موسیقی کوچهبازاری خوب و بد دارد
شهروندان – مصطفی کمالپورتراب*:
هرکدام از انسانها دارای استعدادهایی ذاتی در شاخههای مختلف هستند. ممکن است برخی از آنها این استعداد را کشف و از طریق دروس آکادمیک پرورش دهند اما برخی، بدون اینکه بهصورت علمی بهدنبال شناخت استعدادشان بروند، بهصورت ذوقی هنر خود را بروز میدهند.
بنابراین هر چیزی را باید در سطح خودش بررسی کرد. در مورد موسیقی معروف به «کوچهبازاری» هم وضعیت به همینگونه است.
این نوع موسیقی را باید در سطح خودش مقایسه کرد. اینگونه نیست که هرکسی ذوق موسیقی داشته باشد، موسیقی کوچهبازاری بسازد یا بهصرف اینکه اثری در این نوع موسیقی ساخته، ماندگار شود یا به نابودی برود. در این نوع موسیقی، فردی در مقام «شاعر» کلماتی به ذهنش میرسد، فرد دیگری هم که صدای خوبی دارد، آن شعر را میخواند؛ اما جامعه است که موجب ماندگاری یا زوال اثر میشود.
اگر بخشی از موسیقی کوچهبازاری در جامعه محبوبیت پیدا کرده، به این خاطر بوده که توانسته نظر مردم را جلب کند و در میان برخی از اقشار محبوب شود. هر اثری که در جامعه مورد توجه قرار میگیرد، پایگاهی دارد؛ منتها نباید از این موضوع غافل شویم که این آثار پستیوبلندی دارند و اگر طی زمان همچنان محبوب باقی بمانند ماندگار میشوند و اگر فراموش شوند، معلوم میشود ضعیف بودهاند و قابلیت ماندگارشدن نداشتهاند.
اگر اثری میخواهد معروف شود، باید مبتنی بر اصول صحیح و فنی باشد. این اصول از سوی برخی متخصصان در کتابها تدوین شدهاند و بخشی از آن هم نسلبهنسل و بهصورت شفاهی منتقل شده است. هرچند موسیقی کوچهبازاری از چارچوبهای آکادمیک بهره نگرفته اما از اصول زیباییشناسی ذاتی خود استفاده میکند. در این نوع موسیقی، شعری از سوی یک فرد که احتمالا شاعر نیست و بهصورت ذوقی کلماتی به ذهنش رسیده است، شکل میگیرد. اگر آن فرد صدای خوبی هم داشته باشد، خودش شروع به خواندن آن شعر و آهنگ میکند و در غیراین صورت کسی را که صدای خوبی دارد، پیدا میکند و شعر را به او میدهد.
حالا اگر موسیقی و شعر با هم هماهنگ و از غنای کافی برخوردار باشند، به دل مردم مینشیند و به مرور ماندگار میشود وگرنه همچون بسیاری دیگر از آثار هنری، بعد از مدتی کسی از آنها یاد نمیکند.
*نظریهپرداز موسیقی
شرق