ارسال مطلب فیس‌ بوک توییت
سپیده دمی پاي گلايه‌هاي نارنجی‌پوشان از مسولان و شهروندان

شهروندان مهربان‌تر باشند

شهروندان:
شهر از بارش باران شبانه خیس و برگهای زرد پاییزی سنگفرش خیابانها شده و نارنجی پوشان شهر در این هوای سرد انتظار مهربانی بیشتر از مردم را دارند.

نارنجی پوشانبه گزارش مهر، صبحگاه که از خانه قدم بیرون می گذاریم با کوچه ها و خیابانهای نظافت شده و تمیز روبرو می شویم و این پاکیزی حاصل تلاش مردانی است از جنس نارنجی.

«نارنجی پوشان» کارگران ساده و باصفایی هستند که اگر یک روز کارشان را انجام ندهند، کثیفی کوچه ها، محله ها و بوی تعفن زباله ها، همه را کلافه می کند.

تلاش رفتگران شرکت های خدماتی و شهرداری، بر هیچ یک از شهروندان پوشیده نیست، نارنجی پوشانی که یاوران شهر هستند و کارگرانی که در سرما و گرما از خروس خوان صبح تا پاسی از شب، کار نظافت، جمع آوری و انتقال زباله های شهری را به عهده دارند.

مردم با ما “مهربان تر” باشند

دقایقی بعد از اذان صبح یکی از روزهای سرد پاییزی، باران تن شهر را خیس کرده، همه جا ساکت و آرام است، چند رهگذر در حال بازگشت از مسجد و کارگرانی در سه راهی شهر منتظر سرویس ایاب و ذهاب هستند، در انتهای خیابان امام (ره) محمودآباد چند کارگر نارنجی پوش در حال نظافت پیاده رو و حاشیه خیابان هستند.

بارش شب گذشته و وزش باد شدید، آخرین برگ های زرد درختان را در سطح خیابان و پیاده رو ریخته و این ایام روزهای سخت کاری کارگران خدمات شهری است، برگ ریزان وسرمای زمستان، هم نگرانی جدی رفتگران به شمار می رود.

مردم در معابر وجدول زباله نریزند

فرهاد اسماعیلی مقدم نارنجی پوش محمودآبادی که با هفت سال سابقه کار از شغلش و خدمتی که به شهروندان ارائه می دهد، ابراز رضایت می کند، برای داشتن یک زندگی و درآمد بخور و نمیر به این شغل روی آورده و با اضافه کاری، ماهانه ۶۰۰ تا ۷۰۰ هزار تومان حقوق و مزایا نصیبش می شود.

وی که ساعت کارش از پنج صبح شروع می شود می گوید: مردم اگر نظافت را رعایت کنند و کمتر در معابر و جدول ها آشغال بریزند هم به نظافت شهر و هم به ما کمک می کنند تا بهتر بتوانیم به نظافت شهر و رفت و روب محلات برسیم.

جمال دیگر نارنجی پوش محمودآبادی که ۱۸ سال در این حرفه مشغول کار است، درپاسخ به اینکه آیا از شغلت راضی هستی، لبخندی می زند و می گوید: مجبورم راضی باشم به هر حال هرکسی باید متولی کاری باشد و به شیوه ای امرارمعاش و زندگی خانواده اش را تامین کند، من هم مثل دیگر آدم ها.

وی هم ساعت پنج صبح کارش را با ذکر خدا شروع و برای رسیدن به محل کارش از موتورسیکلت استفاده می کند، درباره نحوه پرداخت حقوق از سوی پیمانکار می گوید: حقوق های ما را دیر به دیر می دهند، اگر چه طبق قانون کار است ولی دیر پرداخت می شود.

وی بیش از این حرفی نمی زند، چرا که نگران امنیت شغلی خود است و وقتی می پرسم انتظار شما از مردم چیست؟ در جواب می گوید: متاسفانه برخی شهروندان زباله ها را داخل جدول ها می ریزند و این مسئله به خصوص در فصل زمستان، کار ما را سخت تر می کند.

هنوز رسمی نشده ایم/یک دست صدا ندارد

سقا بابا زاده رفتگر دیگری است که می گوید: ۸ سال سابقه کار دارم و برای رسیدن به محل کارم باید در تاریکی ابتدای صبح از روستای لامیزده به محمودآباد بیایم.

وی می گوید: گرچه از کارم راضی هستم ولی امنیت شغلی نداریم و از سوی دیگر معلوم نیست کی حقوق به حساب ما می ریزند.

بابازاده می افزاید: تمیزی شهر و خیابان ها در گرو مشارکت مردم است، از قدیم گفته اند یک دست صدا ندارد و داشتن شهری سالم و تمیز با همکاری همه شهروندان محقق خواهد شد، بارها شده شهروندان از داخل ماشین یا خانه شان کیسه زباله را به کنار خیابان پرت می کنند.

وی بیان داشت: ساعت کاری در فصل زمستان باید تغییر کند، الان ساعت شروع کار ما با توجه به فصل برگ ریزی درختان وبعلت تاریکی هوا سخت است و زمان شروع کار نیاز به بازنگری دارد.

آفتاب طلوع می کند و بر شمار رهگذران خیابان افزوده می شود و زباله هایی که هر لحظه بر زمین ریخته می شود و نارنجی پوشان همچنان مشغول نظافت شهر هستند.