دولت درخواستهای نمایندگان را فاش کند
شهروندان:
انتقاد یا تخریب مسالهیی است که همواره برای همه رییسجمهورهای کشور ما مطرح بوده و به باور بسیاری مرز این دو بسیار باریک است و گاه تشخیص این دو از یکدیگر مشکل میشود. حسن روحانی هم امروز به همین درد دچار شده و فعالیت منتقدانش در مجلس را تخریبی میداند.
احمد شیرزاد که خود زمانی نه چندان دور نمایندگی مردم اصفهان در مجلس را به عهده داشت برخوردهای نمایندگان را قانونی میداند و باور دارد هر چند هدف آنها تخریب دولت است اما روحانی و مردان کابینهاش در برابر نمایندگان بیش از حد پرسشگر و کارت به دست مجلس چارهیی جز صبر ندارند.
شیرزاد از سوی دیگر بر این باور است که دولت باید در برابر اقداماتی چون ساختن فیلمهای تخریبی از جانب افراد ناشناس واکنش بهنگام نشان دهد. با دنبال کردن این گفتوگو درخواهیم یافت که دولت روحانی تا به امروز در مقابل منتقدان خود منفعلانه برخورد کرده اما احمد شیرزاد ابا داشت تا با صراحت این نکته را بیان کند.
- انتقاد از دولت باید مبتنی بر چه اصولی باشد ؟
همه جای دنیا احزاب سیاسی با یکدیگر رقابت میکنند. حزبی که موفق میشود اکثریت کرسیهای پارلمان را در اختیار بگیرد دولت را تشکیل میدهد، ا لبته نظامهایی که رییس دولت نخستوزیر است. در بعضی از کشورها مثل کشور ما قوه مجریه به شکل مستقیم از طریق انتخابات تعیین میشود و وزرا باید از مجلس رای اعتماد بگیرند. به این ترتیب حزبی که در انتخابات شکست میخورد و کنار میرود به عنوان جناح مخالف دولت شناخته میشود.
در بعضی کشورها احزاب مخالف حتی دولت در سایه هم تشکیل میدهند. در انگلیس دولت سایه در ردیف جلو روبه روی دولت اصلی مینشیند و معمولا افرادی که در دولت سایه قرار میگیرند، به تمامی آمار و اطلاعات اجرایی کشور دسترسی دارند و با همزیستی مسالمتآمیز و تساهل و تسامح با سیاستهای دولت برخورد میکنند. چرا که قدرت همواره در حال دست به دست شدن و جابهجایی است.
به همین دلیل بیشتر وقتها جناحی که در بیرون از قدرت قرار گرفته و به عنوان جناح منتقد شناخته میشود، ممکن است سرسختترین انتقادها و اعتراضها را داشته باشد اما همزمان یکسری عرفها و استاندارهایی را رعایت میکنند و تلاش میکنند حرمتشکنی رخ ندهد، انتقادها شفاف باشد و انتقادکنندهها هویت مشخص و معلومی داشته باشند. صراحت و شفافیت جزو اصولی است که در جوامع مردمسالار به عنوان یک عرف پذیرفته شده است.
حزبی که به عنوان حزب مخالف شناخته میشود میداند که اگر از روشهای تخریبی علیه دولت استفاده کند در حقیقت مجوز این را صادر کرده که منتقدان در مواجهه با دولت خودشان هم از این روش استفاده کنند. البته این به معنای آن نیست که علیه هیچکس افشاگری نمیشود بلکه وقتی در کشورهای توسعه یافته علیه کسی افشاگری رخ میدهد مستندات وجود دارد و آن کسی که پای یک افشاگری میایستد با نام و نشان مدعی میشود که اطلاعاتی دارد.
در کشور ما گاهی این اتفاق افتاده. برای نمونه در مورد مدرک تحصیلی مرحوم کردان اطلاعاتی افشا شد و وی را ناچار به پاسخگویی در مجلس کرد که در نهایت پاسخشان نه برای مجلس و نه برای افکار عمومی قانعکننده نبود. در آن زمان چنین عملی هرگز تخریبی تلقی نشد. ماجرا این بود که سایت الف متعلق به احمد توکلی اطلاعاتی را در مورد مدرک تحصیلی کردان به دست آورد و آن را منتشر کرد که به نظر بنده همین داستان مرحوم کردان تبدیل شد به یکی از سالمترین الگوهای انتقاد و افشاگری.
ولی اگر قرار باشد یکسری مطالب از اینجا و آنجا سرهم شود و منبع مشخصی نداشته باشد و هویت گوینده نیز مشخص نباشد و کسانی که دارای قدرت سیاسی هستند اما به عمد به یکسری کارهای زیرزمینی که در مقابل آن حاضر به پاسخگویی نیستند، روی بیاورند، این را میشود مصداق اقدام تخریبی دانست.
- فکر میکنید بهترین واکنشی که دولتها میتوانند در مقابل انتقادها و به ویژه از نوع تخریبیاش که ما در کشور خودمان بیشتر با آن مواجه هستیم، نشاندهند، چه واکنشی است؛ واکنشی که هزینه سیاسی زیادی هم بر دولت تحمیل نکند؟
در کشور ما دولتها باید خیلی سعهصدر داشته باشند و به بیان دیگری نازکدل نباشند. کسی که میآید و قبای وزارت و صدارت به تن میکند از همان ابتدا باید بداند که سختترین شرایط در انتظارش است. در کشور ما برای مسوولی که سر کار است هورا نمیکشند و تشویقی نمیشوند. این یک اخلاق اجتماعی در جامعه ما است که هر کسی سر کار است مورد شماتت قرار میگیرد و کسی مورد حمایت مردم است که دیگر سر کار نیست.
اصولا در کشور ما انتقاد کردن از کسی که سر کار است به نوعی ابزاری برای کسب وجهه به شمار میرود. به خصوص در جوامع روشنفکری ما کسی حاضر نیست برای دفاع از یک مدیر یا مسوول دولتی از خودش هزینه کند. این چیزی است که کمتر در کشور ما رایج است و سمتهایی هم وجود دارد که انتقاد از آنها به مراتب کمهزینهتر است مانند انتقاد کردن از وزرا. به هر حال هر نمایندهیی میتواند و این حق را دارد که علیه یک وزیر طرح استیضاح کند و این یک روش امنی است که به مخالفت با نظام هم متهم نشود اما یک نوع ابزار کسب وجاهت هم هست.
نمیخواهم بگویم هر کسی که انتقاد میکند حتما به دنبال کسب وجاهت است اما تردیدی نکنیم که راه کمهزینه و بیدردسر کسب وجاهت همین است و تنها منحصر به این دولت نیست. در دوران خاتمی و احمدینژاد هم همین گونه بود و ا صولا یکسری افرادی وجود دارند که برایشان فرقی نمیکند چه کسی سر کار باشد و به نوعی وجهه مخالفگونه و حتی تمسخر مسوولان دولتی را در پیش میگیرند. حتی تخریب مسوولان دولتی هزینه چندانی ندارد و تا به حال شنیده نشده که کسی به خاطر تخریب وزیری در دادگاه محاکمه شده باشد مگر اینکه شکایت ویژهیی درباره آدم ویژهیی بشود.
بنابراین کسی که سرکار میآید باید خودش را آماده کند و به قول معروف باید فحش خورش ملس باشد و از اینکه نمایندهیی در مجلس بلند شود و علیهاش نطقی ایراد کند، وحشتی به خودش راه ندهد نخستین کاری که دولت میتواند انجام بدهد هم همین است که سعهصدرش را بالا ببرد. نکته دیگر اینکه روابط عمومی وزارتخانهها و نهاد ریاستجمهوری باید بسیار فعال و دقیق عمل کند. به موقع واکنشهای رسمی و توام با ارائه اطلاعات دقیق از خود نشان دهند که این نکته بسیار مهمی است.
به عنوان مثال، همین فیلمی که علیه آقای روحانی ساخته شده، درست است که از یک روش ناپسند و تخریبی بهره بردهاند ولی به نظر بنده باید روابط عمومی ریاستجمهوری یک اطلاعیه صادر کند و صحت و درستی ادعاهایی که در آن آمده، اظهارنظر کند بدون اینکه درصدد گله و شکایتی برآید. یا در مجلس و رسانهها در مورد وزرا حرفهای زیادی زده میشود. روابط عمومی وزارتخانهها باید در ابتدا به دقت این مسائل را رصد کند و سپس اطلاعات درست و دقیق به مردم دهد.
به بیان دیگر باید واکنش منطقی و به موقع از خود نشان دهند. ما در دولت گذشته شاهد چنین واکنشهایی بودیم که البته توام با توهین و حمله به انتقادکنندگان بود. نکته بعدی این است، در مواردی که از سوی گروهی یا نهاد یا رسانهیی کار خلاف قانون علیه دولت انجام میشود بیتردید دولت باید شکایت رسمی انجام دهد و این شکایت را از مراجع قانونی و با حوصله دنبال کند تا روشن شود که طرف مقابل محکوم است یا خیر. هر چند که ما انتقادهایی به روند قوه قضاییه داریم اما این رویه باید در دولت وجود داشته باشد و بخشهای حقوقی وزارتخانهها و نهاد ریاستجمهوری بایستی فعالانه برخورد و یک پرونده را تا آخر پیگیری کنند و اگر در نهایت تصمیم بر آن شد تا تعاملی انجام گیرد که باید با اطلاعیهیی رسمی و با صراحت و شفافیت همراه شود.
گذشتی که از همان ابتدای امر صورت بگیرد حمل بر ضعف و وارد بودن انتقادات خواهد بود. بنابراین اگر جایی اتهام یا تهمتی به دولت زده میشود یا اقدامی که صورت میگیرد خلاف قانون است دولت باید شکایت کند و شکایتش را جدی مورد پیگیری قرار دهد. شکایتی که به طور نیمبند باشد و پیگیری نشود، بیفایده و بیارزش است. در گذشته این انتقاد به آقای خاتمی وارد میشد و بسیاری میگفتند چرا ایشان در مواردی که کاملا مستند و مشخص است، علیه ایشان فضاسازی و اقدامات خلاف قانون انجام گرفته کوتاه میآید.
ما این خصلت را در آقای روحانی سراغ داریم. برای نمونه در بحث تعلیق نیروگاهها، همزمان با موافقتنامه سعدآباد اتهامهایی به وی وارد شد که روحانی محکم از خودش دفاع و کتابی نیز در این زمینه منتشر کرد. الان هم همین بحث وجود دارد که هر اتهامی که به وی و دولت زده میشود باید تا آخر پیگیری شود.
- فکر میکنید اتفاقاتی که در مورد دولت آقای روحانی رخ داده انتقاد است یا شکل تخریب به خود گرفته و منتقدان درصدد تخریب دولت روحانی هستند؟
در اینکه برخی اقدامات جنبه تخریبی دارد شکی نیست. منتها تخریب هم دو گونه است. یک سری تخریبها این گونه هستند که میشود با روش محکمهپسند، غیرقانونی بودن آنها را به اثبات رساند، مثل ساخت و انتشار همین فیلم «من روحانی هستم» که ممکن است یک گروه دانشجویی بیاید و مدعی شود این فیلم را آنها تهیه کردهاندکه به چه دلیل این فیلم را منتشر کردهاند و به چه دلیل بدون حضور طرف مقابل برای دفاع از خود اقدام به انتشار آن کردهاند.
بنابراین موردی هست که امکان پیگیری آن وجود دارد. اما برخی مواردی را که جنبه تخریبی دارد نمیشود مورد اعتراض قانونی قرار داد؛ برای نمونه مثلا به مجلس کشاندن بیش از حد وزرا و سوال از آنها. اگر هزاران بار هم این کار انجام شود چون حق قانونی مجلس است، نمیتوان به آن اعتراض کرد. در این موارد جز تحمل راهی نیست. البته دولت هم میتواند با صراحت و شفافیت مسائل را روشن کند و در موردش توضیح دهد، بگوید نمایندگان خواستهیی را مطرح میکنند و پس از آنکه اجابت میشود شروع به فشار آوردن به وزرا میکنند.
به نظر من میشود این نامهها و خواستههایی را که نمایندگان مطرح کردهاند منتشر کرد تا مردم بدانند کسانی که به عنوان نمایندههایشان در مجلس حضور دارند چه رفتاری با دولت و وزرا دارند. البته وزیر نمیتواند شاکی شود که چرا از من سوال میشود یا اینکه در مجلس حاضر نمیشوم زیرا بیش از حد از من سوال شده. ممکن است تصور افکار عمومی این باشد که این کارها سنگاندازی در کار دولت است اما قانونی است و نمیشود نسبت به این مسائل دست به گله و شکایت برد. این روشی بود که دولت احمدینژاد پیش میگرفت و به مجلس بیاعتنایی میکرد که به نظر من این عملکرد پسندیده دولت نیست.
- چرا منتقدان از قدرت سیاسی خود برای کارشکنی در کار دولت استفاده میکنند؟
به هر حال رقیب سیاسی کارش رقابت است. ما نمیتوانیم از رقیب گله کنیم که چرا رقابت میکند ولی جاهایی که کارهای خلاف عرف و قانون انجام میشود، دولت هم حق دارد به سهم خود مقابله کند. اگر اقدامی خلاف قانون است دولت باید جدی با آن برخورد کند. حتی اگر قوه قضاییه هم همکاری مناسبی از خود نشان ندهد دولت باید مسائل را به آگاهی مردم برساند. بنابراین از رقیب گله نکنیم که چرا دست به رقابت زده اما در برابرش باید فعالانه ایستاد. من قبول دارم که وزرا به خاطر کارهای تخصصی خود وقت زیادی ندارند و نمیتوانند به این حاشیهها بپردازند ولی باید در وزارتخانهها از افراد قوی استفاده شود که دارای شم خبری رسانهیی هستند و تیمهایی تشکیل شود تا در بخشهای مختلف دولت به شکل فعال به پاسخگویی به این فضاسازیها بپردازند.
- فکر میکنید با توجه به انتقادها و به ویژه تخریبهایی که انجام گرفته آیا دولت باید نگران ریزش بدنه اجتماعی خود باشد؟ دولت در این شرایط چگونه میتواند هواداران و بدنه اجتماعیاش را منسجم کند؟
من فکر میکنم نباید خیلی جای نگرانی باشد. به هر حال این دولت هم بری از اشتباه نیست. اما ممکن است برخی اشتباهها به حیثیت دولت آسیب بزند. این حقیقت، وجود دارد که وقتی مدتی از عمر دولت میگذرد به تدریج محبوبیت اولیهاش پایین میآید تا مقداری طبیعی است و نباید نگران آن بود. از سوی دیگر، طرف مقابل که دست به تخریب میزند، در عرصه اجتماعی خیلی نتیجه نمیگیرد و نباید دولت نگران باشد که این اقدامهای تخریبی به وجاهت دولت اسیب وارد کند. به باور من دولت باید فعال برخورد کند ولی فعال برخورد کردن به این مفهوم نیست که پشت سر هم دست به شکواییه بزند و گله کند یا نکاتی را به طرف مقابل منتسب کند که مناسب شأن رییسجمهور نیست مانند بحثی که چند وقت پیش آقای روحانی مطرح کرد که چرا تنها یک عده بیسواد انتقاد میکنند. این گونه حرفها دستمایهیی شد تا دولت را بیشتر بکوبند. بنابراین، این روشها خیلی مناسب نیست. دولت باید صبورانه عمل کند اما از هیچ موردی هم نگذرد و این نکته بسیار مهم است.
- پس به نظر شما میتوان نتیجه گرفت که روحانی تا به امروز در مقابل منتقدانش منفعلانه برخورد کرده است؟
من نمیخواهم این را بگویم. مشکل دولت آقای روحانی شبیه مشکلی است که در دولت آقای هاشمی هم وجود داشت. دولت اقای هاشمی هم به مسائل تخصصی و اجرایی بسیار توجه داشت اما به مسائل اجتماعی و سیاسی و داخلی کمتر عنایت میکرد. شعار آقای هاشمی سازندگی بود و مسالهاش کار اجرایی در کشور. من نمیگویم وزرا بیایند و فقط پاسخگو باشند اما باید در روابط عمومیشان، تیمهای قوی از کسانی که دارای تفکر سیاسی قدرتمند هستند، تشکیل دهند. اینکه وزیر محترم فکر کند که تنها باید به کار اجرایی برسد و مسائل دیگر خودش اتوماتیکوار حل میشود، اشتباه است.
اعتماد