی باشد و وزنه محسوب شود. تمام شرکتهای هواپیمایی را بیاورید مدیرانش همه از بخش دولتی به خصوصی آمدهاند در صورتی که باید از بخش خصوصی آدم تربیت شود بفرستیم به دولت تا تفکر خصوصی در بخش دولتی مدیریت کند. غالب مدیران هواپیمایی دولتیاند، هیاتمدیره بالای ۸۵، ۹۰ درصد دولتیاند. این تفکر نمیتواند کمککننده باشد، بخش توزیع را نمیتواند راه بیندازد. این عرضه و تقاضا باید به نوعی باهم مچ شوند.»اما حمل و نقل ریلی بخش اعظمی از حمل و نقل را در کشور ما تشکیل میدهد، حمل و نقلی که برخیها آن را نسبت به حمل و نقل هوایی، امنتر هم میدانند، بخشی که به اعتقاد غفارپور از قوت بالایی در آن برخوردار نیستیم.
رنسانسی که هرگز طی نکردیم
به اعتقاد برخی کارشناسان این حوزه، کشور ما همچون دیگر کشورها باید دورانی را طی میکرد که نکرده، دورانی که غفارپور از آن با عنوان «رنسانس گردشگری» یاد میکند. او معتقد است: «این جریان در همه جای دنیا هم زمانبر بوده، اگر الان میروید در لندن یا پاریس، آنچه را میبینید، حاصل ۱۲۰ سال تجربه صنعت گردشگری آن مردم است. بدی ماجرا این است که ما وسط ماجرا افتادیم و رنسانس این جریان را طی نکردیم. همه دنیا این طول را طی کردهاند. حال اگر از عقبهاش هم بگذریم، در ۲۰، ۳۰ سال آینده با برنامههای بلندمدت و کوتاهمدت میتوانیم به آنجا برسیم. باید بتوانیم با هم عرض طی کردن سه عامل مدیریت، زمان و فرهنگ با هم پیش برویم تا به نتیجه دلخواه برسیم.»
اما گلایه از وارد نشدن بخش خصوصی یا جدی نگرفتن صاحبان این صنایع در بخش خصوصی از سوی دولت، انگار حرف دل بیشتر کسانی است که در این حوزه مستقلا کار میکنند. رییس هیاتمدیره انجمن علمی گردشگری ایران، انجمنی که زیرنظر وزارت علوم کار میکند دولت را متهم میکند به نداشتن درک صحیحی از گردشگری و نداشتن اولویت برای آنان.
«ابراهیم بای سلامی» در گفتوگو با «اعتماد» با اشاره به سیاستهای غلط دولت در زمینه گردشگری میگوید: «ما در کشور نیاز داریم که صنعت گردشگری را به رشد برسانیم تا ارائه خدمات و محصولات گردشگری در عرصه تجارت و تولید راه بیفتد تا در نهایت این صنعت در ابعاد اقتصادی معنادار رشد کند.»
او در خصوص سیستم پیش فروش خدمات گردشگری در جهت رشد این صنعت اعلام کرد: «برخی خدمات را میتوانیم پیشفروش کنیم، در هواپیمایی ورود بخش خصوصی خیلی کمرنگ است، بیشتر دولتی و نیمهدولتیاند یا از وابستگان به دولت هستند. در این صنعت نیاز به ایجاد رقابت هستیم، تا رقابت نباشد کسی برای فروش خدماتش حاضر نیست مشتری بیشتری جذب و پیش فروشش را آغاز کند.»
او در ادامه گفت: «تغییر در نحوه زندگی روزمره باعث میشود در این صنعت هم به تغییر برسیم. در ایران مشکل اصلی گردشگری این است که اولویت حاکمیت نیست، برنامهریزی مشخصی برای این صنعت دیده نشده، درک صحیحی از مشکلات گردشگری نداریم. در بخش دولتی، هتلها و ایرلاینها وابسته به دولت هستیم. مهمترین مانع گردشگری ایران دولت و سیاستهای غلطی است که دولت و گردشگری دارد. برای فعال شدن در این عرصه، باید مشارکت سرمایهگذاران عمده داخلی و بینالمللی را بپذیریم. باید بتوانیم پروژههای مشترک درهتلها و ایرلاینها از همه جای دنیا در عرصههای بینالمللی جذب کنیم تا بتوانیم جاذبههایمان را تعریف کنیم. به عنوان مثال، در اصفهان و شیراز که که مبادی تمدن و فرهنگ ایرانی، اسلامی ما است، باید بتوانیم جاذبههایمان را مطرح کنیم. سرمایهگذاری ما در بخش خصوصی گردشگری منفی ست، این هم به دلیل دخالت دولت در هتلداری، ایرلاینها و هواپیمایی است. این باعث میشود شرکتهای خصوصی زیانده شوند، که شرکتهای دولتی هم تنها با استفاده از رانت سوخت، نفت و تفاوت این قیمتها میتوانند جلوی ضرر و زیان وارده را بگیرند.»
در کشوری چون فرانسه، شرکتهایی که ابتدای کارشان است، از این سیستم به خوبی برای جذب و جلب اعتماد گردشگر استفاده میکنند، شرکتهایی که راه درازی تا بزرگ شدن دارند اما شرکتهای دیگری هم هستند که سالهای سال است در این زمینه فعالیت میکنند و همچنان در برخی فصلها از سیستم پیشفروش خدمات برای جذب مشتری بیشتر بهره میبرند. اما ایزی جتها و پروازهای شرکت رایان ایر، از پروازهای اروپایی هستند که ارزانند و میتوان چندماه پیش از موعد مقرر، از سیستم پیشخریدشان استفاده کرد و بلیتها را با تخفیف حتی تا ۵۰ درصدی در اختیار مشتریان قرار میدهند، البته در ماههای low season. فوریه یا مارس، قطعا ماه خوبی برای رزرو تخفیفی است، زمستان است و کمتر آدمها به سفر میروند. اما در ژوئن و جولای که هوا خوب است، اگر بخواهید سفر کنید، به سختی میتوان رزرو کرد. سایتهای easy to book یا booking. com که در سطح بینالمللی هم معروفند، تخفیفاتی میگذارند. اما در این سایتها هم بستگی به فصل سفر دارد، تابستانها بازار تخفیفها خیلی داغ نیست. به گفته ساکنان یکی از شهرهای فرانسه، این تخفیفها به طور متوسط تا ۵۰ درصد با قیمت اصلی فرق میکند.
غزل حضرتی
اعتماد