ارسال مطلب فیس‌ بوک توییت

راه گرچه دشوار، افق خود پیداست

شهروندان – کامبیز نوروزی*:
اگرچه استقرار قواعد روزنامه‌نگاری، مانند هر قاعده رفتاری دیگر مستلزم تکرار و تجربه مستمر است و روزنامه‌نگاری ایران از بسیاری جهات هنوز جوان‌تر از آن است که به تمام استانداردهای روزنامه‌نگاری آزاد و مستقل دست یافته باشد، اما حتما طرح معیارها و موازین روزنامه‌نگاری مستقل خالی از فایده و اثر نخواهد بود.

کامبیز نوروزیموضوع خط مشی نشریات از جمله موضوعاتی است که در حوزه مبحث استقلال روزنامه‌نگاری مطرح است. یکی از مصادیق استقلال روزنامه‌نگاری آن است که خط مشی یک نشریه باید مستقل از مالکیت آن تعریف و تبیین شود. اگرچه کسی که مالکیت مادی نشریه‌یی را در اختیار دارد به طور طبیعی خط مشی عمومی نشریه را نیز به صورت پنهان یا آشکار تعیین می‌کند.

اما در عمل روزنامه‌نگاران و اعضای تحریریه آن نشریه هستند که محتوای نشریه را تعیین می‌کنند و مالک مادی نشریه نمی‌تواند تحت هیچ شرایطی در مطالب تهیه شده مداخله کرده و آنها را به میل خود تغییر دهد. چنین عملی از مصادیق بارز سانسور و در نتیجه محکوم و مردود است.

در شرایطی که مالکیت نشریه‌یی تغییر می‌کند ممکن است مالک جدید خط مشی دیگری داشته باشد که با خط مشی سابق نشریه که اعضای تحریریه بر اساس آن کار کرده‌اند تغایر و تفاوت داشته باشد، مالک جدید نمی‌تواند خط‌کشی جدید را به اعضای تحریریه تحمیل کند زیرا اولا روزنامه‌نگار در هرکجا که کار می‌کند مستقل است.

این استقلال هم به معنای استقلال از قدرت دولتی است و هم به معنای استقلال از مالکان مادی نشریه است. تحمیل خط مشی جدید به روزنامه‌نگار به منزله نقض استقلال روزنامه‌نگار است. ثانیا ممکن است گفته شود مالک جدید برای پیشبرد خط‌مشی جدید می‌تواند اعضای تحریریه را تغییر داده و با اخراج روزنامه‌نگاران موجود تحریریه جدیدی را سامان دهد.

این نیز نادرست و مغایر با استقلال حرفه‌یی و خصوصا امنیت شغلی روزنامه‌نگاران است. درست است که بودجه یک نشریه توسط مالک یا مالکان آن نشریه تامین می‌شود وسود و زیان مادی نشریه هم متوجه مالکان است اما هویت وماهیت یک نشریه به خلاف سایر کالاها، با سرمایه مادی آن تعریف و تعیین نمی‌شود.

بلکه هویت و ماهیت نشریه ناشی از تحریریه و نویسندگان آن است. این واقعیت یک نکته مهم را می‌نمایاند که در یک نشریه هویت و ماهیت تحریریه بسیار بسیار مهم‌تر و حیاتی‌تر‌ از سرمایه مادی آن نشریه است. بنابراین با جابه‌جایی مالکیت و یا مدیریت ارشد یک نشریه و بدون جلب رضایت تحریریه نمی‌توان خط مشی یک نشریه را تغییر داد.

شاید همان‌گونه که در صدر این نوشتار مختصر نیز گفته شد برای روزنامه‌نگاری جوان و البته بالنده ایران امروز که با تنگناها، مضیقه‌ها و سختی‌های متعدد سیاسی، اقتصادی همچنان دست و پنجه نرم می‌کند و می‌کوشد از راهی بس ناهموار و صعب همچنان به پیش رود، رسیدن به چنین معیارهای بزرگی که نشان‌دهنده استقلال واقعی روزنامه‌نگاران باشد کمی خیال‌انگیز جلوه کند.

اما تکرار و تاکید بر این قبیل از حقوق حرفه‌یی حتما راهگشا خواهد بود. همچنان که بسیاری از حقوقی که امروز در عرصه مطبوعات و روزنامه‌نگاری ایران کمابیش شناخته شده و به اجرا درمی‌آیند تا دو سه دهه پیش از این بسیار دور و نامقدور جلوه می‌کرد.

 *حقوق‌دان

اعتماد