کاهش سه میلیونی تیراژ مطبوعات؛ زنگ خطر
شهروندان:
وضعیت ناگوار تیراژ روزنامهها و نشریات مکتوب در ایران، گرچه موضوع تازهیی نیست و همواره در طول تاریخ مطبوعات ایران معضلی همه گیر و البته گریبانگیر برای جامعه مطبوعاتی ایران بوده است، اما این معضل در وضعیت کنونی ابعاد بسیار نگرانکنندهتری به خود گرفته و از همین رهگذر هم عرصه برای ترویج روزنامهنگاری غیررسمی و بیمسوولیت و بهطور اولی عرصه برای بروز شایعات فراگیر، مهیاتر شده است.
روزنامهنگاری رسمی چه در قالب روزنامه و چه در قالب مجله، از آنجایی که واجد عناصر کار حرفهیی و مسوولانه است، بهترین نوع اطلاعرسانی، آگاهیرسانی و روشنگری است زیرا هم همراه با مسوولیت اجتماعی روزنامهنگارانش است و هم همراه با تعهد حرفهیی مدیران و سردبیران آن به مخاطبان و افکار عمومی.
روزنامهنگاری در قالب روزنامه و مجله، کمتر به ترویج شایعات، عرصه بروز و ظهور میدهد و کمتر شنیدهیی را با عنوان «خبر» به خورد مخاطبانش میدهد و با عبور نکردن از معیارهای اخلاق و کار حرفهیی، موجبات تشویش واقعی افکار عمومی را فراهم نمیآورد.
از همین رو هم هست وقتی سخنان چند روز پیش محمد سلطانیفر مدیرکل دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانهیی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را مرور میکنیم که خبر از افت شدید شمارگان روزنامهها و مجلات منتشره در کشور در سالهای اخیر از چهار تا پنج میلیون نسخه به حدود یک میلیون نسخه میدهد، نگران میشویم و این نگرانی وقتی بیشتر میشود که او میگوید که فعالیت سایتهای خبری و غیرخبری اینترنتی روزبه روز در حال گسترش هستند و هماکنون تنها در بخش خبری تعداد سایتهای خبری فارسیزبان از رقم شش هزار و ۲۰۰ عدد هم گذشته است.
البته فعالیت سایتهای خبری هر تعداد هم که باشد، اصولا نباید موجب نگرانی باشد چرا که هر سایت خبری، در ذات خود باید پیکی باشد برای ترویج آزادی اطلاعات و آزادی رسانهیی اما وقتی به «رسم» و «مرام» بسیاری از این سایتها نگاه میکنیم، به دو نتیجه اساسی میرسیم؛ نخست اینکه بیشتر این سایتها در داخل کشور، اساسا نه تنها برای ترویج آزادی اطلاعات تلاش نمیکنند که فعالیت آنها عمدتا در مسیر محدود کردن رسانههای آزاد و جریان آزاد اطلاعرسانی است و هیچ دغدغهیی برای آزادی مطبوعات و آزادی بیان ندارند. دیگر هم اینکه بخش زیادی از این سایتها، هیچ دغدغهیی برای کار حرفهیی ندارند و هر شنیده و شایعهیی را به نام خبر به مخاطب عرضه میکنند و این گونه به اعتماد مخاطبان به فعالان رسانهیی کشور آسیب زده و بخشی از اعتبار روزنامهنگاران ایرانی را خدشهدار میکنند. این اتفاق هم به این دلیل میافتد که بسیاری از این سایتها اساسا سردبیری نمیشوند و هیچ دغدغهیی از بابت انتشار اخبار نادرست و دروغ ندارند و عموما هم یک یا دو نفره اداره میشوند.
با روی کار آمدن دولت حسن روحانی و تدبیر و امیدی که وعده داده شده بود، امیدواری اهالی رسانه به انتشار و تولد نسل جدیدی از روزنامهها و مجلات خبری و تحلیلی، آنچنان که تصور میشد، رنگی از واقعیت به خود نگرفت و در حوزه مطبوعات، تحولی خاص به وقوع نپیوست و اینک با این هشدار مدیرکل دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانهیی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، به نظر میرسد انتشار روزنامهها و مجلات جدید، ضمن اینکه میتواند میانگین تیراژ نشریات مکتوب را بالا ببرد، لاجرم سپهر رسانهیی کشور را هم با اعتبار و قوام بیشتری همراه میکند؛ نکتهیی که مدیران وزارت ارشاد هم به آن پی برده و سعی در اصلاح روندهای پیشین دارند.
به نظر میرسد جلوگیری از توقیف و تعطیل مطبوعات در کنار تسهیل شرایط برای انتشار مطبوعات جدید، ضمن اینکه میتواند شرایط را برای آزادی اطلاعات فراهم کند، میتواند شرایط بروز شایعات و نوعی از روزنامهنگاری غیررسمی را هم به کناری زده و نوعی از حرفهییگری را به جامعه مطبوعاتی کشور تزریق کند.
پژمان موسوی
اعتماد