ارسال مطلب فیس‌ بوک توییت
گفت و گو با محمدعلی جعفریه مدیرنشر ثالث

سلیقه‌گرایی و سیاست‌زدگی آفت اصلی بازار نشر

شهروندان:
محمدعلی جعفریه نزدیک به چهاردهه در عرصه صنعت نشر کشور فعال است و آثار متنوعی در حوزه ادبیات، فلسفه، دین، سیاست و هنر منتشر کرده است. هم در حوزه ادبیات کلاسیک هم در حوزه ادبیات مدرن، هم ترجمه آثار متفکران و نویسندگان جهان هم آثار فرهنگ سازان ایران.

محمدعلی جعفریهاو یکی از پیشگامان حلقه ناشرانی است که به تأسیس کتابفروشی مدرن روی آوردند و در نمایشگاه‌های بین‌المللی کتاب فرانسه، آلمان و… و نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران حضوری مؤثر داشته و دارد. محمدعلی جعفریه یکی از اعضای هیأت مدیره اتحادیه ناشران در دوره قبل بود که با تغییر سیاست‌های این اتحادیه در دولت سابق از آن کناره گرفت.

مدیرمسئول نشر ثالث در یک گفت‌وگوی مبسوط از معضل صنعت نشر گفت و از ماجرای برباد رفتن سرمایه تعاونی ناشران طی یک کلاهبرداری که پیامدش همچنان دامنگیر ناشران و اعضای تعاونی ناشران است.

  •  آقای جعفریه، ارزیابی شما از وضعیت فضای چاپ و نشر چیست؟ با توجه به اینکه در طول یک سال گذشته فضای فرهنگی کشور عوض شده و بسیاری از کتاب‌ها مجوز چاپ گرفتند.

واقعیت این است که شرایطی که امروز بر فضای چاپ و نشر حاکم است، در مقایسه با یک سال پیش و در مقایسه با عملکرد دولت قبل خیلی خیلی بهتر است، اما در دولت آقای روحانی هم ممیزی قانونمند نیست. هر چند از عملکرد مسئولان در این حوزه راضی هستیم. ما در طول سال‌های بعد از انقلاب همیشه شاهد این مسأله بودیم که تغییر دولت‌ها و رویکردها به مسأله چاپ و نشر و ممیزی تغییر می‌کند. وزیری می‌آید، فرهنگ را می‌شناسد با فضای چاپ و نشر و کتاب آشناست، عملکرد خوبی دارد. وزیر دیگری می‌آید اصلاً این حوزه را نمی‌شناسد. داد ناشر و نویسنده و کتابفروشی همه را درمی‌آورد. یعنی همیشه سلیقه در این حوزه حرف اول را می‌زند.

  • آیا بزرگترین مشکل ناشران، نویسندگان و مترجمان قبض و بسط فضای فرهنگی است؟

دقیقاً‌ همین طور است. همیشه شاهد این بودیم که بزرگترین صدمه و بیشترین ضررها به حوزه نشر از همین تعویض مدیریت‌ها و نبودن قانون روشن و شفاف است. الان خوشبختانه مدیرانی بر مصدر کار نشسته‌اند که شناخت خوبی نسبت به فضای فرهنگی دارند و سلیقه‌شان خوب است و روشن‌بین هستند. مشکلات این حوزه را درک می‌کنند. مدیرانی هستند که کتاب خوانده‌اند و کتاب می‌خوانند.

بزرگترین دغدغه من به عنوان ناشر این است که با تغییر یک مدیر دوباره برگردیم به سیاست‌های گذشته؛ سیاستی که صدمات فراوانی در طول هشت سال گذشته به حوزه فرهنگ وارد کرد. ترس‌ ما ناشران، نویسندگان و اهل قلم این است که این سیاست پایدار نباشد. یعنی هردوره‌ای بسته به سلیقه یک وزیر یک مدیر فضای فرهنگی، فضای چاپ و نشر دچار قبض و بسط می‌شود. ما نگران هستیم که این آرامش در حوزه نشر، آرامش قبل از طوفان باشد.

  • به اعتقاد شما دولت آقای روحانی چه کار باید کند که وضعیت مطلوب چاپ و نشر تثبیت شود؟

به نظر ما دولت آقای روحانی باید به دنبال قانونمند کردن حوزه فرهنگ، حوزه چاپ و نشر باشد. یعنی اگر با کمبود قانون مواجهیم لایحه به مجلس ببرد، با دست اندرکاران و صاحبنظران حوزه فرهنگ اعم از سینما، کتاب و… رایزنی و مشورت کند و با تشریک مساعی، قانونی در مجلس تصویب کند که با تغییر دولت‌ها امنیت در حوزه فرهنگ دستخوش تلاطم نشود. قانون می‌تواند چراغ راه ما باشد.

  • چرا ناشران با پیشنهاد وزیر ارشاد مبنی برپذیرفتن مسئولیت ممیزی کتاب‌هایشان و ممیزی پس از چاپ مخالفت کردند. آیا این فرار از زیربار مسئولیت توسط ناشران بود یا دلایل دیگری داشت؟

به اعتقاد من مسأله این طور نبود که به ناشران پیشنهاد دهند که شما مسئولیت چاپ کتاب‌هایتان را قبول کنید و ناشران زیربار نرفته باشند. این خبر یک نوع افکارسنجی بود، مسأله خیلی جدی نبود. صحبت‌هایی که آقای جنتی مطرح کرد، درواقع گرفتن نبض جامعه اهل قلم و ناشران بود. ابتدا باید کار کارشناسی صورت بگیرد با همکاری اتحادیه ناشران و وزارت ارشاد که با قوانین موجود چه باید کرد، نقاط ضعف و قوت آن شناسایی شود.

قوانین نزدیک به چهل پیش در جامعه امروز که عصر اطلاعات و اینترنت و ماهواره است چقدر کاربرد دارد، بعد تصمیم‌گیری شود. ما در تفسیر قانون موجود هنوز مشکل داریم. برخی نویسندگان و اهل قلم و برخی از ناشران مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی را به عنوان قانون نمی‌پذیرند، چون مصوبه مجلس نیست. مصوبات فعلی ممیزی هم صرفاً بر ادبیات کودکان تصریح دارد. این مشکل باید با همفکری و همدلی حل شود.

  • یعنی با حل این مشکل ناشران مسئولیت ممیزی کتاب‌ها را می‌پذیرند؟

بله، می‌پذیرند. خیلی ساده است، شما در هر جای دنیا که زندگی کنید، وقتی می‌خواهید کاری انجام دهید، شرکت تولیدی دایر کنید یا مؤسسه انتشاراتی، قوانینی دارد که باید رعایت کنید. وقتی من به‌عنوان ناشر کتابی را می‌خواهم چاپ کنم چرا نباید جوابگو باشم؟ کسی که ناشر می‌شود به‌عنوان متخصص این حوزه وارد چرخه صنعت نشر می‌شود دیگر. یعنی وزارت ارشاد سعی‌اش بر این بود که به افراد کار بلد مجوز نشر بدهد.

حالا کم‌کاری‌ها و روابط موردی را که سبب شد به بعضی افراد جواز نشر بدهد، فعلاً موضوع حرف ما نیست. اما ناشر واقعی باید دارای تحصیلات و تخصصی باشد. دارای تجربه باشد. ناشر هنگام گرفتن جواز، از همه فیلترها عبور می‌کند، حتی از فیلتر اطلاعات هم می‌گذرد. یعنی از همه نهادها تأییدیه می‌گیرد.

خب وقتی ناشری از همه فیلترها گذشت صلاحیت این را هم دارد که کتاب چاپ کند و مسئولیت آن را هم بپذیرد و جوابگوی مشکلات احتمالی‌اش هم باشد. شما وقتی رانندگی می‌کنید اگر تصادف کردید باید جوابگو باشید و خسارت بپردازید و جبران کنید. تا وقتی خلافی از شما سر نزده هیچ‌کس با شما کار ندارد. همه امور زندگی این است. همه در قبال اجتماع بسته به موقعیت اجتماعی خود مسئولیت داریم. من به‌عنوان ناشر مسئولیت تمام کتاب‌هایی را که چاپ می‌کنم می‌پذیرم.

  • سیاست‌های فرهنگی در دولت نهم و دهم بسیاری از ناشران را به مرز ورشکستگی کشاند، برخی را از چرخه نشر خارج کرد. برخی را هم به‌دلیل ورشکستگی اقتصادی به زندان کشاند. در حال حاضر حدود شش، هفت ناشر در زندان هستند اما اتحادیه ناشران برای کمک به ناشران قدمی برنداشت. آیا اتحادیه ناشران سیاسی کاری می‌کند؟

اتحادیه ناشران یک جمع صنفی است. فعالیت اقتصادی نمی‌تواند بکند. دوستان ناشری که به علت فعالیت در عرصه نشر دچار مشکل اقتصادی شدند و به زندان افتادند عاملش سیاست فرهنگی دولت سابق نبود. سیاست اقتصادی غلط و ارزیابی نادرست ناشر از بازار کتاب است که منجر به بن‌بست اقتصادی او می‌شود. صنعت نشر، عرصه بسته‌ای است جای مانور زیادی ندارد. جنسی نیست که امروز سرمایه‌گذاری کنی، یک سال بعد دوبرابر کمتر یا بیشتر سود ببری.

وقتی کتابی را برای چاپ انتخاب کردی و نتوانستی بفروشی، یعنی سرمایه‌ات سوخت، جبرانش مشکل است. در این عرصه ابر و باد و مه و خورشید و فلک باید دست به دست هم بدهند تا از این ورطه رخت خودت را بیرون بکشی. برای موفقیت در این عرصه باید بازار را بشناسی، مخاطب را بشناسی، کتاب را بشناسی بعد اقدام کنی، عرصه کتاب هم مثل عرصه هر کالایی عرصه تجارت است. شما باید ساز و کار تجارت را بلد باشی تا وارد کار شوی. کسی که در این عرصه وارد می‌شود و به مشکل می‌خورد، ناشی از نشناختن این حوزه است.

اتحادیه می‌توانست و می‌تواند یک انسجام صنفی در بین ناشران ایجاد کند. من مخالف این مسأله هستم که اتحادیه به ناشران مقروض کمک کند، اتحادیه چنین وظیفه‌ای برایش تعریف نشده است. اتحادیه می‌توانست در این راه با انسجام صنفی و تشریک مساعی قدم بردارد. همچنان که در دوره اصلاحات زمانی که زنده‌یاد بایندریان مسئول شرکت تعاونی ناشران بود، شاهد مواردی از این دست بودیم، وقتی مشکلی برای یکی از اعضای صنف پیدا می‌شد، ایشان بزرگان صنف و اعضای فعال را جمع می‌کرد تا به حل مشکل کمک کنند. قدم‌های خوبی هم در این زمینه برداشته شد. الان آن انسجام صنفی در اتحادیه نیست. هر کس گلیم خودش را از آب بیرون می‌کشد.

  • با این وضعیت که اتحادیه دارد چرا ناشران باسابقه‌ای چون آقای همایی (نشر نی) آقای رمضانی (نشر مرکز) و شما نامزد انتخابات پیش رو نشدید؟

فکر می‌کنم در یک مقطعی می‌توانستیم در حل مشکلات صنف نشر مفید باشیم و نوعی اجماع در بین ما حاکم بود، تصمیمات کارشناسی می‌گرفتیم متأسفانه به خاطر مشکلاتی که دولت قبل به وجود آورد و جایگزین کردن برخی اعضا به جای بعضی اعضا به خاطر اختلاف عقیده‌ای که بود. علاوه بر این مشکلات مالی که در تعاونی ناشران به وجود آمد، سبب شد، عطای کاندیدا شدن را به لقایش ببخشیم. به خاطر حاکم شدن خودرأیی‌ها و تصمیم‌گیری‌های انفرادی و مسائل دیگر خودمان را کنار بکشیم و کاندیدا نشویم.

الان شرایط طوری نیست که وارد گود شویم و مشکلات به جا مانده از دولت دهم را در این حوزه حل کنیم. البته دست دیگر دوستان باز است، دوستان جوان‌تری که بیشتر از ما انگیزه و انرژی دارند، دانش بیشتری دارند تا بتوانند از پس مشکلات اتحادیه و تعاونی ناشران برآیند.

  • بحث تعاونی ناشران و به باد دادن سرمایه‌های میلیاردی اعضا به کجا رسید؟ شنیده شد که اموال تعاونی به حکم دادگاه به نفع برخی طلبکاران توقیف شده است.

بحث به باد رفتن رفتن پول ناشران خرده پا یا ناشران بزرگ نیست. سرمایه شرکت تعاونی هم به باد رفت. شرکت تعاونی ناشران به علت تحریم‌ها تصمیم داشت کاغذ وارد کند. جلسه مشورتی هم با حضور ۱۶– ۱۵ نفر از اعضای باسابقه صنف تشکیل شد. ما در آن جلسه در مورد واردات کاغذ مخالفت کردیم.

یادم هست آقای رمضانی مدیر نشر مرکز در آن جلسه گفتند اگر بحث تحریم است واردات دارو اولویت بیشتری نسبت به کاغذ دارد. اما متأسفانه با وجود این مخالفت‌ها هنوز پای‌مان را از ساختمان بیرون نگذاشته بودیم که به ما پیامک زدند که تصمیم قطعی گرفتیم کاغذ وارد کنیم. یعنی با تصمیم انفرادی این عمل را انجام دادند. افرادی که در این طرح مشارکت کردند و بابت خرید کاغذ به تعاونی ناشران پول دادند، عده‌ای عضو صنف ناشران هستند و تعدادی هم عضو صنف نیستند که این خود جای سؤال و اما دارد. عملی که سرانجام به مشکل خورد.

  • روند کار به چه صورت بود؟ گویا یکی از شرکت‌های وابسته به شهرداری تهران در این ماجرا دخیل بوده است؟

مدیرعامل تعاونی ناشران در آن زمان توضیح مفصلی در این مورد داده و در رسانه‌ها هم منعکس شده است. ماجرا به این صورت بود که یکی از شرکت‌های (شرکت بازنشستگان شهرداری تهران) رابط این معامله معرفی شده است. این شرکت بود که یک مؤسسه ارمنستانی را به تعاونی ناشران معرفی کرد که مسئولیت خرید و انتقال کاغذ را به عهده داشت و طرف معامله‌ ما بود، که متأسفانه با تحقیق و بازرسی توسط شرکت تعاونی متوجه شدیم همه اینها یک بازی و به نوعی کلاهبرداری بود. این سرمایه هم که مقداری پول نقد بود و مقداری چک و مقداری هم تعهدات مالی به حساب همان شرکت به ارمنستان منتقل شده است.

البته شهرداری هم وکیل گرفته و ماجرا را با پیگیری قضایی تعقیب می‌کند. متأسفانه با یک تصمیم غلط الان دو سال است که تعاونی ناشران زمینگیر شده است و سرمایه بسیاری از اعضا روی هواست. دوستان ناشری که برای خرید کاغذ پول دادند سرگردان هستند. این پولی که از دست رفت چند بخش است؛ یک بخش متعلق به ۷۰ – ۶۰ نفر از ناشران است. یک بخش سرمایه تعاونی ناشران است که به ۶۰۰ عضو تعاونی تعلق دارد. یک مقدار هم تعهدات مالی بود که این هم برمی‌گردد که سرمایه تمام اعضای تعاونی است. مثلاً مدیرعامل تعاونی تعهد کرده و چک داده است.

  • آیا اموال تعاونی ناشران توقیف شده است؟

اطلاع موثقی از این قضیه ندارم. شنیده‌ام برخی از کسانی که بابت خرید کاغذ پول داده بودند اقدام به شکایت کردند.ما عضو این تعاونی هستیم. عضو هیأت مدیره نیستیم. جلسه‌ای هم که روز اول برای تصمیم‌گیری این معامله برگزار شد، به عنوان جمع مشورتی شرکت کردیم. اما به مشورت ما توجه نکردند و شد آنچه نباید می‌شد. در آن جمع ۱۷ نفره که مدیر نشر ققنوس و مدیر نشر گویا و ناشران دیگر بودند ۱۵ نفر با این تصمیم مخالف بودند اما مخالفت ما راه به جایی نبرد.

  • رکود حاکم بر بازار کتاب با توجه به سیاست‌های دولت روحانی به سمت رونق میل کرد. از طرفی وزیر ارشاد، آقای جنتی، بابت همین سیاست فرهنگی و دادن مجوز به کتاب‌های توقیف شده تحت فشار است. شما برای تداوم این برنامه‌ها چه راهکاری پیشنهاد می‌کنید؟

متأسفانه برخی از افراد خواسته یا ناخواسته نمی‌خواهند که فرهنگ کتابخوانی در کشور نهادینه شود و رشد کند. ما ۱۲ – ۱۰ سال است تلاش می‌کنیم مالیات ناشران بخشوده شود. در این مدت از ما اصرار است و از طرف اداره مالیات انکار. این ۱۲-۱۰ سال مالیات‌های سنگین از ناشران و کتابفروشان گرفته می‌شود. شما الان ناشر و کتابفروشی پیدا نمی‌کنید که مالیات ندهد. امسال نماینده وزارت ارشاد و نماینده اداره مالیات نشستی با اتحادیه ناشران داشتند تا با امضای تفاهمنامه‌ای مشکل مالیات ناشران را حل کنند.

نماینده دارایی دوباره زیر بار این موضوع نرفت که تفاهمنامه را امضا کند تا ناشران از پرداخت مالیات معاف شوند. با یک اما و اگر تازه؛ می‌گوید ناشران و کتابفروشانی که فقط کتاب می‌فروشند باید معاف شوند. این نماینده اداره دارایی راهی را برای ممیزان مالیاتی باز می‌کند تا سیاست گذشته را ادامه بدهند. الان کتابفروشی مثل ۵۰ سال پیش عمل نمی‌کند. کتابفروشی‌ها تبدیل به فروشگاه‌های مدرن عرضه محصولات فرهنگی شده یا می‌شوند.

در این فروشگاه‌ها لوازم‌التحریر دارند، CD دارند، کافه‌کتاب دارند، کتاب‌های کمک‌آموزشی عرضه می‌کنند. عرضه همه این محصولات است که اجازه می‌دهد کتابفروشی سر پا بماند. حالا این فروشگاه‌های مدرن برای عده‌ای ایجاد شغل می‌کنند، بگذریم. می‌گویند نه. باید مالیات بدهید. دولت آقای روحانی هنوز نتوانسته این مسأله را به مسئولان دارایی بقبولاند که هرکس از اتحادیه ناشران مجوز دارد، از مالیات معاف است. چه چیزی بالاتر از جواز کتابفروشی برای اداره دارایی بالاتر است؟ چه سندی بهتر از این برای معافیت از مالیات می‌تواند وجود داشته باشد؟ شما فکر نکنید دولت آقای روحانی که حمایت از اهل فرهنگ را سرلوحه کارش قرار داده، جامعه نشر در بهشت برین است.

در ایتالیا اگر یک کتابفروشی، کافه کتاب هم دایر کند، دولت هزار یورو به او کمک می‌کند. در کشورهای اروپایی حتی در کشورهای حوزه خلیج فارس بهترین و گرانترین منطقه شهر را به کتابفروشی‌ها اختصاص می‌دهند. فکر می‌کنید در آن کشورها تأسیس کتابفروشی به صرفه است؟ آنجا هم به صرفه نیست.

ولی دولت آن قدر از این اماکن فرهنگی حمایت می‌کند تا بتواند آن کتابفروشی سر پا بماند. در استانبول ترکیه، بغل گوش ما، خیابانی منتهی به میدان تقسیم دارد که شما اگر سال گذشته به آنجا رفته باشید و امسال به آن منطقه سر بزنید، می‌بینید مهم‌ترین و مشهورترین برندهای دنیا در آن خیابان نمایندگی دارند. در این خیابان کتابفروشی‌ها هر سال افزایش پیدا می‌کند و چهره خیابان را عوض کرده‌اند.

نتیجه این می‌شود که فرهنگ و ادبیات ترکیه در جهان از ادبیات ما جلو می‌زند و نویسندگانش از شهرت بیشتری در سطح جهان برخوردارند و جایزه نوبل و ده‌ها جایزه معتبر بین‌المللی را از آن خود می‌کنند، چرا که سیاست دولت بر حمایت از فرهنگ و اهل قلم است. بزرگ‌ترین کتابفروشی‌های ما در پرداخت حقوق کارمندان خود مشکل دارند. نمی‌توانند دخل و خرج کنند. ما اگر می‌خواهیم پیشرفت کنیم، دولت باید با کار کارشناسی از این صنف حمایت کند و معافیت مالیات ناشران و کتابفروشان را بی‌قید و شرط تصویب و اجرا کند.

با توجه به اینکه در یک دهه گذشته کتاب‌های غیرمجاز افست و عرضه می‌شوند کار نشر اگر اقتصادی نباشد، فاجعه است. بنابراین حوزه نشر به حمایت‌های جدی نیاز دارد.

ما اگر بتوانیم کتابفروشی‌ها را با سیاست‌های حمایتی و حساب شده گسترش بدهیم یک مجموعه منسجمی خواهیم داشت که می‌تواند به فروش و عرضه کتاب کمک کند و تیراژ کتاب را از ۵۰۰ نسخه و ۷۰۰ نسخه به دو، سه هزار نسخه افزایش دهد.

من شخصاً با یکی از مدیران دارایی صحبت کردم و گفتم اگر امثال من، کتابفروشی‌هایشان را تعطیل کنند، نخستین ضربه‌اش را فرزند تو می‌خورد. فرزند من می‌خورد که آینده‌سازان جامعه‌اند. این همه اصناف و افراد مالیات می‌دهند، بگذارید چند تا ناشر و کتابفروش معاف شوند، به هیچ جا بر نمی‌خورد.

آن ممیز مالیاتی هم که ما را بابت پرداخت مالیات تحت فشار قرار می‌‌دهد، ناخواسته فکر می‌کند کار خوبی می‌کند. مدیری که به نمایندگی از دارایی می‌آید تفاهمنامه با ناشران امضا کند، بزرگترین ضربه را با امتناع از امضای تفاهمنامه و با گذاشتن اما و اگر جلوی تفاهمنامه ضربه را به صنعت نشر کشور می‌زند. چون فرهنگی نیست، موضوع برایش قابل درک نیست. تفاهمنامه‌ای که او مد نظر دارد تا امضا کند، بزرگ‌ترین ضربه به ماست. چیزی را او امضا می‌کند که ممیزش فردا یقه ما را ول نمی‌کند.

  • ازجمله مشکلات نشر، توزیع کتاب است که همچنان ساختار سنتی‌اش را حفظ کرده است.

بله. مشکل توزیع داریم، مشکل رابطه مؤلف و ناشر را داریم، مشکل خرید کتاب برای کتابخانه عمومی همچنان به قوت خود باقی است. دغدغه ممیزی هست، مشکل افست کتاب‌ها هست، یعنی کتابی که ناشر دارد، مجوز چاپ دارد. وقتی پرطرفدار می‌شود یک عده سودجو سریعاً آن را افست و در پیاده‌روها عرضه می‌کنند. متأسفانه این پدیده رو به گسترش است و امروز در نقاط مختلف شهر بساط‌شان را پهن می‌کنند. این امر حتی به شهرستان‌ها و شهرهای کوچک هم سرایت کرده است.

  • بحث خرید کتاب را عنوان کردید، الان اعضای هیأت خرید کتاب افراد صاحب‌نظر و باصلاحیتی هستند. نگرانی شما از کجاست؟

الان همان مشکل که در دولت گذشته بود، وجود دارد. یعنی خرید کتاب برای کتابخانه‌های عمومی پس از یک سال از روی کارآمدن دولت جدید هنوز حل نشده است.

  • چون دولت مشکل بودجه دارد.

درست است که با کمبود بودجه روبه‌رو هستیم. موضوع خرید کتاب سه جنبه دارد. یک جنبه‌اش این است وقتی ناشری کتاب خوبی چاپ می‌کند، انتظار دارد این کتاب به کتابخانه‌های عمومی راه پیدا کند. وقتی این اتفاق نمی‌افتد هم موجب دلسردی ناشر می‌شود، هم اعضای این کتابخانه‌ها از مراجعه به کتابخانه‌های عمومی منصرف می‌شوند. الان اگر به کتابخانه ملی سر بزنید کتابی را که شصت سال پیش مثلاً امیرکبیر یا جاویدان چاپ کرده، وجود دارد که باعث خوشحالی است، اما کتابی که دو سال پیش یا یک دهه قبل چاپ شده وجود ندارد و این سیاست مایه تأسف است.

جنبه دوم قضیه این است که طیف کتابخوان که بودجه کافی ندارد تنها جایی که می‌تواند کتاب مورد علاقه‌اش را تهیه کند، کتابخانه های عمومی است اما وقتی در آنجا هم کتاب مورد نظرش را پیدا نکند چه باید بکند؟ مخصوصاً شهرستانی‌ها که محدودیت‌های بسیار بیشتری در مقایسه با دیگران دارند. من به جرأت ادعا می‌کنم ۹۰ درصد کتاب‌های مهم و مرجع، کتاب‌های معتبر، حتی کتاب‌هایی که توسط وزارت ارشاد به عنوان کتاب سال و کتاب فصل انتخاب شده‌اند، در کتابخانه‌های عمومی نیستند. خریداری نشده‌اند و این بزرگترین صدمه به جامعه فرهنگی است.

یک هیأت خرید کتاب داریم که در وزارت ارشاد مستقر می‌شوند که الان برنامه مشخصی ندارند. البته همه این اعضا، کتاب‌شناس و افرادی صاحبنظرند اما به خاطر مشکلات اقتصادی چند عنوان کتاب را برای خرید پیشنهاد می‌دهند که از هر عنوان ۵۰ یا حداکثر صد نسخه خریداری می‌شود یعنی دست‌شان بسته است.

معلوم نیست همین چند نسخه به کجا می‌رود ولی اصل خرید و مسأله ما، هیأت خرید کتاب برای کتابخانه‌های عمومی است که معلوم نیست طی هشت سال گذشته بودجه خرید کجا هزینه شد یا چه کتاب‌هایی خریداری شده است. هیچ گزارش شفافی ارائه ندادند. این مسأله امروز باید روشن شود. خرید کتاب توسط این هیأت باید براساس ضوابط مشخص باشد، عملکردشان باید اعلام شود. گزارش کار به ناشران و به جامعه بدهند این برنامه هم هنوز مدون نیست.

 سایر محمدی

ایران

برچسب‌ها : ,