خصومت با اعتدال
شهروندان:
منتقدان افراطی دولت اکنون به موضع خصومت با آن تغییر وضع دادهاند. این رفتار بیش از آنکه مربوط به سیاستهای دولت باشد، ناشی از اصرار آنان در منحرف نشدن از مسیر نادرستی است که از گذشته تاکنون دنبال کردهاند.
متهم ساختن سیاست اعتدالی به سازشکاری و تسلیم منافع کشور به بیگانگان اتهامی است که مصداقهایش به اندازه استدلالهای ارائه شده نچسب و بیگانه با درک مردم است. آنان در حالی برطبل استمرار سیاستهای افراطی میکوبند که مردم نتایج تلخ آن را همچنان به سختی تحمل میکنند.
نزد آنان تعامل منطقی با جهان و عادیسازی زندگی یک ملت برای رشد و توسعه محکوم است. افراطیون اگرچه با اکراه مذاکرات هستهیی را پذیرفتهاند اما مدعی توافق خوب به سبک خود هستند. اما این توافق خوب هیچ مفهوم روشنی را دربرندارد؛ آیا باید به یک نتیجه «صفر و صد» دست یافت؟ آیا مذاکره یعنی غلبه یک طرف بر دیگری؟ آیا باید نزد افکار عمومی جهان شمشیر کشید و مبارز طلبید؟ آیا مذاکره براساس دستور کار تعیین شده و مورد توافق میان طرفهای گفتوگوکننده یعنی تسلیم؟
آیا مذاکره موفق یعنی تکرار و افزایش تحریمها؟ آیا مذاکره خوب یعنی مانع نشدن از تلاش برای دور زدن تحریمها؟ به نظر میرسد جریان افراطی اگرچه در درون خود انسجام بیشتری از گذشته یافته اما به همان اندازه از جامعه دور افتاده است. این جریان هنوز لجوجانه نمیخواهد بپذیرد که انتخابات گذشته در واقع پایان یک فصل از روزگار سپری شده است و بیآنکه شجاعت بیان منفعت خود در استمرار سیاستهای افراطی را داشته باشد چنین القا میکند که تمام درستیها معطوف کردار آنان است.
از اینرو عوامل جریان افراطی بیش از آنکه در قامت سیاستمداری هدفمند بروز کنند انسانهایی بدرفتار میشوند که گاه هویت خود را در اتهامزنیهای خود گم میکنند. آنان از مردم و منافع آنان میگویند اما سخنانشان از جنس مردم نیست که اگر چنین بود باید پیش و بیش از اینها برای منافع آسیبدیده کشور در همه حوزههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در سالهای گذشته دلواپس میشدند. در نظر آنان همه آسیبهای یادشده هزینهیی است که باید داده میشد تا مذاکراتی مانند آنچه اکنون جریان دارد، انجام نگیرد.
افراطیون روشن نمیگویند که با توجه به همه قراین و شواهد قابل استدلال به غیر از مذاکره چه باید میشد؟ آیا جنگ راهحل آنان است؟ اگر چنین است چرا؟ و چگونه و با چه چشماندازی؟ مهمتر اینکه اگر نگاه مردم همسو با افراطیون بود نتیجه انتخابات خرداد ۹۲ گونهیی دیگر رقم میخورد.
همچنین است انتخابات مجلس آینده که محکی دوباره بر صحت و سقم ادعای بالا خواهد بود. افراطیون باید درک کنند که عصر تازهیی پا در راه گذاشته و آنان یا با این تغییر مسالمت میکنند یا همچنان به شیوه معمول برای توجیه هرچیز و مخالفت با هرچیز خود را در اقلیتی پرصدا اما کمجان باقی میگذارند. تغییر وضع از منتقد به خصومتورز با دولتی که اعتدال و تدبیر را پیشه کرده، قد راست کردن مقابل مردمی است که عقلانیت وتدبیر را منافع خود دانسته و به آن رای دادهاند.
جلال خوشچهره
اعتماد