تعطیل چه ۱۶ روز و چه ۳۶۵ روز!
شهروندان- محمد حیدری*:
نهادینه شدن تعطیلات طولانی آغاز هرسال در رسانههای نوشتاری ایران چندان عادی شده که کسی از گردانندگان و دست اندرکاران این رسانهها به این اندیشه نمیافتد تا در مورد سود و زیان این پدیده غیرمتعارف بیندیشد.
یک پرسش میتواند این باشد: برای جامعهیی که میپذیرد ۱۵روز (و بیشتر) غیبت رسانههای نوشتاری را پذیرا باشد و احساس کمبودی هم نکند، اهمیت خواهد داشت این شرایط را در ۳۶۵ روز سال هم از سر بگذراند؟
این پرسش کلیدی باید بیش از هر گروهی برای دست اندر کاران خود این رسانهها مطرح باشد که نیست. از این رو هنگامی که پژمان موسوی عزیز از من میخواهد در این باره نظر دهم به خود میگویم: عجب ! پس هنوز کسی هست که به تالی فاسدهای این رویه بیندیشد ؟!
رسانهها و از جمله رسانههای نوشتاری در بالای فهرست آن گروه از مشاغل و فعالیتهای بشر امروزه هستند که واژه «تعطیل» نباید در موردشان بهکار برده شود. فعالیتها ومشاغلی همچون خدمات پزشکی، آب، برق، گاز، آتشنشانی و… .
در هیچ جای جهان کنونی رسانههای نوشتاری با وجود سلطه فراگیر شبکههای تلویزیون ماهوارهیی، اینترنت و دیگر ابزارها و روشهای آگاهیرسانی تعطیلات ندارند، چه رسد به تعطیلاتی چنین طولانی ! اگر هم تعطیلاتی دو، سه روزه در کار باشد، این رسانهها ارتباطشان را با مخاطبان یکسره نمیگسلند، بلکه از مسیر شبکه و نسخه آنلاین و با گماردن گروههای کشیک، این ارتباط را حفظ میکنند و در بدترین حالت نیز، حداقلی از خدمات خویش را به مخاطبانشان ارائه میدهند. اما در ایران، روز۲۸ اسفند هر سال کرکره همه رسانههای نوشتاری پایین کشیده میشود تا روز ۱۵ فروردین سال بعد! و بگذریم که این گونه تعطیلات چندان عادی شده که به تازگی در میانه سال هم اگر دو تعطیل با یکی، دو روز کاری نزدیک باشند، بسیاری از رسانههای نوشتاری ترجیح میدهند آن یکی، دو روزهم منتشر نشوند و همه کارکنان خود را از مزایای تعطیل طولانی بهرهمند کنند!
قانون تعطیلناپذیری رسانههای نوشتاری هم در ایران و هم در سایر جاها پیش از انقلاب ۱۳۵۷ نیز نافذ بود. به ویژه که درآن روزگار وسایل اطلاعرسانی این همه گوناگون و گسترده نشده بود.
در ایران طولانیترین زمان تعطیل انتشار روزنامه، در نوروز، آن هم تنها سه روز بود. اما منتشر نشدن روزنامه به آن معنی نبود که هیات تحریریه از وجود نیروهای کشیک هم تهی باشد. در این سه روز، هم در تحریریه و هم در بخشهای فنی و مرتبط با انتشار روزنامه، کسانی به نوبت کشیک میدادند. در تعطیلات سراسر سال نیز همین رویه جاری بود (جمعهها، اعیاد و عزاداریها).
در عید سال ۱۳۵۸ که من در سمت سردبیر و عضو ارشد شورای سردبیری روزنامه اطلاعات خدمت میکردم، به دلیل یک موضوع حاد سیاسی در آن شرایط هیجانی پس از انقلاب، وجود یک تعطیلی در بین تعطیلات سه روزه و تصادف آن تعطیلی با روز قبل از نخستین جمعه سال را بهانه قرار دادم و آقای مهدیان را که به سرپرستی موسسه کیهان گمارده شده بود مجاب کردم « استثنائا» امسال یک هفته تعطیل کنیم. اما سال بعد که از کارم برکنار شده بودم دیدم تعطیلات یک هفتهیی از استثنا به قاعده تبدیل شده است !… این تعطیلات در گذر زمان طولانی و طولانیتر شد تا به صورت کنونی در آمد.
برای آنکه نشان دهم آمادگی مداوم مطبوعات در آن زمان تا چه حد جدی بود، ماجرایی را به طور فشرده بازگو میکنم:
دو ماه پس از آن تعطیلات استثنایی، صبح جمعه پنجم اردیبهشت ۵۹ خبرنگار ارشد کشیک روزنامه با یکی از خودروهای کشیک روزنامه به در منزلم (که تازگی به آن نقل مکان کرده بودم و فاقد تلفن بود) آمد و خبر داد روی تلکسهای روزنامه خبرهای عجیب و غریبی در مورد عملیات نظامی امریکا در طبس به چشم میخورد. صبحانه نخورده عازم روزنامه شدم و در مسیر به وسیله تلفن بیسیم فهرستی از مترجمها، همکاران تحریری و فنی و… را به تلفنخانه دادم تا آنها را خبر کند که فوری به روزنامه بیایند.
آن روز ما خیلی زودتر و پیشتر از خیلی مقامات از ماجرای عملیات شکست خورده نظامی امریکا در طبس آگاهی یافتیم و یک شماره فوقالعاده دو صفحهیی هم منتشر کردیم. کار ما چندان سریع و برق آسا بود که وقتی همکارم در نماز جمعه یک شماره از آن فوقالعاده را به یکی از مقامات داد تا از او نظرخواهی کند، معلوم شد که وی هنوز از ماجرا ناآگاه است و از همین رو با شتاب نماز جمعه را ترک کرد!
آن زمان رسانههای نوشتاری با این همه رقیب در عرصه آگاهی رسانی دست به گریبان نبودند اما برای روزنامهنگاران آمادگی مداوم یک اصل حیاتی بود. امکان داشت سالی بگذرد و حتی یک مورد پیش نیاید که کشیک خبرنگاران، خبرنگاران عکاس و دیگر عوامل «در آماده باش» را توجیه کند اما تصور تعطیلی هیات تحریریه برای ما یک تابو بود.
رسانههای نوشتاری کنونی ایران، علاوه بر مشکلات ناشی از گوناگونی رقبای سر برآورده در عرصه تلویزیون ماهوارهیی، اینترنت و… با مشکلات داخلی فراوانی دست به گریبان هستند. بقا، بالندگی و اثرگذاری آنان در درجه نخست به این امر وابسته است که خودشان تا چه میزان خود را و حرفه خود را باور دارند و برای لزوم جذب و حفظ مخاطب ارزشگذاری میکنند. تعطیلات طولانی نهادینه شده آغاز و میانه سال در رسانههای نوشتاری ما با پیششرط بالا در مغایرت کامل قرار دارد.
*روزنامه نگار و آخرین دبیر سندیکای خبرنگاران
اعتماد