مصداق والای آیات شکیبایی و پارسایی
شهروندان:
امام زین العابدین (ع) خطاب به حضرت زینب (س) فرمود: تو به حمدالله عالمی هستی که نزد کسی تعلیم ندیدهای و دانشمند فهیمی هستی که نزد کسی علم نیاموختهای(بحارالانوار ج 45 ص 164) پیامبر اکرم (ص) فرمود: هر کجا، هر کس از صالحی یاد کند خداوند رحمت خودش را بر آن جمع و آن شخص نازل میکند (فیض کاشانی در محجه البیضا)
مصداق ذکر صالحین در عالم، محمد و آل محمدند (ص) و یکی از مصادیق صالحین، وجود مبارک حضرت زینب کبری (س) است. قطعا یاد کردن این بزرگوار در هر مجلسی یکی از اسباب نزول رحمت خاص الهی است و در زیارت جامعه کبیره میخوانیم “و الرحمه الموصوله” و شمایید رحمت واصل شده پروردگار نسبت به مومنان.
و این اختصاص و انحصار به ائمه معصومین (ع) ندارد. قطعا شامل بزرگوارانی چون حضرت ابوالفضل العباس، حضرت علی اکبر، حضرت زینب کبری و… که صلوات و رحمت خداوند بر همه آنها هم میشود و باید در مجالسی که به نام اینها برگزار میشود این رحمت را لمس کرد و اینها نعمتهای الهی هستند که باید آنان را بشناسیم و با توجه به معرفتمان از آنها قدرشناسی کنیم و قدر این نعمت الهی را بدانیم. در روز حداقل ده بار میگوییم “اهدنا الصراط المستقیم، صراط الذین انعمت علیهم…” خدایا ما را به راه راست هدایت فرما، راه کسانی که به آنها نعمت دادهای، یک نکته اینکه در این دعا نمیگوییم خدایا مرا به راه راست هدایت فرما بلکه میگوییم ما را، یک دعاست برای عموم، خداوند راه را برای اجابت دعا باز میگذارد و کسانی را که به آنها نعمت داده به صورت شخصیتهای حقوقی معرفی میفرماید و شرط میگذارد به شرط اطاعت نه عبادت بدون اطاعت، که اگر شرط را انجام دهید همراه کسانی که به آنها نعمت دادهام میشوید.
“هر که اطاعت کند خدا و رسول را، آنها با کسانی خواهند بود که خدا موهبتشان داده (که عبارتند) از: پیامبران و راستی پیشگان و شاهدان و صالحان، و آنان چه خوب همدمانی هستند (سوره نساء ۶۹) و صالحین که مورد بحث ماست در حدیث نقل شده از پیامبر (ص) “عند ذکر الصالحین ینزل الرحمه” در این آیه میفرماید جزء نعمت دادهشدگان هستند که بایستی قدرشناس این نعمتهای الهی باشیم و حضرت زینب (س) هم یکی از مصادیق آن هستند با استناد به فرمایش امام سجاد (ع) که فرمود: تو بحمدالله عالمی هستی که نزد کسی تعلیم ندیدهای… .
با وجود اینکه فقط پنج سال از عمر شریفشان در زمان حیات جدشان رسول الله (ص) قرار داشت ولی مطالعه پنجاه و شش سال زندگیشان نشان میدهد که ایشان مصداق بارز بسیاری از آیات قرآن است. و این مهم است که توانست در طول زندگی، به اندازه ظرفیت و جودیش به قرآن عمل کند (ما هم باید چنین باشیم و به اندازه ظرفیت وجودی خودمان به آیات قرآن عمل کنیم و مصداقی از آیات و صفات الهی شویم و نتیجه اینکه هر چه جلوتر برویم ظرفیتمان هم بالاتر میرود.) و تجسم عینی آیات قرآن شوند.
باب این نعمت بروی همه ما باز است یعنی لازم نیست که قرآن برای تک تک مسلمین شأن نزول داشته باشد بلکه از همه مسلمین خواسته شده که به این آیات الهی عمل کنند و از نعمتهای آن بهرهمند شویند.
یکی از ویژگیهای خانم حضرت زینب (س) که مصداق بسیاری از آیات قرآن است، صبر و استقامت است و کسی در آن شکی ندارد. برخی این صبر را نزدیک به صبر برادرش در روز عاشورا مطرح کردهاند و نمونهای از آیات “و الله یحب الصابرین، و الله مع الصابرین، ان الله مع الصابرین، و بشر الصابرین، استعینوا بالصبر و الصلاه، تواصوا بالصبر و تواصبوا بالمرحمه، تواصوا بالحق و تواصوا و بالصبر” خداوند میفرماید: بیگمان کسانی که گفتند: پروردگار ما خداست، سپس ایستادگی کردند، فرشتگان بر آنها نازل شوند که بیم مدارید و غمگین مباشید و مژده باد شما را به بهشتی که وعده داده شدید(فصلت، ۴۹)
حضرت زینب (س) مصداق بسیاری آیات دیگر نیز میباشند. از جمله آیاتی که با این سیاق بیان شده است، “ولله یحب المتقین، و الله یحب المحسنین، و الله یحب المطهرین، ان الله یحب المتوکلین، ان الله یحب المقسطین و…” چون او هم صابر، هم متوکل، هم مقسط و هم اهل تقوا بود و همه آیات تقوا یک مصداقش خانم زینب (س) است. پس ایشان یک انسان قرآنی است که قرآنی میاندیشید و قرآنی زندگی میکرد و قرآنی رفتار میکرد و او بحق، این سیره و رفتار و عمل را از وجود مبارک مربی و پدر بزرگوارش حضرت علی (ع) آموخته بود.
درست است که در تاریخ از خانم حضرت زینب کبری (س) به غیر از ایام عاشورا و دوران اسارت و اربعین مطلب زیادی در دست نیست ولی انسان خلاصه میشود در عملش و در ایام عاشورا و بعد از عاشورا که خانم، رسالت اسارت را به انجام رساند، عصاره وجود ایشان بود، حاصل یک عمر اطاعت و بندگی بود که نشان داد، ایشان مصداق تمام صفات الهی بود که باید میبود.
حضرت علی (ع) در نهجالبلاغه میفرماید: “من شما را به چیزی امر نکردم مگر اینکه قبلا خودم عمل کردم و شما را از هیچ چیز نهی نکردم مگر آنکه قبلا خودم آن را ترک کردم.” و این یکی از ویژگیهای اخلاق علوی است که هر چه میگوید خود معتقد است، فقط شعار نیست و پیامبر (ص) میفرماید شما مومن باشید. “آمن الرسول بما انزل الهیه من ربه و المومنون کل آمن بالله و ملائکته و کتبه و رسله لا نفرق بین احد من رسله و قالوا سمعنا و اطعنا غفرانک ربنا و الیک المصیر- این پیامبر به آنچه از سوی پروردگارش بر او نازل شده ایمان دارد و مومنان نیز همگی به خدا و فرشتگان و کتابها و پیامبران او ایمان دارند (و گویند:) میان هیچ یک از پیامبران او فرق ننهیم، گویند: شنیدیم و اطاعت کردیم.
بار الها آمرزش تو را خواهانیم و بازگشت به سوی توست. (سوره بقره) اول خودش مومن است، بعد مردم را به ایمان دعوت میکند. اول خودش عادل است بعد دیگران را به عدالت دعوت میکند و خانم حضرت زینب (س) این ادب را آموخته بود که آنچه را دیده و شنیده و آنچه را میگوید خود عمل کند و این خصلت نیکو را از پدر و جدش و از قرآن آموخته بود. نتیجه اینکه:
۱- حضرت زینب (س) یک انسان الهی و قرآنی: وی اوامر الهی را عمل و نواهی الهی و قرآن را ترک میکرد. امام صادق (ع) از پیامبر (ص) نقل میکنند: مردی خدمت رسول خدا آمد و عرض کرد: یا رسولالله علم چیست؟ فرمود: سکوت کردن، گفت سپس چه؟ فرمود گوش فرا دادن. گفت: سپس چه؟ فرمود حفظ کردن. گفت سپس چه؟ فرمود به آن عمل کردن. گفت سپس چه ای رسول خدا؟
فرمود انتشار دادن آن (اصول کافی جلد یک کتاب فضل العلم ص ۴۸) و خانم چنین کرد، از سکوت کردن و گوش فرا دادن تا نشر آن.
۲- نظر معصومین (ع) نسبت به خانم حضرت زینب (س): یکی از ظلمهای تاریخ این است که تمام مطالب راجع به حضرت زینب (س) را به ما نرسانده است و هر جا سخن از ایشان است مربوط به حادثه کربلاست و حضرت حدود پنجاه و پنج سال داشتند آمدند کربلا. در این مدت زندگی ایشان چگونه بود؟ به ندرت مطلبی آمده است، فقط حرکت از مدینه به سمت کربلا و عاشورا و اسارت و کوفه و شام و اربعین و مدینه و سپس رفتند شام و تاریخ ساکت است. البته عاشورا همه چیز است و همه وجود ایشان در کربلاست.
اولین سخن از پیامبر (ص) است، وقتی قنداقه ایشان را به دست پیامبر دادند جهت نامگذاری (هنگام تولد، پیامبر (ص) در مدینه نبودند و علی(ع) فرمودند من در نامگذاری به پیامبر سبقت نمیگیرم.) فرمودند من بر خداوند سبقت نمیگیرم و حضرت جبرائیل نازل شد و عرض کرد یا رسولالله اسم او را زینب بگذار که این نام در لوح محفوظ است(از اسرار است) زینب را دو معنا کردهاند یکی به معنای “زین اب” که مشهور است، زینت پدر، ولی در کتاب
لسان العرب که کتاب ترجمه لغات است به معنای درخت خوش منظر و نیکو منظر آمده است. قرآن هم اهل بیت (ع) را تعبیر به شجره طیبه میکند.
“آیا ندیدی خدا چگونه مثل زده است؟ گفتار و اعتقاد پاکیزه مانند درختی پاک است که ریشهاش استوار و شاخهاش در آسمان است و میوهاش را هر دم به اذن پروردگارش میدهد، و خدا برای مردم مثلها میزند، شاید متوجه شوند. (سوره ابراهیم) و در ذیل این آیه باید دید که شجره طیبه را چه معنی کردهاند و مصداقش چه کسانی هستند؟ پیامبر (ص) درخت و علی (ع) شاخههای آن و فاطمه زهرا (س) برگهای آن و حسن و حسین (ع) میوههای آن هستند. (ابن عباس میگوید: این معرفی را حضرت جبرائیل برای پیامبر عرض کرد) و لذا پیامبر(ص) نامگذاری فرمودند و اشک ریختند و فرمودند: حاضرین به غایبین برسانند، حرمت این دختر را پاس بدارند که او نظیر حضرت خدیجه کبری (س) است و اما توضیح مختصری در اهمیت نامگذاری که بسیار مهم است،
علی (ع) در نهجالبلاغه میفرمایند: حق الولد علی والده ان یحسن اسمه- حق فرزند برگردن پدر و مادر است که نام نیکو برای او انتخاب کنند (مکارم الاخلاق ص ۴۲۲) و اینکه پیامبر (ص) فرمودند مانند حضرت خدیجه (س) است، چرا که ایشان هم تمام سرمایههای مادی و معنوی خود را به پای امام زمانش ریخت حتی فرزندانش را هم فدا کرد و آرامش بخش قلب برادرش، یار و یاور او و مونس او بود. اگر حضرت خدیجه در ترویج دین نقش اساسی داشت، ایشان هم در بقای دین نقش اساسی داشت و لذا ما معتقدیم علاوه بر حقی که آقا اباعبدالله الحسین برگردن ما دارد، خواهرش هم در کنار او برگردن ما حق دارد چرا که اگر ایشان در کربلا نبود قطعا کار برادرش ناقص میماند و او یک پیامرسان بود و با اسارت خود رسالت برادر را انجام داد و به گوش جهانیان رساند. امام حسن مجتبی (ع) به خواهرش میفرماید: “تو حقا از میوههای شیرین و لذیذ شجره نبوت و معدن رسالت بهره بردهای”.
حضرت زینب (س) صفاتی دارد که بعد از مادرش احدی نظیر این صفات را تحصیل نکرده است. در حجاب و عفاف بینظیر بود و قامت و صدای او را احدی (نامحرمان) قبل از عاشورا ندید و نشنید.
یحیی مازونی میگوید بیست سال همسایه خانه امام علی (ع) بودم، یکبار صدای حضرت زینب (س) را نشنیدم یک بار قامت او را ولو در پوشش ندیدم، هرگاه به زیارت قبر پیامبر (ص) میرفت شب میرفت، تنها نمیرفت، با دو برادر میرفت و… بیشتر گریههای امام زمان برای عمهاش است چون در معرض دید بیگانه قرار گرفت (البته احدی یک تار موی او را ندید، معجر کشیدند ولی او پوشش دیگری بر سر خود داشت.)
در تقوا نمونه بود ثبات قدم در دینداری داشت و تهدید دشمن در ایشان اثر نداشت و در مقابل ظلم و شماتت دشمن میفرماید: “و الله ما رایت الاجمیلا” و خداست که مدافع اینگونه انسانهاست؛ “قطعا خدا از کسانی که ایمان آوردهاند دفاع میکند، خدا هیچ خیانتکار کفر پیشهای را دوست ندارد (حج ۳۸) با توجه به مطالب مطرح شده، در عصمت ایشان هم شکی نیست ولی قابل مقایسه با عصمت مادرش هم نیست. ادبی که پیامبر (ص) نسبت به دخترش داشت امام حسین (ع) هم نسبت به خواهرش داشت و لذا میفرمایند هر کس خدا را سه بار به حضرت زینب (س) قسم دهد، خدا او را رد نمیکند. و دومین قنداقهای بود که وقتی به جدشان دادند اشک ریخت. خدایا به حق حضرت زینب، به حق حضرت زینب به حق حضرت زینب باقی غیبت امام زمان را بر ما ببخش.
محمود یادبودی
رسالت