ارسال مطلب فیس‌ بوک توییت
محمدرضا فروتن:

خوشحالم وارد مافیای سینمایی نشدم

شهروندان:
«تجریش ناتمام» فیلمی از پوریا آذربایجانی است که به‌تازگی در سینماها اکران شده است. «روایت‌های ناتمام» اولین فیلم این کارگردان بود که بعدها به‌عنوان یک اثر ویدیویی شناخته شد و هرگز امکان اکران عمومی پیدا نکرد.

محمدرضا فروتن«تجریش ناتمام» حدود ٢ ‌سال پیش ساخته شد و به دلایلی در دولت قبلی نتوانست مجوز نمایش بگیرد و حتی به دلایلی امکان نمایش در جشنواره را هم پیدا نکرد. از این‌رو اکران فعلی این اثر، اولین رویارویی این کارگردان با مخاطبانش محسوب می‌شود.

این فیلم یک اثر عاشقانه است که محمدرضا فروتن و شقایق فراهانی بازیگران اصلی آن هستند. فیلمی که تلاش می‌کند در بستر عاشقانه‌ای که دارد به سینمای پرافتخار ایران در دهه ۶٠ و ٧٠ اشاره کند. البته به گفته کارگردان این فیلم اضمحلال اصالت‌هاست. اصالت‌ها و ارزش‌هایی که در جامعه فعلی شکل آنها تغییر کرده یا رو‌ به نابودی است.

در همین ارتباط با پوریا آذربایجانی، نویسنده و کارگردان و محمدرضا فروتن درباره ایده عاشقانه فیلم، ادای‌دین به سینمای گذشته ایران، انتخاب بازیگران، دلایل حضور فروتن بازیگر ستاره سینما در این اثر و… صحبت کردیم.

تقریبا ٢سال پیش فیلم«تجریش ناتمام» ساخته شد اما در این مدت نتوانست اکران عمومی شود. از طرف دیگر اولین فیلم شما «روایت‌های ناتمام» که بعدها عنوان یک اثر ویدیویی به خود گرفت هم هرگز اکران نشد. به‌هرحال ممکن است چنین شرایطی برای یک فیلمساز در ادامه راه دلسردی به همراه بیاورد. حالا که دو‌سال از تولید این اثر می‌گذرد، هنوز همان حس و حال را نسبت به فیلم دارید. فکر نمی‌کنید شاید زمان مطلوب برای اکران فیلم گذشته است.

پوریا آذربایجانی: من این فیلم را بسیار دوست دارم. همیشه فکر می‌کردم که حتی اگر اکران نمی‌شد، درنهایت در خانه خودم آن را می‌دیدم. حتی آن را از «روایت‌های ناتمام» هم بیشتر دوست دارم چون برای من یک فیلم دلی بود. به همین دلیل معیارم برای علاقه به این فیلم، به اکران شدن یا نشدن آن برنمی‌گردد.

در درجه اول وقتی فیلم را می‌ساختیم، خیلی شرایط خوبی بود و همه لذت بردیم. بعد از این‌که فیلم آماده شد هم، همه ما از نتیجه راضی بودیم. ولی طبیعی است که من به‌عنوان کارگردان اثر وقتی ٢، ٣‌سال از تولید فیلمم بگذرد و اکران نشود، قطعا اذیت می‌شوم.

در همین ٢‌سال مدام در سالن‌های ارشاد به دنبال مجوز «تجریش ناتمام» بودم. هیچ‌وقت هم متوجه نشدم که چرا در این مدت به من پروانه نمایش ندادند. اما حالا خیلی خوشحالم فیلم اکران شده است.

  • شما به‌عنوان بازیگر فیلم ٢ سالی است که از آن فاصله گرفته‌اید، با توجه به‌این‌که در این میان در فیلم‌های دیگری هم ایفای نقش کرده‌اید، اما می‌دانم به شدت «تجریش ناتمام» را دوست دارید و جایگاه ویژه‌ا‌ی در کارنامه‌تان دارد. حالا که از نقش‌تان در این فیلم فاصله گرفتید، باز هم همان حس قبلی را نسبت به آن دارید؟

محمدرضا فروتن: به جرأت می‌توان گفت، حس مثبتی که نسبت به «تجریش ناتمام»‌ داشتم در طول این ٢سال وقفه بین اکران فیلم بیشتر هم شده است. یکی از دلایلش این است که یک حس انتظار برای اکران فیلم هم به حس خوب قبلی‌ام اضافه شده است.

در این فاصله ٢ فیلمم اکران شد و دی‌وی‌دی فیلم دیگرم «فصل انار» وارد شبکه رسانه‌های تصویری شد. در این مدت هم لزومی نمی‌دیدم که گفت‌وگو کنم.

اما واقعیت این است که تعلق خاصی به «تجریش ناتمام» دارم. در تمام مدت فیلمبرداری این فیلم احساس می‌کردم که یک انرژی خوبی ما را جلو می‌برد. فضا و شرایط حرفه‌ای‌ که زمان تولید برای ما فراهم شد، باعث این حس خوب شد، به طوری‌که ما به راحتی می‌توانستیم حتی درباره دیالوگ‌ها پیشنهاد بدهیم. پوریا آذربایجانی هم به‌عنوان یک کارگردان خوب، بااخلاق و حرفه‌ای فیلم را جلو می‌برد.

آذربایجانی به کل‌کار فکر می‌کرد و مثل برخی از کارگردانان در درونش «منِ» بزرگ و بادکرده‌ای وجود نداشت که مانع از شنیدن پیشنهادات شود. او به درستی به نظرات گروه توجه می‌کرد.

وقتی فیلمنامه اولیه را خواندم، احساس کردم که باید بیشتر با آذربایجانی در این‌ مورد صحبت کنم. چراکه معتقدم به‌شدت فیلم لبه‌تیغی بود. معتقد بودم رابطه‌ای که قرار است ما در فیلم به تصویر بکشیم، بهتر است ارزشمند و محترم نشان داده شود. دوست داشتم ٢کاراکتر فیلم با تفکر و ذهنیتی کاملا پخته و بالغ در اوج عواطف‌شان با یکدیگر روبه‌رو شوند. بعضی اوقات این احساسات چنان در لحظه در ما طوفان ایجاد می‌کرد که شاید نمی‌توانستیم به درستی تصمیم بگیریم. این نیت و هدف کاملا همان زمان با ما بود.

  • پس با این‌که از فیلم فاصله گرفته‌اید، نباید جایگاه اثر برایتان تغییر کرده باشد.

فروتن: البته بهتر است هر فیلمی در زمان خودش اکران شود. من به این موضوع باور دارم. فکر می‌کنم زمان اکران این فیلم هم همین حالاست. به‌هرحال در این مدت هم درباره «تجریش ناتمام» صحبت شده است، به همین دلیل امیدوارم با موج مثبتی روبه‌رو شود.

به عقیده من «تجریش ناتمام» چندین پله بالاتر از فیلم قبلی شماست. چه به لحاظ فیلمنامه و چه به لحاظ کارگردانی. همچنین انتخاب درست بازیگران. این اتفاق خوبی است برای فیلمسازی که در دومین ساخته خود قدم بلندی بردارد و نتیجه خوبی هم به همراه داشته باشد. ایده اولیه کار چگونه شکل گرفت، آیا از همان ابتدا به همین اندازه پخته بود؟

آذربایجانی: من خیلی استراتژیک عمل نمی‌کنم که براساس شرایط روز جامعه و جهان فیلم بسازم. اصولا به دلم مراجعه می‌کنم چراکه سینما برای من منبع درآمد نیست. با نان سینما ارتزاق نمی‌کنم تا بتوانم فیلم خودم را بسازم. به همین دلیل عمدتا خیلی سخت تهیه‌کننده یا سرمایه‌گذار پیدا می‌کنم.

این‌که شما عنوان می‌کنید چند پله بالاتر است، جای خوشحالی برای من دارد. خودم هم سعی کردم به این نقطه برسم. البته بخشی از این موضوع به بالارفتن سواد بصری و تجربه من برمی‌گردد.

«تجریش ناتمام» هیچ شباهتی به فیلم قبلی من ندارد. این فیلم حاصل ۴ سال فیلم‌نساختن من است. من در این فیلم شرایطی برایم فراهم شد تا با عواملی که دوست دارم، کار کنم. البته در «روایت‌های ناتمام» همه انتخاب‌هایم را دوست دارم.

اما در این قصه از همان ابتدا وقتی فیلمنامه را می‌نوشتم به حضور محمدرضا فروتن در نقش امیر فکر کردم. خوشبختانه در پروسه پیش‌تولید بودجه محدودی فراهم شد و از طرف دیگر آقای فروتن به من اعتماد کرد و این حضور را پذیرفت.

«تجریش ناتمام» حاصل همکاری یک گروه مشترک حرفه‌ای بود. من هم تلاش کردم با تجربیات بیشتری سراغ این فیلم بروم.

  • آقای فروتن! رویارویی شما با فیلمنامه چگونه بود. همان‌طور که اشاره کردم، به‌هرحال فیلم اول کارگردان هم اکران نشده بود. شاید شما شناخت خاصی از او نداشتید.

فروتن: البته دورادور پوریا آذربایجانی را می‌شناختم، وقتی فیلمنامه را خواندم، احساس کردم که قابلیت این را دارد که نتیجه خوبی از آن حاصل شود. از طرفی کارگردان باانگیزه‌ای بود. در این فیلم فضای خیلی خوبی را تجربه کردم. من وارد کاری شده بودم که می‌توانستم از طریق آن بخشی از وجود خودم را ابراز کنم و حرفم را بزنم، پوریا آذربایجانی هم در کار خودش آگاه و با انگیزه بود. این تجربه لذتبخشی برایم تلقی می‌شود. همان زمان اشتیاق این را داشتم که دوباره با او کار کنم وحتی پیگیر این موضوع بودم. واقعیت این است حالا که به میانسالی رسیدم با شرایط موجود، سختگیرتر شده‌ام و دیگر حاضر نیستم عمرم را برای هر فیلمی بگذارم.

  • به‌نظر می‌رسد تصمیم دارید با یک وسواس و دقت بیشتری نقش‌هایتان را انتخاب کنید.

بله. اما شاید در همین وضع هم باز فیلمی باشد که شرایط آن را بسنجم و قبول کنم.

  • در یک مقطعی در تلویزیون هم فعالیت داشتید. یعنی از این شرایط هم فاصله گرفتید.

در جواب این سوالتان می‌توانم اعترافاتی را بیان کنم. من سالی که ۵ فیلم «عیار ١۴»، «پستچی سه‌بار در نمی‌زند» و… را در جشنواره فیلم داشتم، تصمیم گرفتم تابو هنرپیشه سینمابودن را برای خودم بشکنم. به همین دلیل امتحان کردم. تصمیم گرفتم در سریال تلویزیونی که مورد علاقه‌ام بود بازی کنم تا متوجه شوم که این انتخاب می‌تواند جایگاه بازیگری‌ام را تغییر دهد.

درواقع پذیرفتن این‌که در سریال آقای حسن‌پور بازی کنم، برایم حکم عبور از ترس را داشت. کار با فریدون حسن‌پور را قبول کردم چون قبلا با او همکاری داشتم و رابطه خوبی بین ما بود. درست در اوج پرکاری‌ام در سینما، این انتخاب را در تلویزیون انجام دادم. از طرف دیگر یک تله‌تئاتر با عنوان «خرده‌جنایت‌های زن و شوهری» با خانم نیکی کریمی در تلویزیون کار کردم که فکر می‌کنم جزو چند کاری است که عاشقانه دوستش دارم. البته بهترین تله‌تئاتر ‌سال هم شناخته شد.

  • نظراتی که در جشنواره‌ها ارایه می‌شود، بیشتر سلیقه‌ای است. حداقل از دید من چندان ملاک معتبری محسوب نمی‌شود. حتی اگر به خودم جایزه بدهم، می‌توانم جایزه‌ام را حتی برای خودم زیرسوال ببرم، این‌گونه نیست که یک خوش‌باوری داشته باشم.

تله‌فیلم دیگری هم با علیرضا بذرافشان کار کردم که از نتیجه آن راضی بودم و چندین جایزه گرفت. یک تله‌فیلم دیگری هم بازی کردم با عنوان «چشم‌آفتاب» که احساس می‌کنم جزو کارهای ضعیف من در تلویزیون است. اما همیشه دوست داشتم با بلوچ‌ها زندگی کنم یا مدتی در کویر باشم، برای همین این نقش را پذیرفتم. همیشه سعی کردم کارهای ضعیف و متوسطی را هم که در کارنامه کاری‌ام دارم، ببینم. به آنها اعتراف می‌کنم و انکارشان نمی‌‌کنم. به عبارت دیگر، از گذشته کاری‌‌ام فرار نمی‌کنم اما همیشه تلاش کردم کارم را درست انجام دهم… کارنامه من نشان می‌دهد که چه انگیزه‌ها یا خواسته‌هایی داشتم. با وجود تمام این حضورها تلاش کردم مسیرم را ادامه دهم. قطعا سختی‌های خود را هم دارد. خوشحالم که وارد گنگ‌های سینمایی نشدم، خوشحالم که سلام کسی را در سینما به خاطر کار علیک نمی‌گویم و مستقل زندگی کردم و براساس لیاقتم در پروژه‌ها حضور داشتم.

  • شما امروز دلایل خود را برای حضور در برخی کارهای تلویزیونی عنوان کردید. اما انگار در سینما حضورتان در چند کار اخیر کاملا حساب‌شده یا براساس تجربیاتی است که به دست آوردید. مثل «تجریش ناتمام»، «متروپل»، «قصه‌ها» و…

فروتن: ما سعی می‌کنیم شرایط را حفظ کنیم تا به‌درستی به جلو حرکت کنیم. اما یک جاهایی می‌شود و یک جاهایی نه… همه دوست دارند بهترین فیلم‌ها را در طول‌سال کار کنند. من هم باید تاوان بیکاری‌ها، کار نکردن‌ها را بدهم. می‌توانم همیشه سر کار باشم. اما حالا ۶ ماهی است کار نمی‌کنم و ترجیح می‌دهم سر کاری بروم که دوست دارم.

  • یادم هست پیش از این عنوان کرده بودید که می‌خواهید روی موسیقی تمرکز کنید.

فروتن: بله. من همچنان روی آلبومم کار می‌کنم. امیدوارم که در چندماه آینده وارد بازار شود. فضای موسیقی همه رویای من بوده نه آرزوی من.

آقای آذربایجانی شما در این فیلم یک قصه عاشقانه را موضوع اصلی قرار دادید ولی در عین حال تلاش می‌کنید ادای دین خود را به سینما و تئاتر ایران و تاریخچه آن به نمایش بگذارید. کدام یک از این موارد بهانه‌ای شد برای ساختن «تجریش ناتمام».

آذربایجانی: حقیقتا این فیلم برای من با یک قصه عاشقانه شروع نشد. خواهرم نگار آذربایجانی بزرگتر از من است. او در دانشگاه سینما خوانده بود و من با همدوره‌های او بزرگ شدم. با خاطرات و قصه‌های آنها رشد کردم. این خاطرات همان دیدن فیلم در سینما عصرجدید بود. عاشق فیلم «هامون» شدن… یا قصه‌های عاشقانه‌ای که آنها داشتند. ریشه اصلی این قصه به همان زمان برمی‌گردد. بعد قصه عاشقانه امیر و سرور لباسی بر تن این موضوع شد.

البته این فیلم به عقیده من ماجرایش اضمحلال اصالت‌هاست. بیش از این‌که این فیلم عاشقانه باشد یا ادای دین به سینما یا تئاتر آن دهه باشد، فیلمی است درباره همه آن چیزهایی که روبه‌نابودی هستند یا شکل‌شان درحال تغییر است. مثل عشق، سینما، شهر و…

ایده در اصل این است و ریشه تاریخی آن به من و قصه‌های همان آدم‌هاست که برایتان عنوان کردم.

  • اما حالا «تجریش ناتمام» بیشتر یک فیلم عاشقانه به نظر می‌رسد و این ایده شما کاملا بخش فرعی ماجراست.

آذربایجانی: ایده اصلی که مدنظرم بود باید به‌گونه‌ای مطرح می‌شد که مخاطب احساس نکند ما می‌خواهیم شعار بدهیم. بهترین لباسی که می‌توانستم تن این ایده کنم، یک لباس عاشقانه خوب بود. قصه عاشقانه قصه اول من نبود. اما مخاطب عام که ممکن است نزدیکی به سینما دهه ۶٠ یا ٧٠ نداشته باشد با این بخش عاشقانه فیلم ارتباط برقرار می‌کند.

به عقیده من، شکل نگاه کردن به عشق در دنیای امروز ما کاملا تغییر کرده است که خیلی لبه تیغی بود. حضور محمدرضا فروتن خیلی به من در این بخش کمک کرد تا شریف‌تر به قصه نگاه کنیم.

وقتی برای نخستین‌بار با محمدرضا فروتن روبه‌رو شدم به شدت او را اخلاق‌مدار دیدم. موضوع حضور او خیلی در جهت فیلمنامه به ما کمک کرد.

محمدرضا فروتن: فارغ از بحث اضمحلال اصالت‌ها که آذربایجانی به آن اشاره کرد، ما همیشه وقتی از خاطرات تعریف می‌کنیم به شدت با حس خوب و با انرژی از آنها می‌گوییم حتی بیشتر از زمانی که آن اتفاق‌ها برایمان رخ داده است. این ویژگی خاطره است. اما به عقیده من رابطه یک ارزش خاصی دارد. وقتی در این فیلم هم اشاره می‌کنیم که یک زمانی رابطه‌ای بین ٢ شخصیت سرور و امیر بوده است. حالا بعد از این همه‌سال یکدیگر را می‌بینند و ممکن است ناخودآگاه بین آنها نیاز عاطفی باشد و حتی تمایلی برای ادامه رابطه. اما حالا اخلاق به ما گوشزد می‌کند که باید از مسیرمان خارج نشویم و درست حرکت کنیم.

  • اما این دو با احترام و ارزشی که بینشان هست از یکدیگر خداحافظی می‌کنند. این اتفاق قشنگی است.

در جامعه امروز خیلی معانی کلمات تغییر کرده است. آدم‌ها خیلی راحت از عشق صحبت می‌کنند. آدم‌ها خیلی راحت و بی‌دلیل از کلمات محبت‌آمیز برای هم استفاده می‌کنند. این کلمات متاسفانه کاربردش رایج شده است. درصورتی که باید درست و به‌جا به کار برده شود.

  • فکر می‌کنم «تجریش ناتمام» برای شما جایگاه ویژه‌ای در کارنامه‌تان دارد. مانند فیلم‌هایی همچون «قرمز» یا «شب‌یلدا» که قطعا آثار مهمی در کارنامه شما هستند.

فروتن: بله دقیقا برای خودم هم همین‌طور است. «تجریش ناتمام» جزو فیلم‌های ماندگار من است. در کارنامه‌ام فیلم‌هایی را دوست دارم. «تجریش ناتمام» جزو چندین فیلمی است که نزدیک قلب من است.

نقش امیر به‌نوعی انگار در من جاری می‌شد. لحظاتی در بازیگری است که شما از تجربه آن هم لذت می‌برید. سر این فیلم خیلی این لحظات را تجربه کردم.

  • فکر می‌کنم یکی دیگر از بازی‌های خوب این فیلم متعلق به شقایق فراهانی است.

فروتن: فکر می‌کنم بهترین بازی شقایق فراهانی در این فیلم است.

آذربایجانی: ما یک پرده دیگری از بازیگری خانم فراهانی را در این فیلم می‌بینیم.

فروتن: حالا که فیلم را می‌بینم، حس می‌کنم که نقش سرور فقط متعلق به شقایق فراهانی بود و بهترین انتخاب برای این نقش است.

  • درباره شقایق فراهانی هم از ابتدای زمان فیلمنامه مانند آقای فروتن فکرمی کردید؟

نه حقیقتا. اما زمان فیلمبرداری و حتی حالا خیلی خوشحالم که این انتخاب را انجام دادم. هیچ انتخاب دیگری هم درحال‌حاضر برای این نقش ندارم.

البته در شخصیت‌پردازی‌ها هم ما خیلی به کاراکترها نزدیک نمی‌شویم و به اندازه کافی درباره گذشته و نوع ارتباط‌شان مطلع می‌شویم.

آذربایجانی: به عقیده من باید به اندازه‌ای که نیاز است به مخاطب اطلاعات بدهیم و زوری نباید آنها را در جریان همه‌چیز قرار دهیم. خیلی سعی کردیم این اتفاق نیفتد.

  • من با پایان فیلم کمی مشکل دارم. چرا نباید زمانی که امیر و سرور از هم جدا می‌شوند و سرور در تنهایی خود گریه می‌کند، فیلم به اتمام نرسد. چه نیازی بود که باید حتما شخصیت زن داستان دوباره به خانه بازمی‌گشت.

آذربایجانی: من به ماجرا کمی اخلاقی نگاه کردم و به تلخی قصه توجه نکردم. دلم می‌خواست ما در پایان یک مادر مسئول را کنار خانواده‌اش ببینیم که خاطره عاشقانه‌اش را در یک جایی نگه می‌دارد. این نگه‌داشتن خاطره در یک جایی خیلی برایم مهم بود.

  • این نگه‌داشتن خاطره در خودرو سرور هم می‌توانست بیفتد.

آذربایجانی: به عقیده من در خانه جای درست‌تری بود. چراکه بازگشته به خانواده‌اش که در آن‌جا مسئولیت دارد. آدم‌ها ممکن است خاطرات عاشقانه خوبی داشته باشند. اما در بیشتر مواقع زمانی که دوباره سراغ آن می‌روند تا دوباره شروع کنند و ادامه دهند شاید آن خاطره قشنگ هم از بین برود. پس بهتر است فقط یک جایی نگه داشته شود.

من کلا شکل دایره‌ای قصه‌هایم را دوست دارم. در این فیلم هم قصه را با یک مادر و پسر شروع می‌کنیم و دوباره با آنها به پایان می‌رسانیم. ما باید اینگونه به قصه نگاه کنیم که این آدم‌ها یک روز خوب با هم داشتند و خاطراتشان را مرور کردند. اما در پایان هرکدام سر زندگی خودشان هستند.

 شهروند