تناقض یونسکو نتیجه سیاستزدگیست یا ضعف آییننامهها؟
شهروندان:
عملکرد متناقض یونسکو در ثبت میراث ناملموس برخی کشورهای همسایه ایران رفته رفته به یک مسئله برای این نهاد و همچنین کشور ما بدل شده است. مسئلهای که با این پرسش همراه است که آیا در نتیجه سیاستزدگی بهوجود آمده یا آنگونه که کارشناسان میگویند، بر اثر ضعف در قوانین و آییننامههای داخلی آن؟
در هفته گذشته، پس از اعتراضهای بسیار، در نهایت یونسکو پرونده درخواست کشور جمهوری آذربایجان را درباره ثبت جهانی بازی «چوگان» به نام این کشور، رد یا متوقف نکرد. عملکردی که با توجه به ذکر شهرهای ایران با عنوان جعلی آذربایجان جنوبی! در مستندات ارائه شده توسط جمهوری آذربایجان، شائبه پیگیری اهداف مجعول و جداییطلبانه را تقویت کرد و این در حالی است که هیچگاه به شمال رود ارس، نام آذربایجان اطلاق نشده است و این نام جعلی پس از ۱۹۱۷ در جهت کوششهای تجزیهطلبانه و الحاقگرایانه سیاستمدارن این سرزمین که «اران» نامیده میشد، عنوان شده است.
به گزارش ایسنا، در موارد مشابه، مثلا در سال ۲۰۱۰ برای ثبت رژیم غذایی مدیترانه بین کشورهای منطقه مدیترانه اختلاف نظر وجود داشت که درنهایت این رژیم غذایی باستانی به نام میراث ناملموس چهار کشور اسپانیا، یونان، ایتالیا و مغرب در فهرست میراث جهانی ناملموس سازمان یونسکو به ثبت رسید و جهانی شد. همچنین زمانی که ایران برای ثبت جهانی نوروز در سال ۲۰۰۹ اقدام کرد، با اعتراض کشورهایی ازجمله همین جمهوری آذربایجان، یونسکو درنهایت این آیین را بهطور مشترک بین هفت کشور در فهرست جهانی خود ثبت کرد.
حال پرسش اینجاست که چگونه بازی چوگان – ولو با فرض ثبت منطقهای آن در حوزه قرهباغ – بهنام آذربایجان، در اجلاسی که همین کشور میزبانی آن را برعهده دارد، ثبت میشود. در این میان البته تلاش نهادهای داخلی کشورمان برای تاکید بر اینکه هیچ اتفاق بدی رخ نداده و ما نیز میتوانیم چوگان خودمان را به ثبت در فهرست میراث ناملموس برسانیم، قابل توجه است! در نهایت هم تاکید بر اینکه اینگونه موارد نباید به ایجاد اختلاف بین کشورهای همسایه در یک حوزه تمدنی بینجامد؛ اما اگر از این خوشبینی مفرط صرف نظر کنیم، این پرسش را هم میتوانیم مطرح کنیم که به چه دلیلی برخی از کشورهای ما دقیقا مواردی را مدام برای ثبت جهانی پیشنهاد میدهند که با ما دارای اشتراک هستند؟ یک روز تار، یک روز چوگان و دیگر روز، کمانچه و نقاره؛ یعنی واقعا این کشورها میراث ناملموس مستقلی ندارند که در یکی از دورهها آنها را برای ثبت جهانی پیشنهاد کنند؟
دیگر اینکه با توجه به نوبتگذاریها، ممکن است ما تا سالها این امکان را نیابیم که چوگان ایرانی را در فهرست یادشده ثبت کنیم و در آن صورت هم حداقل یکی از فرصتهای ما از این طریق اشغال خواهد شد؛ درحالی که آذربایجانیها با مجبور کردن یونسکو به ثبت نوروز بهعنوان میراثی مشترک، یک سهمیه در مسیر خود جلو افتادند.
البته دبیرکل کمیسیون ملی یونسکو در تهران می گوید: کنوانسیون میراث معنوی یونسکو در بسیاری از مناطق دنیا به جای تقارب و نزدیکی، اشکالهایی را ایجاد کرده است که فقط به ایران مربوط نیست. این اشکالها در دیگر نقاط دنیا نیز اتفاق افتاده به همین دلیل، سوال بزرگی که در یونسکو و در مقر پاریس بهتازگی بهوجود آمده این است که برنامه ثبت میراث معنوی که باید در راستای شناخت فرهنگهای مختلف، نزدیکی فرهنگها و تقارب ملتها باشد در برخی از مناطق نتیجه برعکس دارد. وی همچنین تصریح میکند: این مسئله فقط به منطقه ما مربوط نیست. در مناطق دیگر نیز این اتفاق افتاده است. بنابراین یونسکو قطعا باید اشکالهای ایجادشده را با کارهای علمی، حقوقی و قانونی بررسی کند. اعضای یونسکو در پاریس نیز کسی نیستند بهجز نمایندگان دولتهای عضو که باید در این زمینه با یکدیگر بحث و تبادل نظر کنند.
رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشورمان هم بهرغم تاکیدهای مبتنی بر آبروداریاش مبنی بر اینکه جمهوری آذربایجان در هدف خود پیروز نشد، با این حال، در دیدار با هیراناند پورکیت، سرپرست دفتر منطقه یونسکو، با انتقاد از تخریب کاشیهای فارسینوشته مقبره نظامی گنجوی و درخواست ثبت جهانی چوگان به نام خود توسط جمهوری آذربایجان گفت: انتظار داریم یونسکو این موضوعات را پیگیری کند.
حال باید منتظر ماند و دید که آیا یونسکو به اصلاح ضعفهای ساختاری خود اقدام خواهد کرد یا شائبه سیاستزدگی خود را با گذشت زمان، بیش از پیش تقویت میکند؟