انسان اگر در آینده به سمت معنویت نرود، نابود میشود
شهروندان:
یک استاد دانشگاه گفت: عرفان یعنی تصحیح و تصعید (به صعود و تعالی رساندن) همه ابعاد انسانی.
به گزارش ایسنا، محمد فنایی اشکوری در دومین نشست از نشستهای نیاز انسان به عرفان و بررسی عرفانها که در دانشگاه صنعتی شریف با موضوع “بررسی مدعیان عرفان اسلامی” برگزار شد، اظهار کرد: نیاز عرفان در هر جامعهای محسوس است و در هر جامعهای نیاز و عشق به عرفان را میبینیم.
وی با بیان اینکه براساس نظر یکی از اندیشمندان غربی “ابرمرد آینده” فردی عارف خواهد بود گفت: وی در ادامه میگوید که انسان آینده یا عارف است و یا اصلا وجود ندارد زیرا با توجه به پیشرفت تکنولوژی و سلاحهایی که انسانها ساختهاند در صورتی که آدمی به سمت معنویت نرود، نابود خواهد شد.
این عضو هیأت علمی مؤسسه پژوهشی امام خمینی(ره) با طرح این سؤال که عرفان چیست؟ اظهار کرد: تعبیرهای مختلفی در این عرصه وجود دارند که همدیگر را رد نمیکنند و براساس آنها در مجموع میتوان گفت یعنی معرفت شهودی خداوند که از راه طهارت و تهذیب نفس حاصل میشود و غیر از مسیر طهارت و تهذیب نفس راه دیگری وجود ندار، چون خداوند میخواهد خود ر ا به بشر نشان دهد بنابراین ظرفیت این شهود باید در وجود انسان ایجاد گردد.
اشکوری با بیان تفاوت حقیقت و علم عرفان گفت: علم عرفان در کتابها آمده است ولی غیر از حقیقت عرفان است.
وی با طرح این پرسش که باید دانست که عرفان با دین چه نسبتی دارد، افزود: تلقیهای گوناگونی وجود دارد و ما باید بدانیم که “عرفان و دین” نداریم زیرا اگر عرفان چیزی غیر از این باشد معلوم میشود که ما برای رستگاری به چیزی غیر از دین نیاز داریم که این بیان از منظر نگاه اسلامی مردود است زیرا دین برای سعادت بشر کافی است.
این عضو هیأت علمی مؤسسه پژوهشی امام خمینی(ره) با بیان اینکه در عرصه عرفان اسلامی ما سه جریان را شاهد هستیم، گفت: یکی جریان عرفان و عارفان، دیگری مخالفان عرفان و سومی انحراف در عرفان است.
اشکوری گفت: منشا و سرچشمه عرفان حقیقی خود دین است و براساس بیان قرآن میان هدایت و تقوا رابطه وجود دارد که براین اساس هدایت برای متقین حاصل مجاهدت آنان است.
وی با بیان اینکه برخی از افراد از موضع دین با عرفان مخالفت میکنند اظهار کرد: برخی از این مخالفتها به دلیل مشاهده انحرافها و افراطها و تفریطهایی است که به نام عرفان صورت گرفته و هم اکنون نیز این مخالفتها در جامعه ما وجود دارند.
این عضو هیأت علمی مؤسسه پژوهشی امام خمینی(ره) افزود: در راس مخالفان عرفان در سطح جهان وهابیون قرار دارند زیرا آنانی که اساس اعتقادشان توجه به ظواهر است با عرفان که به باطن توجه دارد مخالف خواهند بود.
اشکوری گفت: در حوزه فرهنگی اسلامی مدلهای مختلفی برای عرفان معرفی میشود که یکی از آنها قائل بودن سه مرتبه اسلام، ایمان و احسان است که اسلام همان شهادت ظاهری به قبول دین و بیان شهادتین است و در ایمان عبارتست از اینکه انسان حقیقت دین را قلبا و صادقانه بپذیرد و احسان نیز براساس روایت پیامبر(ص) این است که شما خدا را به گونهای بپرستید که او را میبینید که اگر شما او را نمیبینید او شما را میبیند که برخی از صاحبنظران این مدل را همان عرفان میدانند.
وی گفت: از دیگر بخشهای مختلف ایمان یکی “شریعت”، دیگری “طریقت” و در نهایت “حقیقت” است که تفاسیر مختلفی از آن میشود که تفسیر درست از آن این است که “شریعت” به معنای پایبندی به ظاهر دین، همان فقه، میشود.
این عضو هیأت علمی مؤسسه پژوهشی امام خمینی(ره) افزود: در پیشفرض عرفان ظاهر و باطنی باید وجود داشته باشد که ظاهر همان است که با خواندن قرآن و دیگر منابع دینی متوجه آن میشویم و همانی است که برای فهمش نیازی به سیر و سلوک وجود ندارد و باطن دین آنی است که بدون طهارت باطن راه ورود به آن بسته است.
اشکوری خاطرنشان کرد: منظور از “طریقت” این است که زمام اختیار دل را در دست بگیریم.
وی اظهار کرد: عرفان درست و حقیقی آنی است که نه یک کلمه از دین میکاهد و نه به آن میافزاید و نه آن را تغییر میدهد بلکه سعی میکند به باطن دین راه پیدا کند.
این عضو هیأت علمی مؤسسه پژوهشی امام خمینی(ره) با بیان اینکه برخی از اهالی عرفان خود را فقط “اهل باطن” دانستهاند، اظهار کرد: دین هم ظاهر و هم باطن دارد و رعایت این چارچوب الزامی و همگانی است و رسیدن به باطن دین الزامی نیست اگرچه از سوی خدای متعال نسبت به آن تشویق صورت گرفته است ولی رعایت ظاهر آن براساس آرای کلیه علمای اسلامی لازم است.
اشکوری اظهار کرد: “حقیقت” نیز همان رسیدن به غایت، نهایت و نتیجه مسیر ایمان در این نوع مدل از تقسیمبندی است.
وی همچنین از تقسیمبندیهای دیگری مانند “تخلیه، تجلیه و تحلیه” و نیز “اسفار اربعه” و “معرفت، محبت و اطاعت” در مبحث مطالعات عرفانی نام برد.
این عضو هیأت علمی مؤسسه پژوهشی امام خمینی(ره) اظهار کرد: برخی اینگونه میگویند که عرفان یهودی بر مبنای عمل عرفان مسیحی بر مبنای عشق و محبت و عرفان اسلامی بر مبنای معرفت است که این بیان اشتباه است و در عرفان اسلامی هر سه این موارد وجود دارد ولی محوریت با معرفت است.
اشکوری اظهار کرد: عرفان یعنی تصحیح و تصعید (به صعود و تعالی رساندن) همه ابعاد انسانی.