ارسال مطلب فیس‌ بوک توییت

فاصله‌ها را از میان بردارید

شهروندان:
اجرای فاز دوم هدفمندی یارانه ها یا همان میراث پر اشکالی که دولت گذشته برای مردم ایران و دولت حسن روحانی از خود بر جای گذاشت‌، روز گذشته در حالی با گردهمایی استانداران و فرمانداران سراسر کشور و معاون اول رئیس جمهوری کلید خورد که شاید این بار مردم ایران اگرچه مانند زمان اجرای فازنخست این هدفمندی در حیرت نیستند، اما به همان میزان در هراسند‌.

یارانهمردم در حیرت نیستند زیرا اجرای فاز نخست این هدفمندی را که روزگاری رئیس دولت پیشین از آن با عنوان جراحی بزرگ و تحول بزرگ اقتصادی یاد می‌کرد از سر گذرانده اند‌، تصویری از مفهوم هدفمندی در ذهن دارند ، رنجش را کشیده اند و با بد و خوبش ساخته‌اند‌. مردم اما این بار در ازای حیرتی که ندارند‌، هراس دارند‌! همه از خود می پرسند اگر فاز اول هدفمندی یارانه ها این بود که در سال‌های گذشته در کشور اجرا شد‌،‌ بدا به حال فاز دومش که لابد می‌خواهد اقتصاد را چندان آزاد کند که منطق بازار ، گوشه گوشه زندگی طبقات متوسط و تهیدست جامعه را ببلعد‌. مسئولان دولت پیش همواره می‌گفتند که آزادسازی قیمت ها برای ملک و مملکت فرجام خوشی خواهد داشت و طبقات تهی دست جامعه ایران از آن منتفع خواهند شد لیکن بر کسی پوشیده نیست که درست همان طبقاتی در این پروژه اقتصادی متضرر شدند که دولتمردان پیشین ایران داعیه برطرف شدن حرمان‌ها و مرتفع شدن رنج های آنان را داشتند‌. شاید این خصلت تاریخ باشد که هر آنکه دعوی نان می‌کند را به مسیر به تنگنا کشاندن جان آدم‌ها می برد‌.

بخش بزرگی از هراسی که امروز مردم ایران با آن مواجه اند را دولتمردان حال حاضر کشور می گویند، هراسی کاذب است زیرا دولت، تدبیر کنترل تورم و نیز کاهش آن و شکستن رکود تورمی و رونق تولید و اشتغال را در سر دارد که می تواند در میان مدت و بلند مدت اثرات مثبتی بر اقتصاد کشور بگذارد. حالا هفته هاست که شمار زیادی از مدیران ارشد دولتی می کوشند آمادگی ورود به فاز دوم هدفمندسازی یارانه ها را به مردم القا کنند و بر کسی پوشیده نیست که دولت بر حسب مضیقه‌های فراوان بر جا مانده از دولت گذشته در عرصه اقتصاد‌، چاره ای جز ادامه روند آزادسازی قیمت ها و هدفمندی یارانه ها ندارد‌. این میان اما چرا هراس مردم فرو نمی کاهد؟ و چرا هیچ توضیحی تاکنون نتوانسته است جو هراس از سرنوشت اقتصادی کشور را در میان افکار عمومی بشکند؟!

پاسخ به این پرسش شاید پاسخ به همان پرسشی باشد که مدیران دولتی، مدت‌ها مشغول آن بوده اند و آن این است که چگونه باید مردم را آماده اجرای فاز دوم هدفمندی کرد؟ این پرسش اگرچه مربوط به امروز کشور ماست اما به گمان صاحب این قلم پاسخش را می توان در مساله‌ای تاریخی جست.

آنچه از تاریخ معاصر و مدرن ایران که مفاهیم دولت و ملت به شکل امروزینی اش طرح شده اند برمی‌آید این است که میان دولت و ملت در ایران همواره بی‌اعتمادی‌هایی وجود داشته است به استثنای چند مقطع کوتاه تاریخی که شرح آن در حوصله این نوشتار نمی‌گنجد. آنچه هست اما این است که نمی‌توان فاصله دولت و ملت در ایران را در بازخوانی این تاریخ پرفراز و نشیب نادیده گرفت. باید اذعان کرد که در تاریخ سه دهه گذشته نیز به جز سال‌های دهه نخستین‌، درمابقی سال‌ها این مساله به فراخور شرایط، بیش و کم مطرح بوده است‌.

تضاد مورد اشاره دلایل متعددی دارد اما یکی از مهم‌ترین آنها این بوده که دولت‌های حاکم در ایران کمتر خود را پاسخگو به ملت دانسته‌اند و به همین دلیل کمترین دیالوگ میان دولت و ملت شکل نگرفته است‌. اینکه در تمام این سال‌ها داعیه فرهنگ‌سازی دولتی به بن بست‌های معنادار رسید از همین جهت بوده است.

باری‌، موضوع این است که ما در ایران کمتر رئیس دولتی را دیده‌ایم که به میان مردم بیاید و بگوید همه چیزهایی را که باید بگوید. شاید برخی بگویند برای مثال محمود احمدی‌نژاد به همه کوچه پس کوچه‌های ایران سفر کرد و با مردم سخن گفت و یا برخی دیگر از دولتمردان کارهای مشابهی کرده‌اند اما به‌راستی آنها به مردم چه گفته‌اند جز حرف‌هایی که همه می‌توانند بگویند؟! کی و کجا پیش آمد که رئیس دولتی بیاید و با ملتش به درد و دل بنشیند؟! اصلا چرا عذر‌خواهی حسن روحانی از مردم ایران بابت ایرادهای توزیع سبدکالا آنقدر سرو صدا به پا کرد‌؟! معلوم است، زیرا تا امروز کمتر رییس دولتی در شان خود نمی‌دید که بیاید و در پیشگاه مردم در باب خطایی عذر بخواهد‌!

تضاد دولت- ملت در ایران همان‌گونه که گفته شد دلایلی متعدد دارد اما در صدر آنها همین بیگانگی دولت‌ها از ملت است‌. مردم همین حالا در هراس از سرنوشت نامعلومی هستند که ممکن است فاز دوم هدفمندی یارانه برایشان رقم بزند اما آگاهان علم اقتصاد می گویند چاره جز از تداوم هدفمندی نیست و این کار در بلند مدت و حتی در میان مدت به سود کشور خواهد بود‌.

مردم اما به آگاهان وقعی نمی‌نهند زیرا می‌خواهند ریز به ریز حرف‌ها را از زبان دولت‌مردان بشنوند و برای یک بار هم که شده مدیران ارشد دولتی را ببینند که در پیشگاه مردم و در کسوتی نه ریاکارانه، ایستاده‌اند و همه واقعیت ها را به مردم می گویند و نه بخش هایی گزینشی از آن را‌. هراس کنونی اگر بنا باشد که در سبیلی جز از سبیل تحکم از میان برداشته شود ، تنها راهش این است که حسن روحانی و معاونان و مشاوران تراز اولش برای نخستین بار در تاریخ چند دهه گذشته‌، روبه‌روی ملت بنشینند، با مردم از دردهای عدیده جامعه بدون گزینش سخن بگویند و بی‌اعتمادی را از میان بردارند تا شاید واقعا درآمدهای حاصل از اجرای فاز دوم هدفمندی‌، نه در جیب رانت‌خواران و … بلکه در جیب منافع ملی سرازیر شوند و مردم مشتاقانه بر دشواری‌های آن گردن نهند.

 مسعود رفیعی طالقانی

شهروند

برچسب‌ها : ,