ارسال مطلب فیس‌ بوک توییت
نگاهي اجمالي به تفاوت ميان انبوه‌سازي در سطح و بلندمرتبه سازي

بلندمرتبه‌سازی باعث ارتقای انبوه‌سازی می‌شود

شهروندان:
همراه با رشد شتابان شهرنشینی، مسئلة تامین مسکن همواره به نخستین اولویت مهم اقتصادی و اجتماعی در جوامع شهری تبدیل شده است. رشد سریع شهرنشینی در کشورها، توسعة منابع و امکانات برای پاسخگویی به نیاز افراد به سرپناه را با مشکل مواجه کرده است.

بلندمرتبه‌سازیدر کشور ما به دنبال رفع مشکل تامین مسکن از سوی وزارت مسکن سیاستهای مختلفی اعمال شده که یکی از این سیاستها انبوهسازی مسکن است.

اهمیت موضوع به حدی است که امروزه مسکن به عنوان یک کالای اساسی بیشترین انگیزه خانوارها برای پسانداز کردن را به وجود آورده است. همچنین بیشترین میزان اشتغالزایی در بین فعالیتهای اقتصادی، مربوط به بخش مسکن است. به همین منظور هر سیاستی که به مرحله اجرا می‌رسد در صورت ناکارآمدی تاثیر عمیقی بر اقتصاد کشور و سرمایه ملی خواهد گذاشت.

یکی از مشکلات جدی بیشتر شهرهای بزرگ، رشد و توسعه پراکنده، ناموزون، غیر اصولی و گسترش سرسام‌آور ساخت و سازها در سطح شهر و به صورت افقی است. این شکل از توسعه باعث شکل‌گیری سیمای شهر به صورت خانه‌های بزرگ و پراکنده، سطوح ارتباطی زیاد و زمینهای بایر بسیار در درون پیکره کالبدی شهر می‌شود.

برخی از ویژگیهای این شکل از گسترش را می‌توان اینگونه بیان کرد؛ ناموزونی در کاربری زمین و نحوه استفاده از آن، نابودی تدریجی زمین های کشاورزی و باغها و به هم خوردن تعادل زیستم‌حیطی، شهرکسازیهای بدون برنامه و بدون قرارگیری در خدمت یک کلیت انسجامیافته، ایجاد بافتی متخلخل و نیمه‌متروک طوری که در حال حاضر مساحت بسیاری از کلان شهرها دست کم دو برابر ظرفیت لازم برای جمعیت کنونی آنها است. جلوگیری از صرفه‌جوییهای ناشی از تجمع و عامل بازدارنده در توسعه متعادل شهری، ایجاد جریان واپسگرایی به نفع یک فعالیت و تضعیف یا عقبروی سایر فعالیتها، ایجاد سیمای نامطلوب شهری، به وجود آوردن ساختار شهری از هم گسسته و ناهمگون.

وجود چنین مشکلاتی از یکسو و تجمع در الگوی مصرف و سکونت تقاضاهای روزافزون برای مسکن به ویژه از سوی اقشار کمدرآمد یا جوان از سوی دیگر، ضرورت گسترش آپارتمانسازی و آپارتماننشینی را به وجود آورده است.

ارتباط میان بلندمرتبه‌سازی و انبوهسازی

گاهی بلندمرتبه‌سازی به عنوان راهی برای انبوهسازی مورد توجه قرار می گیرد. به این خاطر که امکان تامین مسکن با قیمت مناسب برای اقشار متوسط و کمدرآمد فراهم شود. البته این اتفاق تاثیرهایی را بر مجموعه انسانهایی می‌گذارد که در اینگونه خانه‌ها زندگی می‌کنند.

تاثیرهای انسانی

یکی از ویژگیهای شهرهای بزرگ که به نحوی از رشد تفکرات فردگرایانه تاثیر می‌گیرد، تنهایی و به عبارت دیگر گمنامی انسانها است. این گمنامی، منجر به غربت و تنهایی انسانها و جدایی‌شان از یکدیگر می شود.

برای مسکن خوب، تعاریف و تعابیر مختلفی بیان میشود که برای نمونه می‌توان از آن به «بیان نیازها و هدفهای کلی ساکنان» تعبیر کرد یا آن را «مسکنی که از ازدحام بیش از حد در امان باشد» نامید.

با وجود متنوع‌بودن ابعاد کیفی نیازهای انسان که جنبه‌های مختلفی دارد، می‌توان از خانه‌های همسان، هممساحت و مشابه برای گروهها، افراد و خانواده‌های برخاسته از گروه‌های مختلف اجتماعی و فرهنگی بهره گرفت.

آثار فرهنگی و اجتماعی

بلندمرتبه‌سازی می‌تواند شرایطی را فراهم بیاورد که افراد، ارتباط بیشتر، موثرتر و بهتری داشته باشند. هر چند در بلندمرتبه‌سازی برخورد آدمها کمتر می‌شود و شکل سنتی همسایگی به صورت جدی تغییر می‌یابد، اما جلسه‌های هفتگی، دیدار در محله‌ای تفریحی و فرهنگی ساختمانهای بلندمرتبه همانند دیدار در آمفی‌تئاتر، استخر یا محل بازی بچه‌ها و حتی دیدار در لابی ساختمان یا فروشگاه‌های مختلف موجود در ساختمان مورد نظر،‌دیدارهای موثری برای ساکنان چنین ساختمانهایی به وجود می‌آورد.

البته در برخی موارد موضوع تنهایی نیز مطرح می‌شود. هر چند باید دقت شود که تنهایی یکی از ویژگیهای زندگی ماشینی و شهرنشینی است و ارتباط مستقیم با بلندمرتبه‌سازی ندارد. دنیای مدرن شرایط تنهاشدن آدمها را فراهم می‌آورد. چه این افراد در ساختمانهایی جدا از هم زندگی کنند و چه در یک ساختمان بلند، همسایة دیوار به دیوار باشند.

آثار محیطی و کالبدی

یکی از مشکلاتی که در زمینة انبوه‌سازی به وجود می‌آید، از بین رفتن محیط طبیعی و استفاده از زمینهای حاشیه شهرها است که در برخی موارد جزو بهترین زمینهای کشاورزی محسوب می‌شود. این موضوع خسارت جبران‌ناپذیری به محیط زیست طبیعی وارد می‌آورد. تولید انبوه مسکن در شهرها هماهنگ نیست و متعادل نبودن این تولید با برنامه اصلاح خانه‌های روستایی و بی‌توجهی نسبت به ارتقای کیفیت زیست و خدمات در جوامع کوچک، گرایش به مهاجرت و اسکان در شهرهای بزرگ را تقویت می‌کند و به این ترتیب محیط‌های پرجمعیت دچار بحران و تخریب‌های زیست‌محیطی می‌شوند.

انواع آلودگیهای زیست‌محیطی، دیداری، هوا، آب و خاک از پیامدهای منفی افزایش تراکم موجود در محدوده‌هایی است که در آنها کوچک‌سازی رواج می‌یابد و بدیهی است که انبوه‌سازی نیز این مسایل را تشدید می‌کند. آلودگی شنیداری یکی از وجوه آلودگی هایی است که به دلیل افزایش تراکم انسانی و بی‌توجهی به عایق‌کردن ساختمانها در برابر نفوذ صدا، ساکنان اینگونه مجموعه‌ها را می‌آزارد. آلودگیهای دیداری که در نمای ساختمان به خاطر انباشتن وسایل اضافی در بالکنها یا پوشاندن بدشکل آنها، کشیدن بندهای رخت و انبارکردن وسایل اضافی داخلی مسکن به وجود می‌آید. همکاری‌نکردن ساکنان در پاک نگهداشتن نمای ساختمانها، محوطه‌ها و باغچه‌ها نیز به زشتی محیط دامن می‌زند.

یکنواختی حاصل از یک شکل بودن فرمها، فضاهای عمومی و خصوصی، مصالح، ابعاد و سایر ویژگیهای مرتبط با مسکن و فضای زندگی یکی از پیامدهای منفی انبوه‌سازی است. این امر کسالت روانی زیستن در فضای یکنواخت و همشکل را برای ساکنان در پی خواهد داشت. بلندمرتبه‌سازی می‌تواند بخشی از این مشکلات را رفع کند. به این خاطر که در بلندمرتبه‌سازی علمی و برنامه‌ریزی شده، انبوه‌سازی از سطح به صورت افقی درمی‌آید و کیفیت ساختمان به شکل جدی بالا می‌رود. از سوی دیگر، بلندمرتبه‌سازی این امکان را به سازندگان می‌دهد تا از تنوع‌های دیداری بیشتری استفاده کنند و امکان به کارگیری فضای سبز را افزایش دهند.

در ساخت سنتی و انبوه‌سازی در سطح دسترسی به منابع مالی محدود، اتلاف در مصرف مصالح زیاد، سرعت ساخت و ساز پایین ، ارتقای تکنولوژی بسیار محدود و کیفیت مسکن تا حدود زیادی کم است. این محدودیتها و اتلاف منابع با روح زمانة ما که نیازمند بهره‌وری بالا است، همخوانی ندارد و محکوم به زوال است.

در این رهگذر، راهی جز اعمال مدیریت به روز پیش روی دستاندرکاران قرار ندارد. از این رو، سیاستگذاران مسکن که وظیفه بسترسازی را بر عهده خواهند داشت در جهت حفظ منافع ملی و همپایی با روشهای جهانی، سیاستگذاری و بسترسازی بلندمرتبه‌سازی مسکن را برای پاسخ به نیاز زمان و نیازهای روزافزونی برگزیدند که در این زمینه در کشور وجود دارد.

نکته‌ای که در امر تولید مسکن انبوه باید در نظرگرفت این است که سرمایه و توان اجرا در کنار هم قرار ندارند. کسانی که دارای توان اجرایی به منظور ایجاد پروژه‌های بزرگ هستند سرمایه کافی ندارند و در نتیجه موفق به سرمایه‌گذاری نمی‌شوند. بنابراین سرمایه‌گذار مجبور به پیش‌فروش واحدها می‌شود که این هم به دلیل وجود افراد فرصت طلب و سلب اعتماد مردم دچار مشکل شده است و در شرایط کنونی تنها محل سرمایه‌گذاری قابل اعتماد بانکها هستند.

اگر در امر پیش‌فروش مسکن انبوه، یکی از ارگانهای دولتی به عنوان واسط و ناظر قرار بگیرد، بخش عظیمی از مشکلات سازندگان و متقاضیان رفع می‌شود.

عامل دیگری که در تولید مسکن انبوه باید به آن توجه شود این است که در کشورهای برخوردار از فرهنگ آپارتمان نشینی، آپارتمانهای کوچک برای خانواده هایی که حداکثر دو فرزند دارند، کفایت می کند.

خانه در چنین فرهنگی استراحتگاه است و بیشتر وعده های غذایی در بیرون از منزل خورده می شود. حتی اوقات فراغت و تفریح هم در خارج از منزل به انجام می رسد، اما در سکونتگاه های انبوه در کشور ما افرادی که با وجود تعداد فرزندان زیاد قادر نیستند مسکن بزرگتری اختیار کنند، حاضر به خرید این نوع خانه ها می شوند که باز به علت نبود رفاه مادی، غذا در همان خانه های کوچک آماده می شود. حتی خانه محل تفریح و فراغت هم به حساب می آید. بنابراین امکان ایجاد امکانات و خدمات در کنار ساختمانهای مسکونی لازم است. این موضوع در ساختمانهای بلندمرتبه از اهمیت بیشتری برخوردار است.

در اینجا به برخی از ویژگیهایی اشاره می شود که در انبوه سازی در سطح می تواند جزو مسایل منفی محسوب شود، در حالی که این ویژگیها در زمینه بلندمرتبه سازی کمتر به وجود می آید:

- همش کلبودن پروژه های انبوه سازی موجب مطلوب نبودن این گونه پروژه ها نزد خانواده ها می شود. چون به میزان سطح سلامت، خاستگاه قومی و مسایل فرهنگی و اجتماعی افراد توجه کافی صورت نمی گیرد و باید پروژه های انبوه سازی در قالب برنامه ریزی جامع و همه سونگر اجرا شود تا سبب پیامدهای منفی فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و کالبدی محیطی نشود. در حالی که پروژه های بلندمرتبه کمتر با این مشکل مواجه است و شکل و ساختار هر کدام از برجها می تواند با دیگری بسیار متفاوت باشد.

- ایجاد فضای باز مشترک، ایجاد امکانات فضای سبز، در نظر گرفتن محل مناسب برای بازی کودکان و محل تجمع و تعامل اجتماعی همانند سالن هایی با کاربری های مختلف در انبوه سازی در سطح کمتر دیده می شود. در این بین،‌ برخی از انبوه سازانی که به این نیازها توجه نشان می دهند، نمی توانند شرایط را به گونه ای رقم بزنند که این امکانات به طور مساوی در اختیار همة ساکنان قرار بگیرد. در حالی که ساختمان های بلندمرتبه درون خود همة این امکانات را دارند و ظرفیت آنها طوری در نظر گرفته می شود که بتواند جوابگوی تمامی ساکنان باشد.

- در انبوهسازی، ساخت مکانهای فرهنگی و هنری همانند سالن سینما و نمایش یا باشگاه های ورزشی در اولویت دوم قرار دارد. در حالی که ساختمان های بلندمرتبه همزمان که امکان استفاده از خانه های مسکونی را به وجود می آورد، از سالن آمفی تئاتر، سالن ورزش، محل اجتماع در لابی ساختمان، محل هایی برای بازی کودکان و سالن سینمای کوچک چند منظوره و دیگر امکانات فرهنگی برخوردار می شود.

- انبوه سازان برای ساختمان های ۴ طبقه آسانسور در نظر نمی گیرند. از سوی دیگر، مدیریت ساختمان در چنین پروژه هایی ضعیف است. در حالی که در بلندمرتبه سازی در نظرگرفتن آسانسور افراد و آسانسور بار و برخورداری ساختمان از هیئت مدیرة اجرایی یک ضرورت است.

 منبع: صدای صنعت

برچسب‌ها : ,