ارسال مطلب فیس‌ بوک توییت
سیروس ناصری:

تلاش تندروها برای توقف مذاکرات هسته‌ای به جایی نمی‌رسد

شهروندان:
مذاکرات هسته‌ای ایران به میانه راه سخت و پرپیچ و خم خود رسیده است. دیپلمات‌ها عزم خود را جزم کرده‌اند تا گره‌های درهم پیچیده این بحران را با مسیر تازه‌ای که در دولت یازدهم گشوده شده است به سرانجام برسانند.

سیروس ناصریدر این گشایش، توافق کوتاه مدتی در ژنو حاصل شد که از رهاورد آن دو طرف باب گفت‌و‌گوهای جدی‌تر را برای رسیدن به توافقی جامع گشودند تا برای همیشه پرونده هسته‌ای از روی میز محافل سیاسی غرب برچیده شود.

راهی سخت و ممتنع که مخالفان داخلی و خارجی توافق با دیده تردید به آن می‌نگرند و بر این باورند که اساساً دیپلماسی نمی‌تواند از مناسبات سرد و درهم تنیده ایران و غرب که با سوءتفاهم موضوع هسته‌ای ایران تیره‌تر شده، گره گشایی کند.

«سیروس ناصری»، عضو پیشین تیم مذاکرات هسته‌ای در دولت سید محمد خاتمی در گفت‌و‌گو با خبرنگار ما می‌گوید که «ساز مخالف منتقدان اگر وجهه افراطی به خود گیرد می‌تواند مذاکرات را به بن‌بست بکشاند». وی بر این باور است که امریکایی‌ها درساعت یازدهم – که به معنای لحظه آخر است – به آنچه باید، تن می‌دهند و مواضع ایران تأمین خواهد شد. مشروح این گفت‌و‌گو را در ادامه بخوانید:

  • به نظر می‌رسد در مذاکرات اخیر ایران و ۱+۵ در وین، همسویی سابق در مذاکرات از گروه ۱+۵ دیده نمی‌شد، نظر شما چیست؟

دور جدید گفت‌و‌گوهای هسته‌ای با مذاکرات پیشین ‌تفاوت اساسی دارد. زیرا طرفین تازه وارد چالش‌های بسیار جدی شده‌اند. در گفت‌و‌گوهای دور قبل نیز نمی‌توان گفت که شش کشور با ایران همراهی بیشتری داشتند. نگاهی به‌ گزارش ها و جلسات قبلی نشان می‌دهد که طرفین بیشتر درباره چارچوب موضوعات مورد اختلاف به بحث و بررسی پرداخته‌اند و هنوز وارد گفت‌و‌گوهای چالشی و اساسی نشده‌اند.

  • در مورد مذاکرات این هفته در استانبول چه برداشتی دارید؟ آیا ایران و گروه ۱+۵ به دنبال مذاکرات خصوصی‌تر و بی‌سر و صدا ترند؟ آیا این بار پیشرفتی حاصل شده و بن‌بست وین شکسته است؟

در مورد مذاکرات استانبول خبر بسیار کمی منتشر شده و نمی‌توان در مورد آن نظر قطعی داد ولی من نه مذاکرات دور آخر وین را بن‌بست می‌دانم و نه انتظار و توقع تحول فوری و زودرس در مواضع اصلی بده بستان را در استانبول و وین بعدی از طرفین دارم.

اما نکته شما در مورد ضرورت مذاکرات خصوصی‌تر و دور از جنجال‌های خبری درست است. علت اصلی موفقیت مقدماتی ژنو این بود که عمده توافقات قبل از علنی شدن بطور خصوصی شکل گرفت. متأسفانه بعد از ژنو این امکان از دست رفت و طرفین دیگر جلسات غیرعلنی ندارند.

ضمن این که ساختار مذاکرات نیز یک اشکال اساسی دارد که باعث دشوار شدن و تأخیر در حصول توافق می‌شود. اشکال عمده این است که اصولاً ۱+۵ طرف اصلی دعوا نیست. این دعوا صرفاً و منحصراً بین ایران و امریکا است. خانم اشتون به عنوان نماینده اتحادیه اروپا و ۱+۵ توانایی و امکان مذاکره جدی و تصمیم‌گیری را ندارد. او بیشتر یک هماهنگ‌کننده است تا یک مذاکره‌کننده و این ضعف ساختاری متأسفانه باعث کشدار شدن مذاکرات شده و خواهد شد ولی به رغم این ضعف معتقدم مذاکرات در موعد تعیین شده به نتیجه خواهد رسید.

  • ارزیابی شما از محورهای مورد اختلاف چیست؟ آیا طرح موضوعاتی غیر از مسائل هسته‌ای، مبنای حقوقی دارد و قابل توجیه است؟

موضوع برنامه‌های موشکی ایران بخشی از استراتژی دفاعی کشور است و امریکا تحت هیچ عنوانی اجازه دخالت در آن را ندارد. امریکا یک کشور متخاصم است که برخلاف منشور ملل متحد ایران را تهدید نظامی کرده است و ایران بر مبنای تفسیر خود امریکا از منشور، حتی حق دفاع «پیشگیرانه» دارد. بنابراین هر نوع تلاش امریکا برای ورود به این بحث محکوم به شکست است. درقطعنامه‌های شورای امنیت به دلیل بی‌توجهی، اشاره محدودی به این موضوع شده که به نظر بنده کاملاً قابل مدیریت است و جایگاهی در مذاکرات عمده و اساسی نخواهد داشت.

نکته اصلی این است که کل توافق قرار است به صورت یک مجموعه انجام شود. دو طرف توافق کردند که «هیچ چیز توافق نمی‌شود، مگر این‌که همه چیز مورد توافق قرار گیرد»؛ در چنین چارچوبی روشن است که هیچ کدام از طرفین درباره مواضعشان در این مرحله ابتدایی انعطافی نشان نمی‌دهند و مواضع حداکثری را مطرح خواهند کرد. اصولاً چارچوب مذاکرات باز است و باید در روز آخر و حتی بعد از روز آخر، منتظر نتیجه واقعی بود. لذا توقع این‌که در دوره‌های ابتدایی درباره برخی از مسائل مورد اختلاف و مهم پیشرفت حاصل شود، انتظار بجایی نیست.

  • دو روایت مختلف درباره مذاکرات اخیر وین مطرح است. برخی نبود پیشرفت را امری طبیعی می‌دانند که در روند هر مذاکره‌ای اتفاق می‌افتد و برخی دیگر می‌گویند که مذاکرات به بن‌بست رسیده است. این گروه، توافق ژنو را مدل ناموفقی ارزیابی می‌کنند که مانع از رسیدن به توافقنامه‌ای جامع است که حقوق ایران را تأمین می‌کند. نظر شما چیست؟

قطعاً تعبیر نخست درست است. یعنی هیچ بن‌بستی در مذاکرات اتفاق نیفتاده است. گفت‌و‌گوهای هسته‌ای روند طبیعی خود را طی می‌کند که در قالب آن بحث‌های عمده‌ای مطرح می‌شود و بر مبنای آن مباحث نیز بده بستان‌های مهمی رد و بدل خواهند شد. روشن است که در این مرحله هیچ یک از طرفین از مواضع حداکثری خود کوتاه نیاید. اما این‌که گفته شده توافق اولیه ژنو علت تأخیر در پیشرفت مذاکرات ژنو است، تعبیر کاملاً غلطی است. این توافق، پایه مهمی را برای رسیدن به توافقنامه نهایی بنیان گذاشت. بنابراین، این‌که برخی در داخل و خارج می‌گویند مذاکرات شکست خورده است جای تعجب دارد. من شنیدم حتی از عدم نتیجه اظهار خوشحالی هم شده است که این بسیار تعجب‌آور است.

  • موضعگیری‌ها علیه مذاکرات به صحن مجلس و حتی گردهمایی‌هایی از نوع همایش دلواپسان انجامیده است. به نظر شما آیا این مواجهه داخلی با مذاکرات، تأثیری در موضعگیری مذاکره‌کنندگان و تقویت یا تضعیف جایگاه مذاکراتی ایران دارد؟

تا جایی که حمایت یا ابراز نگرانی از روند مذاکرات و مخالفت با آن، انعکاس نگرانی‌های واقعی باشد خوب است. یعنی این‌که اکثریت مردم از طیف‌ها و جناح‌های مختلف مایلند که این مذاکرات با تحصیل حداکثر منافع ملی پیش رود که این مسیر درستی است. اما به هر حال باید نحوه انجام مذاکرات و مواضع مذاکره‌کنندگان را بخوبی و با دقت مورد توجه قرار داد.

چرا که مذاکره‌کنندگان بارها اعلام کرده‌اند که با قاطعیت و پافشاری روی حقوق ایران و مردم پیش می‌روند. مخالفت‌های کنونی آنجایی می‌تواند محل نگرانی شود که برخی از این مواضع وقتی تشدید می‌شود، مذاکره‌کنندگان را از مسیر و برنامه‌ای که برای مذاکرات دارند منحرف می‌کند.

در گذشته نمونه‌ای از این وضعیت را شاهد بودیم. متأسفانه در موضوع هسته‌ای در دور اول مذاکرات، مجموعه مذاکره‌کنندگان به ناحق به وادادگی متهم شدند. این مسأله در مواقعی به سود مذاکرات بود اما در برخی جاها نیز منجر به این شد که در جایی که می‌شد به نتیجه مطلوب رسید این هدف به دست نیامد.

در دوره‌های بعدی هم همین وضعیت پیش آمد. مثلاً در مقطعی ایران و امریکا قرار گذاشتند مواد هسته‌ای به خارج ارسال شود که به نظر بنده توافق بسیار بدی بود. این مسأله به دلیل این‌که با عکس العملهای شدیدی در داخل رو به رو شد، متوقف شد. اما بعد از آن مذاکره‌کنندگان ترجیح دادند که بحث هسته‌ای به همین شکل یعنی حالت «بن‌بست» بماند تا این‌که قدمهایی به جلو بردارند که به واسطه آن به وادادگی متهم شوند. بخصوص وقتی که مذاکرات به انتخابات نزدیک شد، واکنش‌ها به روند مذاکرات هسته‌ای شدت گرفت.

از آنجایی که انتخابات، فضا را بشدت سیاسی کرده و باعث می‌شود که سیاست داخلی بر مواضع مذاکراتی غلبه کند، گفت‌و‌گوهای هسته‌ای که در آن موقع در جریان بود، تقریباً متوقف شد و مذاکره‌کنندگان تلاش کردند در معرض اتهامات جریانات سیاسی قرار نگیرند. به نظر می‌رسد که در دوره جدید هم این اتفاق در حال رخ دادن است و مجموعه مذاکره‌کنندگان بشدت زیر تیغ انتقادات قرار دارند. اگر این انتقادات از نوعی باشد که پایه و اساسی داشته باشد و بتوان از آن‌ها استفاده کرد و بر طرف مقابل فشار آورد که منافع ما را در نظر بگیرد خوب است. اما اگر به حدی برسد که هیأت مذاکره‌کننده از نگرانی اتهام در آنچه در واقع قاعده مذاکره هم هست، دچار سکون و بن‌بست شود و از این‌که حرکتی را جلو ببرد عاجز بماند، این مسأله خلاف منافع کشور و مردم است.

  • شما سهم و وزن این جریان‌ها را چقدر می‌دانید؟ آیا این صداها آنقدر قوی است که بتواند تأثیر مستقیمی بر روند گفت‌و‌گوهای هسته‌ای داشته باشد؟

انعکاس همه صداها چه موافق و چه مخالف در یک فضای آزاد خوب است. حتماً هم موافقین و هم مخالفین با در نظر گرفتن منافع ملی به طرح دیدگاه‌های خود می‌پردازند. اتفاقاً روش‌هایی که توسط مخالفان با بهره‌گیری از سیستم‌های ژورنالیسیتی انجام می‌شود هم خیلی خوب است و موافقان هم باید بفهمند که در صحنه رقابت رسانه‌ای باید بهتر و حرفه‌ای‌تر عمل کنند.

مجموعه‌ای برداشت‌شان این است که روند مذاکرات مطلوب نیست و نگران از ادامه مذاکراتند. این مسأله تا جایی که به روند طبیعی حاکم بر مذاکرات صدمه‌ای نزند، اشکالی ندارد. زیرا طرف مقابل ما هم که امریکاست دارای یک مجموعه بسیار قوی است که کاملاً طرفدار توقف مذاکرات هستند. بنابراین نوعی توازن در بین مذاکره‌کنندگان ایران و امریکا ایجاد می‌شود. اما اگر جریانهایی با اهدافی سیاسی و فارغ از سود و ضرر و منافع ملی به دنبال توقف مذاکرات هستند، به این هدفشان نخواهند رسید و به نظر بنده این توافق تا ۲۸ تیرماه و شاید کمی بعدتر به نتیجه می‌رسد.

  • در خصوص پیامدهای غیر مکتوب ژنو بفرمایید. این توافق چه تأثیری در فضای مناسبات ایران و غرب گذاشت و آیا طرف مقابل احساس کرده که در توافق ژنو امتیازات بیشتری داده و حالا می‌خواهد مواضع محکم‌تری در گفت‌و‌گوهای جدید اتخاذ کند؟

آنچه در ژنو اتفاق افتاد، توافقی بود که به نفع ایران رقم خورد چرا که به موجب آن، امریکا بعد از ۱۰سال پذیرفت که در ایران غنی‌سازی انجام شود. این یک عقب نشینی بزرگ برای این کشور بود که توجیه و تبیین آن در داخل امریکا برای مقامات این کشور بسیار دشوار بود. مشکل امریکا این است که این عقب نشینی خود را نمی‌تواند به آسانی هضم کند.

مشکل دوم امریکا این است که تنها اهرمی که برای محدود کردن و به تأخیر انداختن برنامه‌های هسته‌ای ایران دارد تحریم است. در زمینه تحریم‌ها با هر قدمی که امریکا عقب نشینی کند، فضا و بازخوردی دهها برابر از لغو یک تحریم به نفع ایران ایجاد می‌شود. زیرا مسأله تحریم صرفاً مسأله حقوقی یک کشور نیست بلکه تبعات روانی آن در روابط بین‌الملل و طرف‌های تجاری ایران بسیار زیاد است.

به این دو دلیل امریکا خیلی سخت قدم‌های بعدی خود را برخواهد داشت. اصولاً این مذاکرات چندان پیچیده و دشوار نیست. آن بخشی که پیچیده است توازن بین روابط ایران و آژانس و چگونگی حل مسائل باقی مانده و از طرف امریکا هم تعریف چگونگی رفع تحریم و شیوه اجرای آن است. در این دو مورد است که ما باید نهایت دقت را انجام دهیم و همه منافذ طفره‌روی از اجرای تعهدات را به روی امریکا ببندیم. بقیه مسائل در حد یک بده‌بستان امتیازی است.

  • امریکا تا چه اندازه حاضر است در مذاکرات به توافق برسد آیا به شکست مذاکرات هم فکر می‌کند؟

زمان به نفع ایران است. چرا که تحولات سیاسی منطقه همه به سود ایران رقم خورده است. چه در سوریه که عملاً بشار اسد در انتخابات پیروز خواهد شد و بر قدرت می‌ماند و چه اوکراین و تغییراتی که در روابط روسیه و امریکا پیش آمده است. روند انتخابات عراق و افغانستان نیز به نفع ایران بوده است. بنابراین بطور کلی توان ایران در مذاکرات در حال افزایش است در حالی که دولت امریکا هیچ چشم‌انداز موفقیت آمیزی در ماههای آینده پیش‌روی خود نمی‌بیند. با این تحلیل امریکایی‌ها به قول خودشان در ساعت یازدهم که به معنای لحظه آخر است به آنچه باید تن می‌دهند و مواضع ایران تأمین خواهد شد.

 مریم سالاری

ایران

برچسب‌ها : ,