ارسال مطلب فیس‌ بوک توییت

رونمایی از غربت اصحاب رسانه

شهروندان – امیر یوسفی:
گذر حسن روحانی هرگاه به راسته فرهنگ و هنر افتاده، هم بازار امید در جان اهل قلم رونق گرفته است و هم آتش حسرت سخنران تیزتر شده است.

رسانهانگار در حلقه اصحاب فرهنگ، تعارف و تکلف دولتمرد اعتدال از میان می رود، انگار در جمع صاحبان قلم و تحلیل، زبان سیاستمدار روان تر می چرخد، انگار در پیشگاه معماران و مأموران متواضع هنر و اندیشه، روحانی راحت تر است تا غربت و مظلومیت فرهنگ را روایت کند.

به یاد بیاورید توفان آتشی را که روحانی در «شب تکریم هنر» در حلقه ضیافت هنرمندان به پا کرد.

به یاد بیاورید موج بلندی را که او در «روز تکریم دانشجو» در جمع بزرگان دانشگاه به راه انداخت.

پرده اول را با دریدن حجاب تصنعی ممنوع القلم ها به آخر رساند و پرده دوم را با شکستن بت واره «نقدناپذیری قدرت» به پایان رساند.

دیروز نوبت به پرده سوم رسید، آنجا که با زبانی تند و تلخ هشدار داد که «قلم های شکسته و دهان های بسته به زوال اعتماد عمومی و میل مردم به امکانات ارتباطی بیگانگان می انجامد.» روحانی صبح دیروز به تالار وحدت درآمد با پوشه ای از گلایه؛ پوشه ای که یک برگش شرح ضرورت آزادی قلم و بیان برای همه رسانه ها بود و برگ دیگرش شرح مصایبی که در حق اهل قلم و اصحاب رسانه می رود.

به بیان روحانی، فرهنگ، این روزها ملول است اما سهم نهادهای فرهنگی دولت از بیماری یا ناتوانی فرهنگ، سهمی اندک و ناچیز است.

گلایه این بود که برخی رسانه ها تو گویی زره اسفندیار بر تن دارند و در دژی پولادین و حصاری سراسر امن، خود را قیم دولت، احزاب و حتی مردم می پندارند.

گلایه این بود که منتقدان دولت در سایه فضاسازی ها و شایعه پردازی ها در آزادی غرقه اند اما همراهان دولت به هراس از برخورد، بر خود می لرزند که مبادا سخنی یا عبارتی یا تیتر و تصویری، سرنوشت شان را به محاق توقیف یا توقف گره بزند.

در کلام روحانی هر آنچه بود، البته از جنس گلایه و شکایت نبود. رئیس کابینه اعتدال، از ریشه های ظهور و بسط فساد هم رمزگشایی کرد.

به بیان روحانی، بر رسانه ها فرض است که هزینه های فساد را چنان بالا ببرند که دست های کج از بیم افشاگری مصلحان رسانه ای، میل و جرأت فساد نداشته باشند.

در سطور سپید سخنان روحانی، گویی این نکته نهفته بود که اگر امروز فسادی آفتابی می شود یا آفتی سر برمی آورد، ریشه اش را باید در اسراف اصحاب قدرت در مهار یا ترساندن اصحاب رسانه دانست.

این گونه بود که روحانی زبانش را چرخاند و با لحنی آمیخته به انذار، از کراهت توقیف یک رسانه سخن گفت و نتوانست شگفتی و ناخرسندی خود را از «عجله و اشتیاق برخی افراد و نهادها برای توقیف» پنهان کند.

روحانی دیروز چیز زیادی نخواست. پیش از هر چیز مطالبه اش آن بود که سهم همه رسانه ها از آزادی و امنیت، به یک اندازه و به یک میزان باشد. این زیاده خواهی است؟

مطالبه اش آن بود که همگان به فشارها و شیوه های غیراصولی به عنوان منشأ اصلی نگرانی های فرهنگ اذعان کنند. این زیاده خواهی است؟

مطالبه اش آن بود که همراهان و همدلان دولت، دست کم به اندازه مخالفان و منتقدان آزاد باشند و بالاخره مطالبه نهایی روحانی آن بود که سهم نقص ها و ناراستی های نهادهای خاص در عرصه فرهنگ، به سبد دستگاه های دولتی فرهنگ الصاق نشود.

این خواسته ها دیروز در کام اصحاب رسانه و مطبوعات، زیاده شیرین آمد؛ چنان که در پایان هر بند از سخنان او که در حکم رونمایی از نظام رسانه ای دولت اعتدال بود، صدای تشویق عرصه مطبوعات به سقف می رسید.

چه آنجا که روحانی «توقیف مطبوعات را نه نخستین راه حل که آخرین چاره» به شمار آورد و چه آنجا که اصحاب قلم را به «آزادی مسئولانه» بشارت داد، ذوق حاضران جنبید و صراحت و شفقت دولتمرد ارشد کابینه اعتدال را ستود.

روحانی پس از ترسیم هندسه فکری اش در ساحت هنر، دانشگاه، اندیشه و آموزش و پرورش، اینک به توضیح رویکرد رسانه ای اش کمر بسته است؛ رویکردی که «پخش سی دی علیه شخص رئیس جمهوری» آنقدر آشفته اش نمی کند که تبعیض در توزیع آزادی و امنیت.

آنچه در مقیاس رسانه ای روحانی ناپسند است، گشاده دستی افراطیونی است که در حصاری امن به دروغ زنی و تهمت افکنی اشتغال دارند.

روحانی از آغاز وعده کرده بود که دژهای پولادین را فرو شکند و امنیت را به سهم و نسبتی مساوی میان همه اهل قلم قسمت کند.

او دیروز دوباره گوشزد کرد که بر قول پیشین خود پایبند است.

برچسب‌ها : , ,