ارسال مطلب فیس‌ بوک توییت
درنگی در یک قضاوت اخلاقی

آیا رفتار بانو لیلا حاتمی ‌در جشنواره کن عملی غیر‌اخلاقی بوده است؟

شهروندان – یاسر هدایتی:
اقدام لیلا حاتمی در جشنواره کن و واکنش‌های داخلی و خارجی آن که همیشه بعد از چنین مسائلی در جشنواره خارجی مطرح می شود، دست مایه این یادداشت شده است.

لیلا حاتمیخبر کوتاه و غرور برانگیز بود. لیلا حاتمی ‌بانوی بازیگر ایرانی به‌عنوان یکی از اعضای هیات داوری در شصت و هفتمین دوره جشنواره کن حضور خواهد داشت. دو مولفه این خبر برای اهالی فرهنگ و علاقه‌مندان سینما جالب توجه بود؛ اول اینکه جشنواره کن با اهمیت سینمایی‌اش در سپهر سینما در میان هیات داوران خود حضور یک داور ایرانی آن هم یک بانوی ایرانی را تجربه می‌کند و خود این مساله علاوه بر دستاوردهای شخصی‌اش برای فرد انتخاب شده و برای بدنه سینمای ایران فی‌نفسه یک ارزش حرفه‌ای تلقی می‌شود. دومین مولفه جالب توجه بودن این خبر نیز خود بانو لیلا حاتمی‌ است؛ بازیگری که علاوه بر توانایی‌های هنری – حرفه‌ای‌اش در پسا‌پشت کارنامه حرفه‌ای خود چندین نام معتبر را تداعی‌گر است.

تداعی دختر شاعر سینمای ایران زنده یاد علی حاتمی ‌بودن، تداعی همسر علی مصفا که سینماگری خوب است بودن و البته به تبع عروس دو تن از شخصیت‌های فرهیخته ادبی روزگارمان یعنی استاد دکترمظاهر مصفا و استاد دکتر امیر بانو بودن. و البته با همه این فضل نسبی و سببی، بانو لیلا حاتمی‌ هیچ‌گاه چنان نبوده‌اند که «من آنم که رستم بوَد، پهلوان» و شایستگی‌های حرفه‌ای ایشان قطعا بر کمترین اهل فرهنگی که سینمای ایران را بشناسد پوشیده می‌ماند. این مقدمه اما به سبب اتفاقی است که در مراسم افتتاحیه جشنواره کن رخ داده است. اتفاقی که شاید بتوان گفت تمامی‌ حلاوت خبر اول را تحت تاثیر قرار داد و باعث شد علاوه بر جریان رسانه‌ای که در محکومیت وقوع این اتفاق شکل گرفت برخی مسئولان فرهنگی کشور نیز واکنش نشان دهند. اتفاق اینکه بنابر احترام و مرسومات معمول فرهنگ غربی بانوی مسلمان ایرانی رفتاری غیرمتعارف با فرهنگ بومی‌ و دینی خود انجام داد.

به پرسشی که در طلیعه و به‌عنوان تیتر این یادداشت نگاشته شده برمی‌گردم که اگر از منظر اخلاقی به این اتفاق نگاه کنیم چه قضاوتی را از این منظر می‌توانیم داشته باشیم. باتوجه به اینکه این اتفاق را می‌توان از منظرهای دیگری از جمله نگاه روشنفکری نیز مورد توجه قرار داد.

برای توضیح استدلالی که به واسطه آن می‌توان بر اخلاقی بودن یا اخلاقی نبودن رفتار بانو حاتمی ‌در جشنواره کن حکم کرد، مقدماتی لازم است.

اخلاق هنجاری (normative ethics) یکی از حوزه‌های اخلاق‌پژوهی در زمان ما محسوب می‌شود که اگرچه ریشه‌های آن را می‌توان در آثار فیلسوفان کهن نیز یافت اما به صورت روشمند در دوران جدید است که مورد توجه قرار گرفته است. در این حوزه مطالعاتی با روش استدلالی و عقلانی در جست‌وجوی نظریه‌ای معقول برای باید و نباید‌های دستوری حوزه اخلاق روبه‌رو هستیم. اینکه در موقعیت‌های مختلف ملاک‌ها و معیار‌های اخلاقی عمل‌کردن چیست، یکی از وجوه اصلی مورد توجه در این حوزه مطالعاتی اخلاق است. اما نظریه‌های جدی‌ای که درباره ملاک و معیار‌های اخلاقی عمل کردن مطرح می‌شود در ذیل اخلاق هنجاری به دو دسته نظریه‌های نتیجه‌گرا و وظیفه‌گرا تقسیم می‌شود. نتیجه‌گرایان معیار اخلاقی عمل کردن هر شخص را وابسته به هدف و غایت رفتاری او می‌شناسند و اعتقاد دارند ارزش اخلاقی هر عملی براساس نتیجه خارجی آن فعل است که مشخص می‌شود، به این ترتیب بر‌اساس نتیجه‌گرایی وقتی شخصی مخیر میان انجام دو عمل می‌شود باید ببیند کدام یکی از این دو کار می‌تواند منفعت بیشتری را در پی داشته باشد، حال چه منفعت شخصی که مبتنی ‌بر نظریه لذت شخصی است و ارضای میل و خوشی و لذت را به‌عنوان ارزش غایی یک عمل مهم می‌داند چه ذیل نگاه منفعت عمومی.

از این منظر اخیر در ذیل نگاه نتیجه‌گرایانه نیز ارزش اخلاقی بر‌اساس بیشترین سود و منفعت ممکن برای بیشترین مردم و به عبارت دیگر بیشترین غلبه ممکن خیر بر شر یا کمترین غلبه ممکن شر بر خیر توصیف می‌شود. صرف‌نظر از نقدهای جدی‌ای که بر این دیدگاه از منظر عملی و نظری وارد شده است به نظر می‌رسد باید قضاوت درباره اخلاقی یا غیراخلاقی بودن اتفاق ذکر شده در صدر یادداشت را در نظریه دیگر حوزه اخلاق هنجاری یعنی نظریه وظیفه‌گرایی جست‌و‌جو کرد. در نظریه‌های وظیفه‌گرایانه؛ این ذات صفات و افعال است که بنابر مطابقت یا عدم‌مطابقت آن با قواعدی، آن صفات و افعال را جزو باید‌ها و نباید‌های اخلاقی قرار می‌دهد. در تعبیری ساده، طبق نظریه وظیفه‌گرایانه افراد برای اخلاقی عمل‌کردن تنها باید بر حسب وظیفه خود عمل کنند.

وظیفه‌ای که در مطابقت اعمالشان با ملاک‌های تعیین شده اخلاقی معنا می‌یابد. به عبارت دیگر افراد برای اخلاقی عمل کردن تنها باید به وظایفشان که همان مطابقت افعال با ملاک‌های مشخص و ذاتا خوب و صحیح است؛ عمل کنند. این ملاک‌ها البته یا از منظر اراده و قانون الهی قابل تبیین است یا آنگونه که کانت فیلسوف بزرگ دوران جدید می‌اندیشید به واسطه عقل عملی و کلی قابل دسترسی است. از نظر کانت اخلاقی خوب و باارزش است که برای رعایت قانون اخلاقی انجام شود و برای اینکه قانون اخلاقی کلی و ضروری باشد باید مطلقا مستقل از انواع عواطف، احساسات، منافع شخصی و حتی عمومی باشد. از نظر کانت تنها باید چنان رفتار کرد که بتوان آن رفتار را به‌عنوانی قانونی عام وضع کرد. با این توصیفات بسیار مجمل و صرف‌نظر از نقد و نظر‌های مطرح شده در این زمینه که خود مجال بسیار موسعی ‌طلب می‌کند باید گفت توجه به قوانین دینی و میهنی برای هر شخص نیز می‌تواند جزو عمل به اخلاقیات محسوب شود و اگر نگاه وظیفه‌انگارانه‌ای را برای قضاوت در اتفاق پیش‌گفته ملاک قرار دهیم باتوجه به عدم رعایت این قوانین و احکام مذهبی- میهنی که به واسطه آن دست دادن دو فرد نامحرم آن هم در انظار خطا محسوب شده و خلاف عرف و شرع تلقی می‌شود، باید گفت که عمل فوق، کاری غیر‌اخلاقی محسوب می‌شود. خاصه اینکه به واسطه رسانه‌ها نیز این مساله انعکاسی فرامرزی داشته و به نوعی این آشکارا برخلاف قوانین مذهبی و میهنی رفتار کردن؛ واکنش‌های فرهنگی و اجتماعی متفاوتی را نیز در برداشته است.

نکته مهمی ‌که در این میان با این قضاوت مطرح می‌شود گوشزد کردن این نکته از سوی برخی است مبنی‌بر اینکه بانو حاتمی ‌در محدوده مرزهای قانونی ایران دست به این عمل نزده است و این یک رفتار شخصی در جایی بوده است که دیگر قوانین مذهبی – میهنی ما برای ایشان الزام اجرایی نداشته است. از سویی دیگر ایشان به واسطه شخصیت حقیقی خود در این مراسم سینمایی دعوت شده و شرکت کرده‌اند و درست است که افتخار معنوی آن برای سینمای ایران نیز محسوب می‌شود اما از منظر قانونی ایشان نماینده هیچ ارگان رسمی در این جشنواره نبوده و نیستند و در نتیجه همه رفتار‌هایشان نیز فرای مرزهایی است که قوانین مذهبی و ملی را شامل می‌شود تا بخواهد هتک و اسائه‌ای صورت گرفته باشد. این نکته و استدلال‌های صورت گرفته را البته باید با این توجه نیز در نظر گرفت که اگرچه از منظر قانونی می‌تواند این حرف صحیح باشد اما از سوی دیگر نمی‌توان این مساله را انکار کرد که بانو حاتمی‌ به‌عنوان یک سینماگر و فعال فرهنگی- هنری در قبل و بعد حضورهای فرامرزی‌اش چه در گذشته و چه درحال دیگر تنها یک شخصیت حقیقی ندارد و به واسطه حضور قوی ایشان در سپهر سینما و به تبع آن در فضای رسمی فرهنگ و هنر کشور ایشان نمادی از زن ایرانی مسلمان هنرمند فرهنگی نیز حتی اگر نخواهند، شخصیتی نمادین و حقوقی دارند. شخصیتی که مانند هویت حقیقی‌شان به نظر می‌رسد از ایشان جداناشدنی باشد مانند نسبت‌های نسبی و سببی هنری‌شان.

با این وصف است که بانو حاتمی‌ و اصولا همه هنرمندان و شخصیت‌های مختلف در حوزه‌های گوناگون در سطح ایشان باید متوجه باشند که شخصیت حقوقی انفکاک‌ناپذیر ایشان باعث می‌شود در هر افق و سرزمینی که باشند ذیل اخلاقیات و عرفیات نیک ایران اسلامی معنا و قضاوت می‌شوند. در این میان البته بماند سخن از تاسفی که باید داشت از ‌بی‌اخلاقی‌های بسیاری که در فریاد کردن بر سر یک رفتار غیراخلاقی سر داده شد.