سخنگویان فرهنگی جامعه دینی
شهروندان – علیاصغر سیدآبادی*:
در حوزههای مختلف، آدمهایی با گرایشهای متفاوت سخن میگویند. گروهی در رادیو و تلویزیون و رسانههای رسمی و گروهی در روزنامهها و سایتها و پایگاههای خبری و تحلیلی.
مثلا در حوزه اقتصاد، مخالفان و موافقان سیاستهای دولت، چه مخالفان اصولگرا و چه مخالفان چپ و چه مخالفان لیبرال بیرون و درون ساختار نظام در رسانههای مختلف حرفهایشان را میزنند.
درست است که صداهایی به مدد برخی رسانههای بیرون و درون کشور بلندتر و صداهایی کوتاهتر است، اما اگر گوشی برای شنیدن باشد، همه سخنها شنیدنی است. اما در حوزه فرهنگ وضعیت متفاوت است. فضا بهگونهای است که نوعی تکصدایی حاکم شده است.
وقتی روزنامه اعتماد جدول تذکرهای نمایندگان مجلس را به اعضای کابینه منتشر کرد، برای خیلیها و از جمله خودم تعجبآور بود که رتبه علی جنتی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در میان وزرای تذکرگیرنده اینقدر پایین است. من فکر میکردم او در صدر جدول خواهد ایستاد. این تصور به خاطر سروصداهایی ایجاد شده بود که هر روز به گوشمان میخورد. به بیان دیگر مخالفان او در مجلس کمتعداد اما پرسروصدا هستند.
صدایشان بهخوبی بازتاب داده میشود. هم رسانههای رسمی و پایگاهها و سایتهای پرتعداد حامیشان در کار تکثیر و برجستهسازی این تذکرها هستند و هم رسانههای فارسیزبان مخالفان. در روزنامهها و سایتها، منتقدان دیگری هم مینویسند که سیاستهای فرهنگی دولت را محافظهکارانه ارزیابی میکنند، اما صدایشان بازتاب زیادی پیدا نمیکند و آنقدرها بلند نیست.
صدای آنها فقط در مواقعی که نقدشان تند و تیزتر میشود، در رسانههای فارسیزبان بیرون از ایران هم بازتاب پیدا میکند. اما در این میان گروههای زیادی از هنرمندان و اهل فرهنگ را میشناسیم که به صفت مذهبی شناخته میشوند یا در تولید آثاری با گرایشهای مذهبی دستی داشتهاند و قطعا با گروه منتقدان پرسروصدای نخست مرزبندی دارند، اما سکوت کردهاند. این گروهها ممکن است بهلحاظ سیاسی در دسته محافظهکاران و اصولگرایان یا اصلاحطلبان قرار گیرند.
ممکن است حتی گرایش سیاسی آشکاری نداشته باشند، اما مورد اعتماد و مقبول گروههای مرجع در جامعه دینی هستند. اگر بخواهید این گروهها را به نام بشناسید، میتوانید برجستهترین آثار فرهنگی سالهای اخیر را که رنگ و بویی دینی داشته، در حوزههای مختلف ردیف کنید و فهرستی تهیه کنید.
قطعا اکثریت این فهرست با این گروههاست. با این حال این گروهها میدان را خالی کردهاند تا برخی از افراد که از بام تا شام، بدون رعایت بدیهیات اخلاقِ دینی به این و آن پرخاش میکنند، بهعنوان سخنگویان فرهنگی جامعه دینی سخن بگویند. طبیعی است که این گروه نیز در چارچوب قانون اساسی باید از آزادی بیان برخوردار باشند و جز دعوتشان به رعایت اخلاق و ارزشهای اخلاقی – دینی و احترام به حقوق دیگران، نمیتوان خردهای بر آنان گرفت.
مشکل بیشتر در سکوت کسانی است که باعث میشود صدای آنان تنها صدای بلند در میان دینداران باشد و به تنشهای غیرمفید دامن بزند. دلیل این سکوت هرچه باشد، حاصلش دوقطبیشدن جامعه و رختبربستن گفتوگوهای منطقی و اخلاقی است. شکستن چنین سکوتی و به سخن درآمدن همه کسانی که سخنی درباره فرهنگ دارند، فضا را آرامتر میکند و تندرویها و دعواهای بیحاصل را به گفتوگوهای مفید تبدیل میکند.
*نویسنده
شرق