وزیر ورزش افکار درست دارد اما ابزار ندارد
شهروندان:
وضعیت ورزش ایران در این سالها حرکتی سینوسی بوده و توسعه و رشد و روندی منطقی نداشته است. به نظر میرسد مشکل، عدم برنامهریزی مدیرانی باشد که در مسیری مناسب برای پیشرفت قرار نمیگیرند. هاشمیطبا هنوز هم یکی از بهترین مراجع برای کارشناسی در مباحث مدیریتی ورزش است و گویی تجربه مدیریتیاش در ورزش تبدیل به بزرگترین سرمایه شده است.
مصطفی هاشمیطبا همیشه نگاه دقیق به رویدادها دارد و در سطح نمیماند و با عمق کار دارد. نگاه دقیق و عمیق او باعث شد تا درباره رخدادهایی که در این شش ماه که وزیر جدید آمده است، همکلام شویم. با مصطفی هاشمیطبا، رییس سابق کمیته ملی المپیک، رییس سازمان تربیتبدنی، معاون اکبر هاشمیرفسنجانی و سیدمحمد خاتمی که همیشه خوش سخن بوده است به گفتوگو نشستیم.
- حدود شش ماه از انتخاب وزیر ورزش و جوانان میگذرد. عملکرد وزارتخانه را در این مدت چطور ارزیابی میکنید؟
خیلی زود است که بخواهیم در خصوص عملکرد وزارت ورزش و جوانان نظر دهیم. در جریان دقیق کارهای وزارت ورزش و جوانان نیستم اما با این حال در این مدت شاهد نگاه کلی در ورزش نبودیم. انتظار داشتیم که وزارتخانه نگاه کلی داشته باشد و به ورزش کل کشور اهمیت دهد اما میبینیم که تمام وقتش را صرف دو باشگاه استقلال و پرسپولیس میکند. وزیر باید سیاستگذاری کلی داشته باشد.
- آیا وزارت ورزش و جوانان توانسته است انتظارها را برآورده کند؟
اگر میخواهیم بدانیم که وزارت ورزش و جوانان انتظارات را برآورده باید ابتدا ببینیم که چه امکاناتی در اختیارش قرار گرفته است. مطمئنا امکانات کافی نبوده است و نمیتوان توقع داشت که وزارتخانه بتواند امکانات را برآورده کند. وزیر هر کاری بخواهد انجام دهد مطمئنا با یک مشکل خاص روبهرو میشود. اماکن ورزشی ما و امکانات موجود در ورزش ما صفر است. حرف و فکر وزیر ورزش و جوانان درست است اما ابزاری برای پیاده کردن افکار خود ندارد. حرفهای خوبی در این مدت زده شده است و برنامهریزیهای خوبی انجام شده است اما ابزار کافی وجود ندارد. ابزار اصلی امکانات مالی و سختافزاری است. وزیر باید از نیروهای قوی و کارآمد استفاده کند تا بتواند توقعات را برآورده کند. با درگیر شدن و وقت را این گونه صرف کردن نمیتوان توقعات را برآورده کرد.
- این روزها موضعی که وزیر نسبت به فوتبال گرفته است با موضعی که در گذشته نسبت به فوتبال وجود داشت، متفاوت است. آیا این موضعگیری کار درستی است؟
در حال حاضر زود است که در این باره نظر دهیم. باید صبر کنیم و منتظر شویم تا نتیجه این موضعگیری را در آینده ببینیم.
- ورزش ایران به چه کارهایی نیاز دارد تا بتواند حرفهیی شود و هر سال شاهد این همه تغییرات در سمت مدیریتی و هیاتمدیرهها نباشیم؟
ورزش حرفهیی نیاز به شرایط اقتصادی مناسب دارد. شرایط اقتصادی خوب ما را به سمت حرفهییگری حرکت میدهد. ورزش ما تنها ورزش قهرمانی است و با ورزش حرفهیی فاصله دارد. ورزش حرفهیی میتواند درآمدزایی کند اما ورزش ما مصرفکننده است. تا زمانی که حرفهیی نشویم این گونه تغییرات ادامه دارد.
- شما به مسائل اقتصادی اشاره کردید. چگونه میتوان مشکلات اقتصادی را برطرف کرد تا باشگاهها بدهکار نباشند؟
باید از بنگاههای اقتصادی در ورزش استفاده شود و از درآمدزاییای که از بنگاههای اقتصادی به دست میآورند برای باشگاه هزینه کنند اما اجرا نشدن قانون باعث میشود تا باشگاهها نتوانند درآمدزایی کنند مثلا فهرست درآمد باشگاههای اروپایی را نگاه کنید و سپس با ایران مقایسه کنید. کدام یک از درآمدزاییهایی را که آنها دارند ما داریم. به طور مثال فروش پیراهن باشگاه را در نظر بگیرید. اگر شخصی بخواهد پیراهن تیم باشگاهی را در خارج خریداری کند باید چندین دلار یا یورو پول دهد و پیراهن را از نمایندگیهای باشگاه خریداری کند اما در ایران شما میتوانید از تمام فروشگاههای ورزشی، پیراهن هر تیمی را که میخواهید تهیه کنید. در ایران از برند باشگاه سوءاستفاده میشود. سادهترین مسائل حقوق یک باشگاهها رعایت نمیشود. با شرایطی که ما داریم برطرف کردن مشکلات اقتصادی توسط خود باشگاهها و بدون کمک دولت بسیار سخت است.
- برای آنکه باشگاههای ما به سمت خصوصیسازی حرکت کنند و بتوانند خودکفا شوند به چه روش و عملکردی نیاز داریم؟
پول خیلی میتواند کمک کند تا باشگاهها به بخش خصوصی واگذار شوند اما مساله اصلی این است که بخش خصوصی که میخواهد در بخش ورزش سرمایهگذاری کند باید به دنبال پیشرفت و درآمدزایی باشد نه اینکه فقط هزینه کند. نباید بخش خصوصی بیاید و از جای دیگر درآمد داشته باشد و در ورزش هزینه کند. در این مدت افرادی بودند که بدون منطق اقتصادی وارد ورزش شدند و پول را از جای دیگر میآوردند و در ورزش هزینه میکردند که در نهایت ناموفق بودند. ورزش نباید محلی برای خیریه باشد و باید بخش خصوصی بتواند با ایجاد بنگاه اقتصادی از خود ورزش خرج ورزش را دربیاورد.
- آیا وظیفه وزارت امور اقتصادی و دارایی و سازمان خصوصیسازی است که تیمهایی مثل استقلال و پرسپولیس را به بخش خصوصی واگذار کنند یا اینکه وزارت ورزش تصمیمگیرنده است؟
وزارت ورزش و جوانان در خصوصیسازی باشگاهها هیچ کاره است. خصوصیسازی باشگاهها وظیفه سازمان خصوصیسازی است که سازمان خصوصیسازی هم در این مدت اقدامی نکرده است به دلیل اینکه با روشهایی که ما انجام میدهیم بستر برای خصوصیسازی مهیا نیست.
- خیلیها معتقدند که فعالیت و عملکرد امیررضا خادم بیشتر مثل ظاهرسازی است. نظرتان را در این باره بگویید.
امیررضا خادم انسانی کاملا توانا و قانونمند است اما سمت سازمانیای که دارد هیچ ربطی به کاری که انجام میدهد ندارد. به طور حتم حکمی گرفته که به دنبال این کارها میرود.
- این روزها بحث انتشار قراردادها خیلی سروصدا کرده است. تعدادی از افراد با شفافسازی موافق هستند و تعدادی دیگر مخالف. نظر شما درباره انتشار قراردادها چیست؟
به نظرم قراردادها باید کاملا روشن و شفاف باشد. هر شخصی در هر جایگاهی که هست باید از پولی که دریافت میکند، دفاع کند. دزدی که نکرده است؟ بازیکن میگوید قیمت من دو میلیارد تومان است و برای پولی که میگیرد، دلیل میآورد. نباید مخفیکاری در انتشار قراردادها صورت بگیرد به دلیل اینکه پول از جیب دولت میرود. این پولها هم مثل حقوق کارمندان دولت باید شفاف باشد. عدم شفافیت در قراردادها باعث ایجاد دلالی، زیرمیزی و رشوه میشود.
- هیاتمدیره پرسپولیس معرفی شد و تنها محمدرضا رحیمی و حمید استیلی برای ورزشیها نامآشنا هستند. آیا افرادی که با ورزش آشنا نیستند، میتوانند کمک کنند؟
بعضی از افراد را میشناسم و برخی را نمیشناسم اما آقای محمدرضا رحیمی مدیر توانمندی است و سالها در ورزش بوده و سابقه خوبی دارد. امیدوارم پرسپولیس با آقای رحیمی پیشرفت کند.
- کارلوس کیروش، سرمربی تیمملی از امکانات سختافزاری اردوی آفریقایجنوبی ناراحت بود. وظیفه فدراسیون در برابر این گونه ضعفها چیست؟
به نظرم این حرفها درست نباشد و این موضوع پشت پرده دارد. در گذشته نیز کیروش از شرکت حامی تیمملی پول خواسته که آنها ندادند و حالا از آن شرکت ناراضی است. مشکل اصلی سر پول است. کلا عدم شفافسازیها تاثیر خود را در تمام نقاط ورزش گذاشته است.
سعید جمشیدیان
اعتماد