ارسال مطلب فیس‌ بوک توییت
رييس اسبق اتحاديه بنكداران پارچه تهران عنوان كرد

هر ۱۰ دلار کالای وارداتی معادل بیکاری یک روز کارگر ایرانی

شهروندان:
صنعت نساجی ایران با وجود قدمت تاریخی بسیار زیادی که با نام خود یدک می‌کشد اما در دهه‌های گذشته دوران افول خود را آغاز کرد و با وجود گذشت سالیان متمادی اما هنوز هم نتوانسته است به روزگار اوج خود بازگردد.

پارچهاین امر در کنار به روز نبودن تکنولوژی و عدم مدیریت و سرمایه‌گذاری‌های به موقع عامل مهمی همچون واردات بی‌رویه و خارج از ضابطه را نیز در مقابل خود دیده است.

امری که موجب شد تا کشورهایی همچون چین و هند که در روزگار قدرت‌نمایی ایرانی‌ها در صنعت نساجی حرفی برای گفتن نداشتند به عنوان صادرکنندگان اصلی پارچه به ایران شناخته شوند. بازخوانی روزگار گذشته صنعت نساجی ایران از سوی کارشناسان و متولیان امر شاید گره‌یی از مشکلات این صنعت نگشاید اما می‌تواند راهگشای نقد برخی تصمیم‌گیری‌ها و باخواندن کاستی‌های موجود در این صنعت باشد.

امری که در گفت‌وگو با محمد صادق مشایخ، رییس اسبق اتحادیه بنکداران پارچه تهران و رییس اسبق کمیسیون اقتصادی مجمع امور صنفی تهران به آن پرداخته شده است. وی که سابقه ۱۷ ساله در صنعت نساجی دارد و به این صنعت همچون فرزند خود می‌نگرد، معتقد است دولت باید در یک اقدام ضربتی جلوی واردات پارچه را به هر شکل ممکن بگیرد تا این صنعت بتواند روی پای خود بایستد.

مشایخ عنوان می‌کند اگر همین الان به مردم ایرانشهر بگویند در یک زمان همگی در کارخانه نساجی این شهر رفته و یک فوت کنند تمام خاک حاصل از تعطیلی این کارخانه زدوده می‌شود و ۶۰۰۰ هزار بیکار این شهر می‌توانند در این کارخانه شاغل شوند.

  •  صنعت نساجی در ایران فراز و فرودهای زیادی را پشت سر گذارده و در سال‌های اخیر هم با سختی‌های خاصی در حال گذر روزگار است با توجه به فراز و فرود صنعت نساجی در ایران این صنعت را در چه وضعیتی می‌دانید؟

اگر اجازه بدهید بحث را این گونه آغاز کنم. نساجی در کشور ما یک واژه نیست یک صنعتی است که سابقه‌یی کهن در ایران دارد. در زمانی ایران فقط صادر‌کننده بود جنس خارجی در بازار نساجی ایران کاملا نمایان و معلوم بود که این پارچه خارجی است مثل فاستونی انگلیسی و ایتالیایی، کم بود ولی ما فاستونی هم در بازار کم نداشتیم و در عین حال در چیت و چلوار و پپلین… نیاز داخل به طور کامل تامین می‌شد و اصلا نیازی به واردات احساس نمی‌شد.

  •  یعنی تولید داخل به گونه‌یی بود که نیاز و اشتیاق داخلی‌ها را تامین کرد؟

بله، تامین می‌شد و به وفور در بازار وجود داشت. من به همه می‌گویم که همه بدانند شاید شما نام چهارراه چیت‌سازی را شنیده باشید در کارخانه چیت‌سازی ایران ۶۰۰۰ کارگر در آن فعالیت می‌کردند و روزانه نیاز بازار ایران به پارچه را تامین می‌کردند که البته در بازار ایران و حتی منطقه دارای بهترین کیفیت بود. این امر شامل مناطق دیگر هم می‌شد که اصلا لازم نیست به سایر استان‌ها و شهرها بخواهیم سر بزنیم در همین تهران کارخانه ری تامین‌کننده پارچه گلدار بوده زیباترین پارچه‌ها را تولید می‌کرد کارخانه ممتاز دیگر کارخانه‌یی بود که فعالیت قابل توجهی در بازار تولید پارچه داشت و از این نمونه‌ها در تهران بسیار زیاد است همچون اطلس بافت و این امر در سایر شهرها و استان‌ها هم بود و همه اینها پارچه‌های بسیار زیبا و باکیفیتی را تولید می‌کردند و این امر موجب شده بود تا پارچه و نساجی ایران حرفی برای گفتن در بازار نساجی داشته باشد. در آن زمان همین کارخانه‌های داخلی فاستونی تولید می‌کردند که بسیار باکیفیت بود.

  •  همان فاستونی انگلیسی را ؟

خیر این را باید قبول کنیم که ما هنوز هم نمی‌توانیم فاستونی با کیفیت انگلیسی یا ایتالیایی تولید کنیم.

  •  چرا با این همه قدمت شما هنوز هم به تولید انگلیسی‌ها و ایتالیایی‌ها احترام می‌گذارید و در موردشان این گونه صحبت می‌کنید؟

به خاطر اینکه آنها به تولید داخل‌شان احترام می‌گذارند. آنها تخصص لازم و کارگران ماهری را در اختیار دارند و تولید باکیفیتی را انجام می‌دهند. البته باید بگویم آلمان هم پارچه فاستونی باکیفیت تولید می‌کند.

  •  با این اوصاف چه اتفاقی موجب شد تا نساجی ایران با این قدمت و کیفیت به شرایط فعلی برسد؟

پس از انقلاب بسیاری از کارخانه‌داران پارچه ما از ایران رفتند و کارخانه ممتاز، ری و… دچار خروج از ایران شدند متاسفانه ما سرمایه‌گذاران وطن‌پرست که عشق‌شان تولید پارچه با نام ایرانی باشد همچون مرحوم حاج آقای مقدم که تولید‌کننده فاستونی مقدم هستند کم داریم. ایشان در ۱۲۰ کیلومتری تهران کارخانه‌ پشم‌بافی مقدم را ایجاد و فاستونی ایرانی تولید می‌کرد که هنوز هم وجود دارد و در حال تولید است.

بعد از انقلاب متاسفانه بسیاری از کارخانه‌داران از ایران رفتند و حالا توجه کنید که ما مجبور بودیم که کارخانه‌هایی را اداره کنیم که صاحبان آنها رفته بودند و علم و تجربه خاص این کارخانه‌ها هم وجود نداشت و صاحبان این کارخانه‌ها یا بنیادهای مختلف بودند یا بانک‌ها. درست در زمانی که دولت توجه خود را معطوف به تولید مجدد در این کارخانه‌ها کرد جنگ تحمیلی آغاز شد و علاوه بر اینکه مملکت را خراب و صنایع را نابود کرد باعث شد نتوانیم سرمایه لازم برای سرمایه‌گذاری در صنایع مختلف از جمله نساجی را در اختیار داشته باشیم و به ناچار این کارخانه‌های نساجی به دست گروهی افتادند که اصلا تخصص‌های لازم را نداشتند. در آن شرایط در حالی که دلار تنها ۷ تومان بود به خاطر کمبود پارچه و عدم تولید این کارخانه‌ها پارچه هم کوپنی شد.

  •  در چه سالی؟

۵۹ به بعد در شرایط جنگ. در آن شرایط با توجه به جنگ تنها هنر این بود که کارخانه‌ها هنوز اداره می‌شد و افت زیادی در تولید داشتیم که این افت در کیفیت هم بود که حتی دیگر قادر به تامین نیاز داخلی هم نبودیم بسیار شرایط سختی بود. تا اینکه در سال ۶۷ قطعنامه امضا شد و شرایطی فراهم شد که کارخانه‌داران دلسوز باید به فکر به‌روزرسانی دستگاه و ماشین‌آلات خود می‌افتادند تا بتوانند هم پای دنیا در بحث صنعت نساجی پیش بروند. چرا که در آن زمان کارخانه‌ها آلمانی و انگلیسی به فکر افزایش تولید و کیفیت و نوآروی بودند ولی در آن زمان ما امکان به‌روزرسانی نداشتیم.

از سال ۶۸ که باید ماشین‌آلات نساجی و تکنولوژی به‌روز می‌شد متاسفانه مطلبی در ذهن بازاری ما و سرمایه‌دار ایرانی و البته حتی مردم به غلط جا خوش کرد که نیازمان را از خارج تامین کنیم و این شد افت اقتصاد. فرزندهای اقتصاد کارخانه‌ها هستند که سلول‌های بدن اقتصاد را تشکیل می‌دهند و این سلول‌ها با تفکر واردات و تامین نیاز از خارج رفته‌رفته تحلیل رفتند و موجب شدند تا اقتصاد ما دچار زیان‌های هنگفت شود.

تا جایی که سال به سال واردات به میزان بیشتری رسید و تولید داخل ضعیف‌تر شد و تازه عده‌یی شدند متخصص واردات. البته من نمی‌خواهم بگویم این کالاها قاچاق یا قانونی وارد شده است چرا که کلا این واردات به بدنه تولید نساجی ضرر زده است حال اینکه طبق آمار ۲۷ دلار در سال ۹۰ قاچاق پارچه داشته‌ایم. این را هم باید بگویم اگر من در سال ۷۰ گفتم هر یک متر پارچه معادل بیکاری یک روز کارگر ایرانی است و حالا پس از تجربه چند ساله به عنوان رییس کمیسیون اقتصادی و البته در اختیار‌گیری آمار به روز شده، می‌گویم هر ۱۰ دلار کالای وارداتی به ایران اعم از هر نوع کالایی معادل یک روز بیکاری کارگر ایرانی است.

حالا اگر ۱۰۰ میلیارد دلار واردات کالا داشته باشیم تقسیم بر ۱۰ بکنیم می‌شود ۱۰ میلیارد روز کار که کارگران ایرانی را بیکار کرده است و این با یک حساب سرانگشتی مشخص می‌کند که چه تعداد کارگر ایرانی با واردات کالاهای مختلف بیکار شده‌اند.

اگر به یکباره می‌گویند در چین و انگلیس توازن برقرار است به این خاطر که به قدری قوانین محکم است که نمی‌تواند به تولید داخل آنها ضربه بزند. برای ایران ما هم واردات کالا و البته واردات پارچه در سال‌های ۶۸ به بعد در ابتدا به صورت وزش یک نسیم بود و کم‌کم به باد و تندباد رسیده و امروز به سونامی تبدیل شده است که نه‌تنها اقتصاد نساجی که به طور کامل اقتصاد و تولید داخلی را هدف قرار داده است.

جای تاسف است که ایران ما با در اختیار داشتن این همه متخصص ایرانی که در خارج از کشور در حال کار کردن هستند اقتصاد داخلی‌مان دچار مشکل شده و نمی‌توانیم از امکاناتی که می‌تواند ایران را به جایگاه رفیع خود برساند، استفاده کنیم.

  •  با این اوصاف این روالی که شما می‌فرمایید طی سال‌های گذشته و با روی کار آمدن دولت‌ها اصلاحات مختلفی انجام شد آیا در این سال‌ها این نگاه به وجود نیامد که نساجی با توجه به اشتغالزایی که دارد باید توجه ویژه‌یی به آن شود. یا شاید بهتر است بگویم آیا دست‌های پشت پرده‌یی وجود داشت که منافع خود را در ادامه واردات می‌دیدند و اجازه رشد این صنعت را نمی‌دادند؟

ببینید این نیازی نیست که من بخواهم پاسخ دهم وقتی انتفای بسیار زیادی در جیب گروه خاصی می‌رود پس مطمئنا گروه خاصی هم از آن حمایت می‌کنند.

  •  این درست اما هیچ‌وقت تولیدکننده‌ها نخواستند از این حق خود دفاع کنند و از دولت کمکی نخواستند؟

من پاسخ شما را با این سوال می‌دهم که اقتصاد و صنعت یک مملکت را چه کسی مدیریت می‌کند؟ غیر این نیست که متولیان، مسوولان نظام و دولت هستند که اقتصاد و صنعت یک کشور را مدیریت می‌کنند. این دولت است که تعیین می‌کند چه چیزی باید وارد کشور شود و ورود چه چیزی موجب زیان دیدن صنایع خواهد شد. این دولت است که قوانین را در همه زمینه‌ها تدوین و تصویب می‌کند که همه اینها در رشد اقتصاد و صنعت تاثیرگذار هستند. شما این امر را توجه کنید که در شرایط فعلی آیا ما از سرمایه‌گذاران داخلی برای سرمایه‌گذاری در یک صنعت حمایت می‌کنیم؟

نخستین چیزی که فرد سرمایه‌گذار در سرمایه‌گذاری خود به آن توجه می‌کند منطق سودآوری است. وقتی این سرمایه‌گذار نخستین سوالش در سرمایه‌گذاری‌ خود این است که چه چیزی تولید کنم که از خارج وارد نشود؟ وقتی پست‌ترین و بهترین پارچه از خارج وارد می‌شود سرمایه‌گذار روی تولید چه چیزی سرمایه‌گذاری کند که امکان ورود آن از خارج وجود نداشته باشد؟مشخص است این امر موجب می‌شود سرمایه‌گذار داخلی به توجیه اقتصادی برای سرمایه‌گذاری نرسد ولو اینکه در بین مردم هنوز هم کسانی هستند که با غیرت ایرانی و ملی خود هنوز هم از پارچه ایرانی استفاده می‌کنند.

  •  ولی شما ۱۷ سال رییس اتحادیه بودید و زمانی هم رییس کمیسیون اقتصادی بودید و دوستانی هم به معاونت وزارتخانه رسیدند و رفتند با وجود همه این دغدغه‌هایی که می‌دانستید چرا حمایت لازم را از این صنعت نکردید که صنعت نساجی ایران هم‌تراز صنعت نساجی انگلیس و آلمان نه ولی هم‌سطح آنچه در سال‌های پیش از ۵۷ بود برسد؟ به نظرتان خود شما هم کم‌کاری نکردید؟ هنوز هم ایرانی‌ها با تصور اینکه پارچه ایرانی بعد از هر بار شستن رنگ و روی خود را از دست می‌دهد به سراغ پارچه خارجی می‌روند.

ببینید چیزی که برای ما اتفاق افتاد این است که نمی‌دانم چه کسی حمایت نکرد یا چه اتفاق خارج از عرفی افتاد ولی اگر این اتفاق روی داده بود الان این همه پارچه خارجی در بازار وجود نداشت. شاید دلیل این امر آن است که خیلی از وارد‌کننده‌ها بدون هیچ دغدغه و‌ گیری در گمرک جنس خود را وارد می‌کنند ولی من تولید‌کننده با مشکلات زیادی مواجه هستم.

من هیچ‌وقت افتخار نمی‌کنم که تجارت خارجی سالمی داریم ما دچار ابتذال واردات شده‌ایم که دلم نمی‌خواهد بیشتر وارد آن شوم ولی چون تولید بسیار سخت است و هزینه دارد و انتفاع آن کم است.

  •  نساجی هم همچون سایر صنایع طفل اقتصاد ایران است که بالاخره برای رشد و ارتقای آن باید فکر کرد در حال حاضر فکر می‌کنید عزم و اراده‌یی بین تولیدکننده‌ها و حتی متولیان امر وجود دارد که در شرایط فعلی کاری برای صنعت نساجی کرد؟

نخستین چیزی که یک طفل را به مخاطره می‌اندازد بیماری‌ها و چیزهایی است که طفل را اذیت می‌کند و زندگانی وی را به مخاطره می‌اندازد و باید این بیماری‌ها را از آن دور کرد. بنابراین باید در ابتدا تهدید‌ها را از این صنعت دور کرد. اگر همین الان دولت اعلام کند واردات پارچه ممنوع است به شما قول می‌دهم نه تنها اتفاقی نخواهد افتاد بلکه ظرف یک سال تمام نیز پارچه را تامین خواهیم کرد که البته مطمئنا در حال حاضر انبار‌های بسیار زیادی از پارچه‌های وارداتی پر هستند.

این را هم نمی‌خواهم نقض کنم که در ابتدا با بحرانی مواجه می‌شویم که طبیعی و روانی است ولی به سرعت رقابت برای تولید داخل بالا خواهد رفت. تمام صنایع این مملکت یک طرف و صنعت نساجی طرف دیگر، هم اشتغالزایی بسیار بالایی دارد و هم ما خودمان تخصصش را داریم و از همه بالاتر اینکه مواد اولیه این صنعت پنبه است و پلی‌استر که پتروشیمی هم می‌تواند پلی‌استر موردنیاز را تامین کند. من تضمین می‌کنم که در چنین شرایطی ما می‌توانیم ظرف یک سال تمام نیاز‌های داخل را تامین کنیم و صادرات هم داشته باشیم و با رقابتی که ایجاد می‌شود و امنیتی که برای سرمایه‌گذار به وجود می‌آید پارچه‌یی باکیفیت‌تر از پارچه انگلستان تولید می‌کنیم، چین که هیچ چون اصلا من پارچه چین را قبول ندارم.

آنها در زمانی که ما بهترین کارخانه پارچه را داشتیم متقال تولید می‌کردند. متاسفانه قلب‌های تپنده نساجی ما تعطیل شدند مثل نساجی مازندران، جهان چیت، کارخانجات تعطیل شده در یزد و اصفهان که دیگر هیچ.

  •  می دانید در حال حاضر چه میزان واردات کالا داریم؟

چه کسی می‌داند که من بدانم.

  •  هیچ عدد و رقمی هم در گوشه ذهن‌تان ندارید؟

خیر.

  •  چند تولید‌کننده در حال حاضر فعال هستند؟

خیلی زیاد هستند. صنعت نساجی تعطیل نیست ولی تشویق نمی‌شوند. من صنعت نساجی ایران و پارچه‌های تولید داخل را از صنعت نساجی همه دنیا حتی انگلستان هم بالاتر می‌دانم چراکه با همین ماشین‌آلات و با همین امکانات این پارچه را یک هموطن بافته و من احساس غرور می‌کنم. بنابراین پارچه‌هایی که حتی در انگلستان با آن ماشین‌آلات تولید شده را کم‌ارزش‌تر از پارچه داخلی می‌دانم و در مورد پارچه‌های تولید چین و هند و اینها هم که دیگر هیچ.

  •  در مورد سهم نساجی در مبادلات تجاری چطور عدد و رقمی در ذهن ندارید؟

متاسفانه باید بگویم اگر بخواهیم ببینیم وضع صادرات‌مان چگونه است باید در ابتدا واردات‌مان را بررسی کنیم، ما غرق در استخری هستیم که پارچه‌های چینی حرف اول را می‌زند و در عین حال که ممکن است ما صادرات مختصری داشته باشیم ولی پارچه‌های تولیدی داخل از کیفیت بسیار بالایی برخوردار است. نقش صادرات را خیلی کمرنگ می‌بینم ولی در تولید داخلی هنوز هم اگر مدیران به آن بها بدهند مطمئنا روزهای بهتری را در پیش خواهیم داشت. به طور کلی طبق آمار دولتی به عراق، فرانسه، انگلیس و ایتالیا هم صادرات کمی داریم.

  •  در بحث به سرمایه‌گذاران داخلی اشاره کردید ولی اشاره‌یی به سرمایه‌گذاری خارجی نداشتید، شما از سرمایه‌گذاری خارجی در داخل حمایت نمی‌کنید؟

سرمایه‌گذار خارجی خیلی بیشتر از سرمایه‌گذار داخلی اطلاعات روز امنیت سرمایه را دارد یعنی می‌داند چه چیزی از سرمایه حمایت می‌کند و کجا باید سرمایه‌گذاری کند. ما باید کاری کنیم که در ابتدا سرمایه‌گذاران خودمان احساس امنیت سرمایه‌شان را بکنند که تولید یک کالایی برایشان امنیت اقتصادی داشته باشد آن‌وقت می‌توانیم بگوییم که سرمایه‌گذار خارجی هم بیاید اینجا و سرمایه‌گذاری کند. چراکه تولید زیاد شده و واردات کم.

سرمایه‌گذار خارجی به جایی می‌آید که رشد اقتصادی آن کشور بهتر از چین، تایلند یا ترکیه باشد. بنابراین ما باید در ابتدا مبنای خودمان را درست کنیم یعنی زمینه بهره‌وری سرمایه‌گذاری را بالا ببریم. ما اگر به خود ایرانی‌های مقیم خارج از کشور امنیت سرمایه بدهیم حتی اگر ۲۰ درصدشان هم بیایند و سرمایه‌گذاری کنند کافی است. ما نیاز به پول نفت نداریم ما نیاز به امنیت سرمایه‌گذار داریم.

  •  یعنی ما به سرمایه‌گذار خارجی بیشتر نیاز داریم یا تکنولوژی؟

ما بهترین متخصصان نساجی را داریم، چه آنها که در خارج تحصیل کرده‌اند و چه آنها که در داخل. پس ما از نظر مدیریت تخصصی نساجی هیچ چیز کم نداریم. ما به دانشگاه‌ها و اساتید دانشگاه‌هایمان افتخار می‌کنیم. من در سال ۸۰ مدیریت اتحادیه نساجی را بر عهده گرفتم و سعی در پیدا کردن حلقه گمشده بین دانشگاه و صنعت کردم که این حلقه همان سرمایه‌گذار یا به عبارتی بازار است و با وجود استقبال مدیریت وقت دانشگاه نساجی امیرکبیر و نامه‌نگاری با وزارتخانه‌های مربوطه به جایی نرسید.

 نرگس رسولی

اعتماد