تداوم ارایه آمارهای غیرواقعی در حوزه گردشگری
شهروندان – نورالدین عبداللهپور*:
حیات اقتصادی و اجتماعی هر جامعه وابسته به منابعی است که خداوند به عنوان امانت به آن جامعه عطا کرده است. بنابراین بهرهگیری اصولی از این منابع جهت گذران بهینه زندگی و ادامه حیات نسل امروز و نسلهای فردا به عنوان یک اولویت راهبردی برای هر جامعه امری ضروری است و از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.
شاید آشکارترین نمونه در زمینه منابع طبیعی خدادادی، موقعیت جغرافیایی، تنوع آب و هوایی، دریا و جنگلهای سرسبز، جاذبههای گوناگون و جذاب گردشگری است، که امروزه در بستر حیات نقش و اهمیت روزافزون آن در توسعه اشتغالزایی، درآمد زایی، ایجاد فرصتهای شغلی از قابلیتهایی برخوردار است که میتوان آن را به درستی زیربنای اساسی توسعه پایدار تلقی کرد.
گردشگری به عنوان صنعتی سالم و به صورت یک بخش اقتصادی فعال میتواند عامل ایجاد کار و موجبات ارتقا و بالا بردن سطح اشتغال باشد که توسعه فعالیتهای جانبی این صنعت به صورت مستقیم و غیرمستقیم فرصتهایی به دست میدهد تا زمینه را برای عرضه فرآوردههای کشاورزی، هنرهای سنتی، صنایع دستی و خدمات گردشگری فراهم آورد تا در سایه برنامهریزیهای دقیق موجبات رونق و تولید درآمد بیشتر را رقم زند.
استان غرورآفرین، زیبا و کهن اردبیل آینه طبیعت و تاریخ، با تنوع فرهنگ غنی تشیع، جاذبههای بینظیر طبیعی، اماکن منحصر به فرد توریستی دیدنی و تاریخی همواره یکی از مناطق مستعد گردشگری برای استفاده از مناظر دلپذیر طبیعی و آبگرمهای معدنی بوده است. اما با توجه به توان و نوسات مالی جامعه و کاهش سهم سفر در سبد مصرفی خانوارها سوی مدیریتها در دولت هشتم و نهم در مجموع گردشگری داخلی با نابسامانیها و رکود نسبی مواجه شده بود.
اساسا گردشگر شخصی است که به شهری غیر از محیط زیست عادی خود برای مدتی کمتر از ۲۴ ساعت سفر میکند. اما توجه به این نکته هم ضروری است که تورم افسار گسیخته، وضعیت معیشتی خانوارها در سالهای گذشته و شرایط تحریمی کشور بدون شک یکی از دلایل افت و رکود صنعت گردشگری داخلی بوده است که فعالان صنعت گردشگری متحمل زیانهای هنگفت شدهاند. به طوری که طبق سالنامه آماری کشور تعداد بازدیدکنندگان از بقعه شیخ صفیالدین اردبیلی در سال ۸۹ به تعداد ۱۶۹ هزار و موزه مردم شناسی اردبیل ۱۹ هزار نفر اعلام شده است. همچنین مرکز آمار ایران در اواخر مردادماه سال جاری نتایج طرح آمارگیری از گردشگران ایران در سال ۹۱ را منتشر کرد که در میان شهرهای استان اردبیل، شهر اردبیل در جایگاه نخست و سرعین در جایگاه دوم استان قرار داشت و نکته قابل توجه اینکه شهر اردبیل رتبه ۱۸ را در بین شهرهای گردشگر و مسافرپذیر و سرعین درست در جایگاه بعدی یعنی در رتبه ۱۹ کشور قرار دارد.
طبق شواهد آماری در سال ۹۱ تعداد ۸۱۹ هزار و ۸۴۹ نفر وارد اردبیل شدهاند و شهر سرعین به عنوان دومین شهر توریستی پرآوازه استان تعداد ۸۰۳ هزار و ۷۰۶ نفر را پذیرا بوده است. حال مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در مصاحبهیی با خبرگزاری ایرنا در سیام شهریور ماه تعداد مسافران را ۷ میلیون نفر اعلام کرد و در تاریخ ۷ اسفندماه سال جاری در مصاحبهیی با روزنامه ایران با اشاره به افزایش تاسیسات اقامتی و تفریحی در استان اردبیل تعداد گردشگران را بیش از ۸ میلیون نفر اعلام میکند.
حال نکته و معمای عجیب اینجاست که چطور میتوان باور کرد که تعداد مسافران ورودی به ۲ شهر توریستی اردبیل و سرعین در سال ۹۱ به حدود یک میلیون و ۶۰۰ هزار نفر برسد، اما در کمتر از ۶ ماه سال ۹۲ تعداد مسافران به استان اردبیل به تعداد ۸ میلیون نفر افزایش یابد.
طبق آمار رسمی اعلام شده از سوی مرکز آمار ایران، کلانشهر مذهبی مشهد (با وجود بارگاه ملکوتی امام هشتم) به عنوان پررونقترین و گردشگرپذیرترین شهر کشور در سال ۹۱ انتخاب شده که در طول سال، ۶ میلیون و۳۹۳ هزار و ۶۹ نفر گردشگر و توریست مذهبی را پذیرا بوده است و تهران پایتخت سیاسی و اداری کشور با حدود یک میلیون نفر کمتر از شهر مشهد در جایگاه دوم قرار میگیرد.
به راستی اگر چنین آمار ی درست باشد پس چرا نمونههای عینی آن در زندگی روزمره مردم قابل رویت نیست و اثرات مترتب این آمار در زمینههای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در حد منطقه دیده نمیشود. ارایه آمار غیرکارشناسی، شتابزده و هیجانی تاثیر منفی بر روند توسعه استان خواهد داشت و گردشگری به عنوان یکی از محورهای اشتغالزایی، دردی از بحران بیکاری را درمان نخواهد کرد. لذا آمار ۸ میلیون گردشگر با در نظر داشتن واقعیتهای موجود واقعا جای بسی تامل دارد و امری تعجب برانگیز و قابل توجه است.
حال جای پرسش اینجاست که برای رسیدن به ۸ میلیون گردشگر برای معرفی کامل ظرفیتها، استعدادها، امکانات از طریق برقراری ارتباط موثر با گردشگران داخلی و خارجی که یکی از پایههای برنامهریزی توسعه گردشگری است چه اقدامات و عملکردی انجام شده است؟ از ناکارآمدی نظام تبلیغاتی، بی بهره ماندن از ظرفیتهای رسانهها، اطلاعرسانی نامناسب، عدم بهرهگیری از تشویق و حمایت از سرمایهگذاران بخش خصوصی با برنامهریزی کلان، بلندمدت و اصولی در این حوزه دیده نمیشود.
آیا سزاوارتر آن نیست که در نهایت از ارایه چنین آمارهایی که به ضرر استان تمام خواهد شد پرهیز کنیم که استمرار آن از دولت گذشته تاکنون ادامه دارد. این عملکردی است که از شأن دولت اعتدال به دور است. شایسته است بر محور تعادل و عقلانیت پیش برویم و همه ظرفیتها را به کار بگیریم و در تعامل با دستگاههای تاثیرگذار با تقویت بخش گردشگری به توفیقی برسیم. امروزه بیش از هر چیز به آگاهی و شعور توسعهیی نیاز داریم. باید آمار واقعی را به عنوان مبنای اصلی برنامهریزی برای توسعه، رشد گردشگری استان مورد مداقه و تجزیه و تحلیل قرار بدهیم تا به راهکارهای جدیدی برسیم و عمدهترین تنگناها و محدودیتها را شناسایی و چارهجویی کنیم.
نکته اساسی دیگر اینکه متاسفانه کلیدیترین بخش حوزه میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری استان، یعنی معاونت گردشگری آن مدتهاست با سرپرستی اداره میشود و اساسا برنامه مدون عملی، خط مشی، تبلیغات موثر و کارآمد در عرصههای داخلی و خارجی، نمایشگاهها، هفتههای فرهنگ و هنر، جشنوارهها، برای معرفی پتانسیلها، استعدادها و قابلیتهای استان به ندرت به چشم میخورد. حال چگونه و با چه استدلالی به چنین آمار و ارقام غیرواقعی رسیدهاند جای بسی تعجب و شگفتی دارد؟ شایسته نیست انتظارات بیهوده در مردم ایجاد کرد.
واقعیت این است اگر ۸ میلیون گردشگر به طور متوسط فقط به مدت چندین ساعت در استان اردبیل از گردنههای حیران تا شهر سرعین اقامت داشتند، ما باید شاهد تحول بزرگ در رونق و شکوفایی اقتصادی شاغلان در این حوزه میبودیم که در عمل چنین چیزی مشاهده نمیشود.
امید میرود با ایجاد فضای امید بخش، آغاز تحرک در بخشهای زیربنایی و سرمایهگذاری استان مسوولانه وفادار به واقعیت باشیم و به دنبال جبران تمام عقب ماندگیها و کاستیها باشیم. امید به فردایی بهتر را باید در وجدان مردم بیدار کرد.
*مستندساز و روزنامهنگار
اعتماد