ارسال مطلب فیس‌ بوک توییت

نگاهی به الزامات فاز دوم هدفمندی یارانه‌ها

شهروندان- مجید سلیمی بروجنی*:
تجربه نشان داده که ما ایرانیان حافظه تاریخی ضعیفی داریم ولیکن آنجا که موضوعات به نان شب و معیشت آنها بازمی‌گردد خاطره‌ها، خوب در ذهن‌شان حک می‌شود. به خصوص آنکه از خاطرات مربوط به اجرایی شدن طرح مهم و البته لازم «هدفمندی یارانه‌ها» زمان چندانی نگذشته است.

مجید سلیمی بروجنیتقریبا هیچ‌کسی در ایران نیست که به لزوم اجرای درست و دقیق «هدفمندی یارانه‌ها» و اهمیت آن در آینده کشور باور نداشته باشد اما از همان ابتدای امر کارشناسان شیوه اجرایی این طرح را غیرعلمی و تورم‌زا می‌دانستند لیکن دولت وقت با نگاهی پوپولیستی به مسائل پیرامونی و با هدف جلب‌نظر افکار عمومی به شیوه‌یی عمل کرد که اکنون پس از گذشت چند سال و تحمل هزینه‌های فراوان مجبور شده‌ایم به خانه اول برگردیم آن هم به شیوه‌یی که باز هم معلوم نیست ما را به سرمنزل مقصود برساند یا خیر!… می‌توان گفت اکثریت جامعه، نگران و بدون اطمینان به آینده اقتصادی خود مخصوصا از لحاظ تامین مخارج معقول زندگی روزمره هستند و با امیدی اندک به برنامه‌های دولت در مسیر ثبات قیمت‌ها، شغل‌آفرینی، از طریق واگذاری پروژه‌های مختلف به بخش خصوصی، اصلاح روابط بین‌المللی و منطقه‌یی،تقویت روحیه خدمت در جامعه کارمند و کارگری، بهبود کیفیت تولیدات، کنترل نقدینگی وتورم، جلوگیری از مجادلات بی‌حاصل بین قوا و گروه‌های سیاسی، مجازات متجاوزین به حقوق ملت و سوءاستفاده‌کنندگان از امکانات شغلی و ارتباطات فردی و… می‌نگرند.

دولت تکلیفش با سایر مراکز قدرت و مردم کشور با مفهوم جامعه آگاه روشن نشده و نه، نهادهای مدنی دارد و نه، رای حزبی. رای او سلبی و کوتاه‌مدت است، رای‌دهندگان حزبی معمولا بر اساس ایدئولوژی صبر می‌کنند و در پی آنند که وقتی خودشان و حزب‌شان پیروز شدند ناتوانی‌ها را مدتی بپوشانند و مطرح نکنند اما رای‌دهندگان جامعه ما به روحانی، درصددند به محض اینکه خطاهایی دیدند که با منافع و آسایش روزمره آنان از سویی و با منافع ملی همراه نیست، تعلق خاطرشان را به منتخب‌شان از دست دهند.

بر این اساس باید گفت ابزارهای مدیریت اقتصادی دولت، ناکارآمد و سیاست‌های اقتصادی او امکان تحرک را از او گرفته است.تورم ایران طی چند سال اخیر دو رقمی و افت پول ملی در شرایطی است که سال گذشته شاهد آن بودیم. کینتز می‌گوید اگر می‌خواهید ملتی را نابود کنید بهترین، خاموش‌ترین و کم‌هزینه‌ترین ابزار کاهش ارزش پول ملی است یعنی تولید و همه بنیان‌های اجتماعی و اقتصادی از این طریق نابود می‌شود و نقدینگی موجود در جامعه ایران در شرایط فعلی قابل جمع‌آوری نیست و میزان آن از ۷۰ به ۵۰۰ هزار میلیارد تومان طی هشت سال گذشته رسیده است.

این در حالی است که در این مدت تولید متناسب با حجم نقدینگی موجود نبوده و همراه با افزایش نقدینگی هفت برابر نشده و دارای رشد منفی بوده است. هدفمندی یک پروژه حکومتی است نه دولتی، برای اینکه این طرح موفق شود حکومت باید این مهم را با اجماع کلیه نهادها ساماندهی کند. امروز اقتصاد ایران در حالت عدم اعتماد از طرف جامعه به سر می‌برد و دولت باید تلاش کند که در کوتاه‌ترین زمان ممکن این فضای بی‌اعتمادی را از بین ببرد. امروزه قیمت بنزین و گازوییل مانند طلا و ارز به کالای معیار تبدیل شده‌اند و به عنوان شاخص جایگزین تورم تحولات طلا، ارز و بنزین قرار گرفته‌اند به این معنا که اگر قیمت بنزین درصدی بالا رود به همان نسبت بر تورم افزوده خواهد شد. فساد اداری، رانت‌خواری، سوءاستفاده‌های اقتصادی، رشوه، فرار مالیاتی و تبعیض به عنوان عواملی بازدارنده برای توسعه کشور، بخش‌های مختلف اقتصاد ما را تحت تاثیر قرار داده است.

آیا می‌توان با نادیده‌ انگاشتن این معضلات اساسی، امیدی به توسعه اقتصادی داشت و متوقع بود که در این چرخه معیوب، هزینه‌ها واقعی شود؟ و آیا اساسا درست است تمام اینها را نادیده بگیریم و تنها به فکر کاهش هزینه‌های دولت از محل حذف ماهانه ۴۰ هزار میلیارد تومان از جیب مردم باشیم؟ دولت‌های اخیر بارها و بارها صحبت از اندک بودن قیمت‌ حامل‌های انرژی در ایران نسبت به کشورهای همسایه می‌کردند و آن را عامل اصلی قاچاق سوخت می‌دانستند و با این منطق ساده! سعی می‌کردند تا افزایش قیمت سوخت طی این سال‌ها را که به شدت بر وجوه دیگر زندگی مردم تاثیر داشت توجیه کنند.

حال سوال اصلی اینجاست، وقتی یک شهروند نمی‌تواند بدون اخذ مجوزهای گوناگون یک لوله آب ۲۰ سانتیمتری از منزل خود به کوچه برای مصرف عابران تشنه بکشد چگونه کیلومترها لوله از خاک کشورمان سوخت را به طور قاچاقی به خارج از مرزها انتقال می‌دهند و تانکرهای غول‌پیکر را بدون مجوز بنزین و گازوییل از مملکت خارج می‌کنند؟ آیا هر چیز که در این مملکت ارزان است را باید گران کنیم تا قاچاق نشود؟ آیا بهتر نیست جلوی قاچاق و قاچاقچی بایستیم؟…اقتصاد ایران گرفتار رکود تورمی است.

ما اکنون با عمیق‌ترین دوران رکود تورمی تاریخ‌مان روبه‌رو هستیم. ۴۰ سال است که ایران با تورم دو رقمی دست و پنجه نرم می‌کند. با این حال فاز اول موفق نبود حالا هم برای اینکه فاز دوم هدفمندسازی خوب اجرا شود کل حکومت باید همت کند نه فقط دولت. اصلا بحث پرداخت یارانه‌ها امروز در توان دولت روحانی نیست. در مسوولیتش هم قاعدتا نیست برای اینکه این سیاست قبلا بر اساس تمایل و حمایت مقامات ارشد و اجماع کلیه قوا اجرا شد.

حالا هم که به نقطه ناتوانی رسید. باید کل قوا همت کنند تا یارانه‌ها تامین و پرداخت شود. اگر قرار است مردم توجیه شوند که ادامه پرداخت یارانه‌ها به این شکل به صلاح کشور نیست کل قوا باید تلاش کنند. اکنون مساله مارپیچ تورم و رکود عمیق و طولانی کل اقتصاد ایران و ثبات اجتماعی و امید به آینده مردم را نشانه رفته و تخریب می‌کند. این تخریب‌ها هزینه‌های تاریخی و بلندمدت‌شان از هزینه‌های جنگ کمتر نیست حتی با توجه به تخریب طبقه متوسط یک تورم عظیم دیگر می‌تواند به بی‌ثباتی اجتماعی بینجامد.

 *کارشناس اقتصادی

اعتماد

برچسب‌ها : ,