جایزه دولتآبادی سرآغاز طلسمشکنی
شهروندان – حافظ موسوی . شاعر:
دریافت جایزه ادبی «یان میخالسکی» سوییس را به محمود دولتآبادی و جامعه ادبی ایران تبریک میگویم. ادبیات ایران سالها منتظر دریافت یک جایزه مهم بود، این جایزه حتی میتوانست «نوبل» هم باشد.
گرفتن این جایزه با توجه به بازتابهای بینالمللی قطعا برای معرفی ادبیات معاصر ایران موثر خواهد بود. وقتی به ادبیات کشورهای منطقه مانند عربها، ترکیه یا آمریکایلاتین نگاه میکنیم، میبینیم که آثار آنها از سوی اهالی ادبیات و نهادهای فرهنگی قدرتمند درون همان کشور مورد حمایت قرار میگیرد اما در ایران، نهادهای دلسوزی که برای معرفی آثار نویسندگان و شاعران ایرانی در عرصه بینالمللی فعالیت کند، نداریم.
اهالی ادبیات هم نسبت به یکدیگر توجه چندانی ندارند. وقتی آثار کسانی که جوایز بینالمللی معتبر ادبیات را از آن خود کردهاند، بررسی کنیم، متوجه میشویم یکی از ویژگیهای مشترک این آثار، این است که رنگوبویی از آن جامعه دارند اما مسالهای که باعث شده، ادبیات ایران نتواند حضور گستردهای در عرصه بینالمللی داشته باشد، این است که بیشتر آثار، دچار فقر محتوا و درگیربودن در فرم و تکنیک هستند.
با این حال، آثار محمود دولتآبادی هم تصویرگر وضعیت اجتماعی، زندگی و فرهنگ ایران است مثلا وقتی خوانندههای غربی رمان «کلنل» را میخوانند، میتوانند با اتفاقهای درونی جامعه ایران آشنا شوند بهخصوص که آنها طی ۳۰،۲۰سال اخیر مدام در معرض اخبار ضدونقیض از ایران بودهاند و با خواندن این رمان با تصویری از درون کشورمان روبهرو میشوند که واقعیتر و معنادارتر است.
وقتی آثاری از نویسندگان ایرانی مانند دولتآبادی جوایز بینالمللی میگیرند، زمینهای برای ترجمه کتابهایشان فراهم میشود و آنانی که درباره ایران کنجکاو هستند، با خواندن این آثار چهرهای از فرهنگ و جامعه ایران را به دست میآورند، منتها بخشی از اینکه یک رمان مانند «کلنل» بعد از کسب جایزه بتواند بهخوبی معرفی شود به اینکه چه کسی آن را ترجمه میکند، برمیگردد.
بههرحال، امیدوارم این جایزه بتواند سرآغازی باشد برای اینکه این طلسم شکسته شود و ادبیات معاصر ایران در جهان بیشتر شناخته شود.