ماموریت؛ تذکر به دولت
شهروندان:
تاکنون گفته میشد که این مجلس به این دولت تذکرهای زیادی میدهد. اما اینکه چه کسی و چرا و چه نوع تذکری را به کدام وزیر میدهد، موضوعی بود که تنها دنبالکنندگان مشروح مذاکرات مجلس از رادیو، در شش ماه گذشته تصویری از آن داشتند.
اما ما در یک کار تحقیقی و با بررسی جزییات مشروح مذاکرات مجلس، در مقام پاسخ به این سوال برآمدهایم که تذکرهای سیاسی نمایندگانی با ویترین سیاسی در بازه زمانی نیمه شهریور تا نیمه دی ماه، با چه محتوایی بوده است.
بر همین اساس ۱۹ نمایندهیی که رسانهها بیشتر از آنها به عنوان صف اول منتقدان روحانی یاد میکنند، تذکرهایشان در صحن علنی که محتوایی فرای مسائل حوزه انتخابیه بوده است در این بازه زمانی مورد بررسی قرار گرفته است.در مرحله دوم این کار تحقیقاتی برای نخستینبار جزییات ۷۵۴۸ تذکر به دولت روحانی در شش ماهه اول کار دولت به تفکیک سهم هر وزیر در تذکرات، منتشر میشود.
از ویژگیهای این دستهبندی این است که وزرایی بیشترین تذکر را گرفتهاند که مطالباتی در حوزههای انتخابیه نمایندگان دارند. به عبارتی فرای برخورد سیاسی گروهی خاص با دولت روحانی، آنچه دغدغه اصلی نمایندگان مجلس است، مشکلات حوزههای انتخابیهشان است. به همین دلیل است که رتبه اول تذکرات کلیت مجلس نهم به دولت روحانی در شش ماهه نخست سهم وزیر راه است و وزرایی مانند خارجه و فرهنگ و ارشاد سهمشان پایین است.
اگر نمایندگانی که تذکرهایی از جنس مشکلات مردمشان در حوزه انتخابیهیی را میدهند، جدا کنیم و به سراغ غربال تذکرهای سیاسی برویم، در هر بازه زمانی که به طور تصادفی انتخاب کنیم و بررسی کیفی تذکرها را انجام دهیم به اسامی خاصی برخورد میکنیم. بدون هیچ گونه پیشداوری، فراوانی اسامی تذکردهندگان با این ویژگیها، روی دو گروه چهرههای سیاسی اصولگرا در مجلس قرار میگیرد؛ افرادی که شاید از لحاظ تعداد کم باشند اما کیفیت و کمیت تذکرهایشان قابل توجه است.
اگر به طور متوسط در هر جلسه مجلس ۱۰ تذکر کتبی قرائت شود، اکثر تذکرهای سیاسی – نه منطقهیی- به این چهرهها تعلق دارد. گروهی که حال در مورد اینکه به چه طیف سیاسی در بین جناح اصولگرا قرار دارند هم شک و شبهه زیاد است. گرچه معروفند به اینکه اکثریت عضو جبهه پایداری هستند اما در میان شان هم چهرههایی یافت میشود که این روزها پایداری بودن شان را بهشدت تکذیب میکنند: «حمید رسایی و مهدی کوچکزاده» تا چهرههایی که دیروز وزرای کلیدی محمود احمدینژاد بودند و امروز نماینده مجلس: «مهرداد بذرپاش، و محمد سلیمانی و محمد مهدی زاهدی». اکثریت این چهرهها فرا از اینکه عضو جبهه پایداری هستند یا نه، به فراکسیونی تعلق دارند که لیدری آن در اختیار غلامعلی حدادعادل است، فراکسیونی درست نقطه مقابل مردان لاریجانی.
آنچه در ارزیابی روزنامه «اعتماد» قرار گرفت، تذکرهایی بود که با جنس سیاسی از جلسه ۱۳۰ تا ۱۷۰ مجلس یعنی از نیمه شهریورماه تا نیمه دی ماه با موضوعات خاص سیاسی- فرای حوزههای انتخابیه – از سوی این گروه داده شده است. ۲۰ نماینده مجلسی که بیشتر از دیگران برایشان در مجلس میکروفن روشن میشود؛ اگر هم روشن میشود، به موضوعاتی میپردازند که در نوع خودش تذکرها یا نطقهایی با محورهای بدیل است. حمید رسایی و مهدی کوچکزاده و اسماعیل کوثری؛ فاطمه آلیا و زهره طبیبزاده و روحالله حسینیان و احمد سالک؛ محمد حسن آصفری نماینده کنونی اراک تا عباس نبویان، روحانی شاخص جبهه پایداری؛ بیژن نوباوه و نصرالله پژمان فر و کریمی قدوسی نماینده شاخص مشهدی یا رضا آشتیانی نماینده روحانی جبهه پایداری از قم و علی اصغر زارعی سخنگوی پایداریهای مجلس.
چند اسم هم هستند که برخلاف بسیاری از تصورات، همواره میکروفنهایشان در مجلس خاموش است و شاید بیش از آنکه مخالفان در صحنه باشند، ترجیح شان فعالیت در سکوت است؛ چهرههایی مانند مرتضی آقاتهرانی و مسعود میرکاظمی که برخلاف بسیاری از تصورات، هیچگاه در این دوره مورد ارزیابی «اعتماد»، میکروفن شان حتی یک بار روشن نشده است. حال آنکه در بین نمایندگان، معروفند به لیدرهای اصلی مخالف با دولت روحانی؛ یکی در حوزه سیاسی و دیگری در حوزه اقتصادی.
بانیان تذکرهای دستهجمعی
گروه اول، نمایندگانی هستند که عموما بانیان تذکرهای دستهجمعی در مجلس محسوب میشوند. تذکرهایی که با یک محور مشخص نوشته میشود و در راهروهای مجلس برای اینکه «پراعتبارتر» باشد، دست به دست میچرخد تا بر تعداد امضاکنندگانش افزوده شود.
تذکرهای دستهجمعی را در هر بازه زمانی که ورق بزنید، برخی اسامی در تمام تذکرها نامشان دیده میشود. گویی این گروه از نمایندگان به کار گروهی معتقدند و ترجیح میدهند به جای اینکه تک نفری میکروفنهای بهارستان برای گفتههایشان روشن شود، تذکرهایشان مکتوب شود و با امضاهای چند نفره تا ۱۰ نفره مکتوب به هیات رییسه ارسال شود. چهرههای شاخص تذکرهای دستهجمعی هم که عموما از بانیان تذکرها محسوب میشوند بیشتر رییسجمهور و وزیر امور خارجه و وزیر ارشاد را هدف «ارشادهای نظارتی»شان قرار میدهند.
احمد سالک و اسماعیل کوثری و مهرداد بذرپاش در این طیف محسوب میشوند. نمایندگانی که در یک بازه زمانی مشخص بیشترین اشتراک نامی را در تذکرهای دستهجمعی دارند و از هر ۵ تذکر دستهجمعی، حداقل در سه تذکر نام مشترک این افراد به چشم میخورد. همان طور که در جدول تذکرهای دستهجمعی میبینید، نمایندهیی مانند احمد سالک از۲۲ تذکر دستهجمعی، نامش در بین ۱۱ تذکر وجود دارد. یعنی در نیمی از تذکرهای دستهجمعی، سالک نماینده اصولگرای اصفهان نامش دیده میشود و در کنارش اسماعیل کوثری و مهرداد بذرپاش پایه مشترک تذکرهایی از این دست هستند.
احمد سالک نماینده روحانی و معروف اصفهان، هم از خاصهای مجلس است. او که بانی تذکرهای دستهجمعی و نقطه اشتراک بسیاری از امضاها در تذکرهای کتبی است، هیچ تذکری را به تنهایی نمیدهد و در تذکرهای دستهجمعی که مخاطبش یا وزیر ارشاد است یا امور خارجه و بعضا رییسجمهور، بیشترین حضور را دارد.
اسماعیل کوثری هم گویی مایل به دادن تذکرهای کتبی دستهجمعی است و وزیر ارشاد و امور خارجه، از نگاهش راهی میروند که منافع نظام با آن مغایرت صددرصدی دارد. او تذکرهایی را امضا میکند که یا از جنس اعتراض به توافقات ژنو بوده یا عملکرد دوپهلوی وزیر ارشاد دربرخورد با آنچه اعمال خلاف مقدسات از سوی رسانهها نامیده میشود. تذکر دستهجمعی که چرا کابینه روحانی اعلام میزان اموال نکرده را امضا میکند یا تذکرهایی که از رییسجمهور میپرسد مراقب هست که بیگانگان در حال تسلط اقتصادی بر کشور هستند؟
بعد از او مهرداد بذرپاش است. جنس تذکرهایش خاص است. در اوج روزهای تحریم، او میکروفنش باز میشود و میپرسد وزیر نفت بیاید و بگوید چرا فروش نفت کم است؟ یا رییسجمهور روحانی را متهم میکند که علاقه زیادی دارد که سیاهنمایی کند علیه دولت قبل؛ به ظریف میگوید تو حقوقدانی در کار سرهنگها دخالت نکن و ارتباط با امریکا و… در حوزه سرهنگهاست. به رییسجمهور میگوید تو بدان که قبل از حقوقدان بودن سرهنگ و امنیتی بودی؛ به وزیر ورزش میگوید چرا فلانی را در انتخابات فلان فدراسیون راه ندادی؟ به وزیر آموزش و پرورش میگوید چرا بازنشسته میکنی و از وزیر مسکن و راه میپرسد بلیتهای هواپیما چرا گران شده؟ حال آنکه نرخی که امروز اجرا میشود مصوبه دولت دیروز است.
تذکرات انفرادی
گروه دوم، گویا رقابتی با هم دارند برای پیشی گرفتن در دادن تذکرهای بدیع و جدید و منحصر به فرد «انفرادی» به دولت. رکورد این دسته در دستان حمید رسایی است که بیش از دیگران در این بازه زمانی، نطق کرده یا تذکر سیاسی داده و در همه آنها دولت و کابینه خطاب نکته یابیهای سیاسیاش قرار گرفته است. رسایی همان نمایندهیی که روزگاری در مجلس هشتم میکروفنش را خطاب به علی لاریجانی باز کرد و گفت: «چرا اجازه میدهید این میزان نماینده تذکرهای بیجا را به رییسجمهور احمدینژاد بدهند و وقت مجلس را تلف کنند و شما به عنوان رییس مجلس باید تذکرهای کتبی را سهمیهبندی کنید» حال خودش در تعداد تذکرهای داده شده به دولت روحانی از همگان پیشی گرفته است.
محمدحسن آصفری، مردی که وقتی به کمیسیون امنیت ملی پا گذاشت تاکید داشت که از سوابق خود برای پیشبرد ضعفهای مجلس در بخش امنیتی استفاده میکند، خود از رکوردداران تذکرهایی است که باز هم در نوع خود بدیع است. اینکه چرا هوای اراک آلوده است، درست یک ماه بعد از تشکیل کابینه جدید، یا اینکه روحانی باید جواب دهد چرا مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب باز در سیاست فعال شدند یا دولتی که هیچ نقشی در گرانی خودروها نداشته از سوی این نماینده تذکرهای پیاپی دریافت میکند چرا خودرو گران است؟ هشت سال گذشته سهم بیماران در هزینه درمان به اختیار و انتخاب دولت قبل بالا بوده و حالا وزیر بهداشت در آذرماه، یعنی سه ماه بعد از انتخاب، باید به نماینده اراک پاسخ دهد چرا در ایران سهم بیماران از هزینههای درمان بالاست.
از کتابهایی که از نگاه این نماینده ناهنجار است تا اینکه چرا فیسبوک و توییتر و وایبر و ویچت در ایران مشتری زیاد دارد، سوالهای او از جنتی وزیر ارشاد است و وزیر نیرو باید درمورد قیمت انشعاب برق جواب بدهد و وزیر آموزش و پرورش توضیح دهد که چرا فلانی را عزل کرده و فلانی را انتخاب. امری که در حوزه اختیارش است.
زهره طبیبزاده نماینده عضو جبهه پایداری هم از پرتذکردهندگان است. او همدوش احمد سالک بیشترین تذکرهای وزیر ارشاد را به دوش کشیده و در هر حوزهیی که به حوزه وزیر ارشاد مربوط است تذکر داده. آنچه تذکرهای طبیبزاده را خاص میکند «خبرهایی» است که مبنای تذکرهایش میشود و او برای نخستینبار طرحش میکند و عموما هم نه تایید میشود و نه تکذیب. مثلا اینکه چرا آقای جنتی هزینه دفن دو خواننده لسآنجلسی را به قیمت ۱۰۰ میلیون پرداخت کرده یا دستور داده تا جشنوارهیی انقلابی منحل شود؟ شاید تندترین تذکرها از نوع ادبیات به کار رفته از آن محمد سلیمانی وزیر سابق ارتباطات و فناوری در دولت احمدینژاد است.
از متهم کردن مدیران دانشگاه آزاد به حرامخوری، تا گفتن این جمله که دولت روحانی سفرهای استانی پرتجمل با فرش قرمز را برگزار میکند. یا اینکه میگوید مطمئن است در وزارت آموزش و پرورش و علوم، کانون فتنه دایر شده و وزیر نفت چشمش به دست نیروهای خارجی است و ظرفیتهای داخل را نادیده میگیرد.
فاطمه آلیا که همچنان از پایدارترین و وفادارترین افراد به جبهه پایداری است، از اینکه چرا ظریف به زبان فارسی صحبت نمیکند در مذاکراتش با خارجیها تا اینکه چرا از مقامات کشورهای اروپایی انگشتنگاری نمیشود یا در مذاکرات هستهیی چه خبر است که آنها باید خبرش را از رسانهها بشنوند اگر بنمایه تذکرات امور خارجهیی او میشود، سخنان رییس امور بانوان ریاستجمهوری تا قلیان کشیدن بانوان و توهین به حوزه عفاف و حجاب متن مشترک تذکرهای ارشادیاش است و از نگاه وی فشار درونی اصلاحطلبان برای نفوذ در قدرت، نقطه ضعف رییسجمهور روحانی.
فاطمه آلیا بارها در تذکرهایش گفته یک جریان نرم فرهنگی در حال از بین بردن قبح توهین به مقدسات و بنیانهای جمهوری اسلامی از مراسم ۱۳ آبان گرفته تا حادثه غدیر است. بیژن نوباوه هم بیشتر علاقهمند به تذکرهای دستهجمعی مکتوب است و در این بازه زمانی مورد بررسی اگر میکروفنش برای تذکر شفاهی باز شده یا تذکر کتبی انفرادی داده برای یارانه مطبوعات از وزارت ارشاد بوده یا اینکه با طرح این سوال که چرا پرونده تروریستی ماجدالماجد، تبعه سعودی که عامل انفجار سفارت ایران در بیروت بوده، رسیدگی نمیشود به وزیر خارجه و اطلاعات و رییسجمهور تذکر میدهد.
مهدی کوچکزاده برخلاف تصورات عمومی، کم تذکر میدهد. هر بار هم نطق و تذکری بوده بیشتر جامعه مخاطبش معترضان انتخابات در ۸۸ بوده و اینکه چرا روحانی به آنها پر و بال میدهد. حال یا مراسم ۹ دی انگیزه این دست صحبتهاست یا توقیف هفتهنامه ۹ دی یا دیدار نسرین ستوده با نمایندگان اروپایی در سفارت یک کشور خارجی. علیاصغر زارعی نماینده با سابقه و قدیمی جبهه پایداری در مجلس و محمد مهدی زاهدی وزیر علوم در دوره احمدینژاد، اصلیترین تذکردهندگان به وزیر علوم دولت روحانی اندو اکثر تذکرهایی که به وزیر علوم داده میشود، چه در مورد عزل و نصبهای این وزارتخانه و چه در مورد سیاستهای جدید وزارت علوم، برخاسته از این دو نماینده است.
به ویژه آنکه زاهدی امروز آنهایی را به عنوان ارباب رجوع میپذیرد که مدیران انتخابی او در وزارت علوم بودند و امروز اخراجیهای این وزارتخانه. به هر حال همانهایی که روزگاری بیانیه حمایت از کاندیدای غیب روحانی را امضا کردند و همانهایی که از همان روزهای نخست معرفی کابینه، خطکشسنجششان میزان اصلاحطلبی کابینه دستشان بود، امروز بانیان تذکرهایی کتبی و شفاهی یا نطقهایی اعتراضی هستند که عموما یک نفس مشترک دارند: «این دولت باب میل ما نیست.»
صبا آذرپیک
اعتماد