دولت نباید به مخالفت کردنها وقعی بنهد
دولت روحانی، در یک کشتی سخت و نفسگیر، اولین رقیب سرسخت خود را که وجود تحریمها و روابط سرد در سیاست خارجی بود به زمین زد و اینک در نبود جلسات متعدد مذاکره و حل شدن پرونده هستهای، همه نگاهها به دومین رقیب دولت معطوف شده است. مشکلات اقتصادی که در سالهای آخر دولت احمدینژاد
دولت روحانی، در یک کشتی سخت و نفسگیر، اولین رقیب سرسخت خود را که وجود تحریمها و روابط سرد در سیاست خارجی بود به زمین زد و اینک در نبود جلسات متعدد مذاکره و حل شدن پرونده هستهای، همه نگاهها به دومین رقیب دولت معطوف شده است. مشکلات اقتصادی که در سالهای آخر دولت احمدینژاد کمکم از کنترل خارج شد و نرخ تورمی که قرار بود دو رقمی باشد مرزهای سی درصد و چهل درصد را رد کرد، حالا مثل غولی بیشاخ و دم در برابر مردان تدبیر و امید ایستاده است.
بعضی تحلیلگران اقتصادی معتقدند که با گشایشی که در سیاست خارجی ایران ایجاد شده، اولین ضربه به غول تورم وارد شده است و باید منتظر ضربات بعدی نیز بود اما دکتر «حسین راغفر» که تا چند ماه پیش جزو منتقدان برنامههای اقتصادی احمدینژاد به شمار میآمد، با نگرانی از برنامههای اقتصادی روحانی صحبت میکند و معتقد است تیم اقتصادی روحانی پا در مسیر اشتباه دولت قبلی گذاشته است. حسین راغفر متولد سال ۱۳۳۲، اقتصاددان و پژوهشگر حوزه فقر و عدالت اقتصادی است. فارغالتحصیل مقطع دکتری در رشته اقتصاد از دانشگاه ساسکس انگلستان است.
- آقای دکتر، به صورت خلاصه عملکرد صد روزه دولت روحانی را چطور ارزیابی میکنید و مهمترین نقاط مثبت عملکرد دولت را در چه زمینهای میدانید؟
در حوزه سیاست خارجی کاملا مشخص است که دولت موفق عمل کرده و نمره قبولی میگیرد. سرریز این موفقیت را میتوانید در اقتصاد مشاهده کنید. کاهش قیمت ارز و طلا در بازار تاثیر مستقیم این مذاکرات بر بازار بود. آزاد سازی بخشی از داراییهای ایران و رفع بعضی تحریمها نیز طبیعتا برای اقتصاد ایران خبر خوشی خواهد بود. در حوزه فرهنگ نیز خوشبختانه کارهای زیادی صورت گرفته و فعالان این حوزه از تغییر به وجود آمده خوشحالند که آثار این رضایت در اقتصاد فرهنگ قابل مشاهده است.
- مهمترین نقاط ضعف دولت را در این صد روز در کدام حوزه میدانید؟
در اقتصاد کار خوبی صورت نگرفته است و به نظر میرسد عملکرد دولت در حوزه اقتصادی فاقد برنامه است. با وجود آنکه صد روز برای ترسیم یک چشمانداز از آینده اقتصادی، زمان مناسبی به نظر میرسد با این حال هنوز چنین چشماندازی از سوی دولت ارائه نشده است. البته بعضی از اقدامات مطرح شده است مثل اختصاص کمک به بخش تولید از منابع ارزی صندوق ذخیره ارزی که چون برنامههایی بدون کار کارشناسی است، ممکن است آثار و تبعات آن روی بخشهای دیگر آثار نامطلوب بر جای بگذارد و بعد اگر دولت اقدام به تغییر این سیاستها کند، تاثیری منفی روی اعتماد بخش خصوصی به دولت خواهد گذاشت. البته به صورت کلی تا زمانی که برنامه روشنی از سوی دولت ارائه نشود نمیتوان ارزیابی کلی در مورد عملکرد اقتصاد و چشمانداز آینده کشور ترسیم کرد.
- نگرانی شما از عملکرد اقتصادی دولت بر چه فرضی استوار است؟ آیا عملکرد بدی مشاهده شده یا شاهد بی عملی بودهایم؟
اگر دولت برنامهای هم در حوزه اقتصادی داشته تا اینجای کار در اجرای آن برنامه کند بوده است. اما به نظرم دو نکته بوده که دولت میتوانسته در مورد آنها بهتر عمل کند. یکی مساله کاهش قیمت ارز بود. دولت به دو دلیل مانع کاهش قیمت ارز شد؛ یکی به خاطر کسری بودجه و دیگری به خاطر اینکه منابع موجود بسیاری از بانکهای خصوصی به صورت ارز است و در صورت تداوم کاهش قیمت ارز، به این مجموعهها آسیب جدی وارد میشد. بخش تولید به خاطر افزایش قیمت نهادههای مصرفی با مشکل مواجه میشود و از رقابت داخلی و خارجی باز میماند اینها آثار مقاومت دولت در برابر افزایش ارزش پول ملی است. نکته دیگری که به نظر میرسد دولت در مورد آن خوب عمل نکرد، قطع یارانه برخی افراد بود. غلطترین شکل ممکن برای اجرای هدفمندی یارانهها پرداخت یارانه نقدی بود. ماهانه سه هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان یارانه پرداخت میشود که به رقم سالانه چهل و دو هزار میلیارد تومان میرسد. اگر این مبلغ در بخشهای دیگری مثل صنعت و تولید مصرف شود، به سود اقتصاد کشور خواهد بود یا اینکه دولت میتوانست درآمدهای هدفمندی را به خدمات عمومی اختصاص دهد مثلا بیاید طبق تاکید قانون آموزش و پرورش و بهداشت را رایگان کند. فضای اجتماعی که در کشور وجود داشت نیز مهیای مساله قطع یارانه برخی افراد بود اما در نهایت تصمیم بر این شد که پرداخت یارانهها تداوم پیدا کند.
- واقعا به نظر شما ارادهای برای حل مشکلات اقتصادی وجود ندارد یا اراده وجود دارد و به خاطر پیمودن مسیرهای اشتباه، نتیجه مطلوبی هنوز به دست نیامده است؟
در مورد اقدامات اقتصادی دولت واقعا زود است که این چنین نتیجهگیری کنیم و به نظر باید هنوز به دولت زمان داد. گرچه از خرداد ماه تا امروز زمان زیادی سپری شده و به نظر فرصت کافی برای تشکیل کار گروهها و رسیدن به یک برنامه اقتصادی مناسب فراهم بوده است. این که توقع داشته باشیم در این فرصت نقشه راه برنامههای اقتصادی ترسیم شده باشد توقع زیادی نیست. اما در مورد مجلس به طور قطع این اراده وجود ندارد. برخی نمایندگان مجلس در موضعگیری و اظهار نظر بیشتر ملاحظات محلی دارند و در مورد مسائل کلان کشور نگاه روشنی وجود ندارد. در حال حاضر هم اگر میبینید دیدگاهها کمی تعدیل شده به خاطر این است که خزانه کشور خالی شده و کشور پول ندارد و اگر این پول برگردد، نمایندگان روش سابق خود را ادامه میدهند و این کار اتلاف سرمایههای ملی است. وقتی که مبلغ قابل توجهی که به عنوان یارانه پرداخت میشود میتواند به عنوان سرمایه برای توسعه کشور و ایجاد اشتغال به کار برود، باید این نگاه کلان به مساله به وجود بیاید. این روش غلطی بود که در دولت گذشته با وجود انبوهی از انتقادات اقتصاددانان برجسته کشور مواجه شد. من اطمینان دارم دولت علاقهای به ادامه این کار ندارد و به دنبال اصلاح این روش نامطلوب است اما زمانی که افکار عمومی کمکم آماده میشد تا اقداماتی در جهت حذف یارانه اقشار پردرآمد برداشته شود و منابع آن به کارهای زیربنایی اختصاص داده شود، دولت بسیار محافظهکارانه عمل کرد و این کار متوقف شد.
- اصلا با شرایط فعلی، حذف یارانه ثروتمندان امکانپذیر بود؟
شاید شناسایی ممکن نبود اما دولت میتوانست دهکهای پایین را شناسایی کند و افرادی که مستحق دریافت یارانه هستند را مشخص کند. اکنون حدود ۶ میلیون نفر از این افراد تحت پوشش نهادهای حمایتی هستند و همین مقدار نیز شناسایی شده و در لیست فهرست قرار دارند و به نظر من حدود ۱۵ میلیون نفر دیگر که قابل شناسایی هستند را نیز میتوان به این ۱۲ میلیون نفر اضافه کرد. البته نفس قضیه و اینکه کسانی که توانایی مالی دارند نباید یارانه دریافت کنند کاملا درست است و حداقل میتوانستند آن مقداری که بر اساس آمارهای موجود قابل شناسایی هستند و حدود ۷۰۰ هزار نفر را شامل میشوند از دریافت یارانه کنار بگذارند. به طور مثال از میان نمایندگان مجلس حدود ۱۵۵ نفر یارانه دریافت میکنند. یا از حدود ده هزار پزشک متخصص در کشور حدود ۹۶۰۰ نفر و از پنجهزار وکیل پایه یک دادگستری حدود ۴۷۰۰ نفر یارانه دریافت میکنند. لذا این افراد قابل شناسایی هستند و میتوانستند آنها را از دریافت یارانه حذف کنند که متاسفانه نکردند. لذا به نظر من آمادگی برای حل مساله یا حداقل صرفهجویی وجود ندارد و به عبارت دیگر عزم لازم برای اصلاح مسائل به صورت ریشهای وجود ندارد.
- عامل تورم این سالها بیشتر ناشی از تحریمها بود یا تصمیمات نادرست در اقتصاد اوضاع کشور را به این وضعیت رسانده بود؟
سهم تحریمها در تورم بسیار کم است. استنباط من این است که سهم تحریمها در به وجود آمدن این اقتصاد در نهایت بیست درصد است و بقیه، سیاستهای غلط مالی دولت قبل است که متاسفانه هنوز هم ادامه دارد. افزایش قیمتها برای حل مشکلات دولت وضع اقتصادی مردم را بدتر خواهد کرد. سه سال قبل که بحث یارانهها شروع شد بارها به این مساله تاکید کردیم که افزایش قیمت در یک بخش مثل بخش انرژی موجب ایجاد عدم تعادل در بازار میشود و به مرور روی افزایش بقیه اقلام نیز اثرگذار خواهد بود.
- به نظر شما بهترین راهحل برای عبور از این مشکلات چیست؟
دولت باید در برابر این مشکلات راهحلهای اساسی اتخاذ کند. همانطور که گفته شد این روشها میتواند اسباب مخالفت بعضی گروهها با دولت شود اما دولت نباید به این مخالفت کردنها وقعی بنهد و آن رفتار و برنامهای را در دستور کار خود قرار دهد که به مصلحت مملکت باشد.
- شما از مقاومت دولت در برابر کاهش قیمت دلار صحبت کردید، به نظر شما در وضعیت فعلی بازار، چه عددی برای قیمت دلار مناسب است و ارزش واقعی یک دلار چقدر است؟
نمیتوان به این راحتی در مورد این مسائل صحبت کرد و باید فاکتورها و عوامل متعددی را برای پاسخ به این سوال در نظر گرفت. یکی از عواملی که طبیعتا در قیمت دلار اثرگذار خواهد بود، افکار عمومی مردم است. اما در نهایت به نظر میرسد قیمت دلار نباید بالاتر از ۲۰۰۰ تومان باشد.
- بسیاری از مردم ضعیف از نظر اقتصادی، در زمانی که گمان میکردند قیمت سکه افزایش بیابد، اقدام به خرید سکه و ارز کردهاند، فکر نمیکنید کاهش قیمت ارز باعث وارد شدن آسیب جدی به آنان شود؟
متاسفانه در مراودات اقتصادی همیشه قشر ضعیفتر بیشتر آسیب میبیند. قشر مرفه هم به خاطر ثروت زیاد توانایی پذیرش ریسک را دارد و هم سرمایهاش را در سبدی از محصولات سرمایهگذاری میکند که با کاهش یک مورد دچار آسیب جدی نشود.
آرمان – میثم سعادت