ارسال مطلب فیس‌ بوک توییت

جشن دلواپسی با کدام منطق؟

شهروندان:
زمانی که در روزهای آغازین اردیبهشت بهاری یک جریان سیاسی با نشانه‌هایی که حاکی از یک تدارک هدفمند سیاسی بود، موضوع مذاکرات هسته‌ای را بهانه‌ای برای اعلام دلواپسی و نگرانی قرار داد و تحرکات خود را از لانه جاسوسی آغاز کرد، ناظران سیاسی گفتند قافله نگرانی و دلواپسی عزم دیگری دارد.

روزنامه ایراندر یک ماهی که دلواپسان هسته‌ای سفره نگرانی خود را گسترانده و در هر کوی و برزن علم نگرانی و تیرگی برافراشته‌اند، نشانه‌های آن پیش‌بینی در حال وقوع است. برای شرح و بسط مسأله اشاره به یک موضوع مشابه نکات آموزنده‌ای دارد. زمانی که عملکرد و اظهارات یک چهره نزدیک به رئیس دولت دهم بازتاب‌ها و واکنش‌های زیاده از حدی را برمی‌انگیخت، مقام معظم رهبری چندین مرتبه در بیانات خود منتقدین دولت و تریبون داران را که عموماً اصولگرا بودند، به رعایت اولویت‌های اصلی و فرعی کشور توصیه و بارها نسبت به جابه‌جایی مباحث اصلی و فرعی هشدار دادند.

هشداری که به خاطر نبود یک چشم‌انداز بلندمدت ناشنیده ماند و از قضا به خاطر استقبال جریان موسوم به انحرافی دولت از این جابه‌جایی اولویت‌ها، موضوعات حاشیه‌دار مدت‌های طولانی فضای اصلی کشور را تسخیر کرد و اگر حماسه ۲۴ خرداد نبود چه بسا امروز علاوه بر معیشت مردم آرمان‌های انقلاب نیز در این تنور داغ بی اخلاقی و تنش‌زا می‌سوخت. امروز این ماجرای تلخ به گونه‌ای دیگر در حال شکل‌گیری است اما نشانه‌های تلاش دلواپسان برای جابه‌جایی اولویت‌های کشور کدامند؟

۱- اگر به چرخه ظهور علنی و رسانه‌ای دلواپسان در یک ماه اخیر بنگریم، مشهود است که آنان از دلواپسی در حوزه مذاکرات هسته‌ای به دلواپسی در حوزه سیاسی و اجتماعی نیز رسیده‌اند. از نظر ناظران سیاسی ترویج و توسعه نگرانی و دلواپسی بیانگر آن است که یک اتاق فکر سیاسی و رسانه‌ای در پشت صحنه حضور خیابانی این جریان قرار دارد و در واقع دلواپسی نقابی است که برخی بر چهره زده‌اند تا دولت را در همه بخش‌ها دچار چالش کنند.

۲- اگر در روزهای آغازین، آنها مدعی یک جریان خودجوش و دانشجویی بودند امروز یارگیری از همه بخش‌ها را هدف خود قرار داده‌اند و از طریق وارونه‌سازی رسانه‌ای و گاه دروغ‌پردازی، بدبینی و بی‌اعتمادی به دولت را ترویج می‌کنند. رسانه‌ها و تریبون‌های حامی آنها نیز آشکارا و بی محابا از آنان پشتیبانی می‌کنند. شاید اگر هشدارهای بی‌سابقه اخیر سردار فیروزآبادی نبود، این جریان رسانه‌ای تحرک تازه‌تری را نیز کلید زده بود.

۳- فحوای سخنان مهمانان نشست‌های دلواپسانه و عناوین رسانه‌های حامی و بخصوص رسانه‌های پیشرو و سخنگوی این طیف از جنس طرح دغدغه و تذکرات دلسوزانه نیست بلکه از جنس خوشحالی و احساس پیروزی بر رقیب است. حال آن که انتظار نمی‌رود سخنگویان و ایده‌پردازان اصلی جریان دلواپسی مانند برخی از زوج‌های ناکام در زندگی مشترک که در اثر میل به انتقام از گذشته خود، اقدام به برگزاری جشن طلاق می‌کنند، از گسترش حوزه دلواپسی به همه حوزه‌ها احساس شادمانی و شعف سر دهند و در رسانه‌ها و تریبون‌هایشان نسبت به گسترش دلواپسی از شمال تا جنوب و از حوزه‌های دیپلماسی تا حوزه‌های سیاسی و… ابراز شادمانی و به عبارت دقیق‌تر اعلام جشن کنند.

صرفنظر از این که ادعای فراگیری جریان دلواپسی یک دروغ آشکار است با چه منطقی می‌توان برای این اتفاق جشن برپا کرد. حتی آن بخش از بدنه اجتماعی که درگیر این دلواپسی است و حضورش در این مجامع از سر دلسوزی و خیرخواهی برای کشور و آینده انقلاب است، بزودی این سؤال را از دلواپسان خواهند پرسید که چگونه می‌توان برای فراگیری دلواپسی اعلام جشن و پیروزی کرد.

۴- اگر به شعارها و موضوعات مورد توجه دلواپسان با دقت بنگریم، می‌بینیم که وضعیت معیشتی مردم، رواج بی‌اخلاقی، بی‌اعتمادی، دروغگویی، فسادهای اقتصادی و اخلاقی در جامعه، توسعه آسیب‌ها و بزه‌های اجتماعی مانند اعتیاد، سرقت، آلودگی هوا، افزایش بیماری‌های سرطانی و موضوعات تأسف‌باری چون کاهش بهره‌وری، تورم کمرشکن، بیکاری ناامیدکننده، حذف نفت نه تنها از سفره‌های مردم بلکه اساساً از خزانه کشور و… در ادبیات و سخنان دلواپسان جایی ندارد.

آیا هدایت کنندگان جریان دلواپسی از خود نمی‌پرسند که ابراز نگرانی نکردن درباره این موضوعات برای مردم و افکار عمومی سؤال‌برانگیز خواهد بود؟ گزاف نیست اگر ادعا شود نیّات پنهان این دسته سیاسی که می‌خواهند با ضرب سکه دو روی دلواپسی هم کارنامه دولت را مخدوش و هم موضوعاتی که قابلیت دلواپس شدن را دارند کتمان کنند، زودتر از آنچه انتظار می‌رفت، آشکار شده است.

 حسن وزینی

ایران

برچسب‌ها : ,