چرا در اصلاح الگوی مصرف انرژی موفق نبودیم
شهروندان – جواد نوفرستی*:
بیش از ١٠سال از تأسیس سازمانها و شرکتهای مرتبط با بهینهسازی مصرف انرژی در کشور شامل سابا، سانا، شرکت بهینهسازی مصرف سوخت، تدوین مبحث ١٩ مقررات ملی ساختمان -که بر بهینهسازی انرژی در ساختمان تأکید دارد- میگذرد و همچنین تدوین و الزامی شدن برچسب انرژی میگذرد.
از سوی دیگر سالهای بسیاری است که رسانهها و دستگاههای متولی تبلیغات و اطلاعرسانی گستردهای در زمینه بهینهسازی مصرف انرژی ارائه میکنند اما چرا شاخصهای مصرف انرژی بهبود نمییابد و آب از آب تکان نمیخورد؟
بهنظر میرسد هنوز در عمل (و نه گفتار) اراده جدی برای بهینهسازی مصرف انرژی وجود ندارد و فقط حرف آن را میزنیم و هنوز عمق بحران انرژی را باور نکردهایم. بهعنوان مثال در همه گروههای کالاها و محصولات انرژیبر (لوازم برقی، لوازم گازسوز، خودرو و… )، شاهد تولید محصولات پرمصرف و با رده پایین برچسب انرژی یا فاقد برچسب انرژی با وجود الزامی بودن آن هستیم.
از سوی دیگر در بخش ساختمان نیز با حدود سهم ۴٠درصدی (بالاترین سهم) از کل مصرف انرژی کشور، روشهای بهینهسازی مصرف انرژی با وجود تلاش بیش از ١٠ساله و هزینه بودجههای عظیم کمترین موفقیت را داشتهایم. در این خصوص چندین سوال بیپاسخ مطرح است که جواب به آنها حل این معضل را آسانتر میکند.
* با توجه به فاصله حداقل ۵ برابری شاخص مصرف انرژی در هر مترمربع ساختمان در ایران با اروپا و وجود فرصت و پتانسیل صرفهجویی ٨٠درصد مصرف انرژی در این بخش، چرا به این مهم بهصورت جدی و همهجانبه پرداخته نمیشود؟
* استراتژیها یا راهبردهای اصلی رسیدن به این میزان صرفهجویی چیست؟
* چرا با وجود بیش از ١٠سال سابقه اجرا، مبحث ١٩ مقررات ملی ساختمان که ناظر بر بهینهسازی مصرف انرژی در ساختوساز جدید است به درستی و کامل اجرا نمیشود و مبحث ١٩ در عمل، محدود به اجرای پنجره دوجداره شده است؟
* وقتی براساس یافتههای علمی منتشر شده به علت عایق نبودن پوسته خارجی ساختمان، بهطور میانگین و تقریبی، حدود ٣۵درصد اتلاف انرژی از دیوارهای جانبی، ٢۵درصد از سقف و ١٠درصد از کف ساختمانهاست و ٢٠ تا ٢۵درصد اتلاف انرژی از پنجرهها و درهاست، چگونه اولویت عایق ساختمان فراموش شده است؟
* چرا ساختمانی نمیسازیم که کممصرف، عایق و دوستدار انرژی و محیطزیست باشد؟ چرا ساختمانی میسازیم که باید سالهای بعد برای بهینهسازی انرژی در آن هزینه کنیم، آنهم با اثربخشی و کارایی کم؟
* در حالی که حداکثر هزینهای که به هزینه ساخت اضافه میشود ۵درصد هزینه سرانه هر مترمربع است آیا علت عدماجرای عایق مناسب و استاندارد در ساختوساز جدید، هزینه سنگین آن بوده است؟
با یک محاسبه ساده، اهمیت موضوع را در مقیاس ملی بررسی میکنیم. اگر عایقبندی ساختمانها از ١٠سال گذشته اجرایی شده بود، هماکنون قریب به یکسوم واحدهای مسکونی کشور (حدود ٧ تا ٨میلیون از ٢٢میلیون واحد موجود) که در این دهه ساخته شدهاند عایق بودند و در نتیجه آن، متوسط مصرف انرژی برای تأمین سرمایش و گرمایش این ساختمانها کمتر از نصف وضع موجود بود. اثر این اقدام در مقیاس ملی، صرفهجویی سالانه بیش از ٧میلیارد مترمکعب گاز طبیعی (در پیک مصرف گاز در روزهای سرد زمستان، روزانه بیش از ٨٠میلیون متر مکعب) و صرفهجویی سالانه حدود ٢میلیون مگاوات ساعت برق (در پیک مصرف برق در روزهای گرم سال، روزانه بیش از ١٠هزار مگاوات ساعت) و در نتیجه کاهش مصرف سوخت مورد نیاز برای تولید برق و… جمعا به ارزش بیش از ٣٠٠٠میلیارد دلار است که متاسفانه این فرصت را بهدلیل عدماجرای عایق در ساختمانها در ١٠سال گذشته از دست دادهایم. هر سال تأخیر در اجرای این مهم که اصل و اساس مبحث ١٩ مقررات ملی ساختمان است، یعنی هزینه فرصت و هدر دادن و اتلاف انرژی به ارزش حداقل ٣٠٠میلیون دلار در سال!
بهینهسازی انرژی در ساختمان را از کجا شروع کنیم؟
ما نیازمند یک نهضت و انقلاب کیفیسازی در ساختوساز مسکن با کمک همه دستاندرکاران صنعت ساختمان و همه نهادها و دستگاههای قانونگذار، متولی، هدایتگر و ناظر هستیم: (مجلس، وزارت مسکن، سازمان ملی استاندارد، بهینهسازی، سازندگان مسکن، تولیدکنندگان مصالح و تجهیزات ساختمانی، رسانهها و…)
برای صرفهجویی در بخش ساختمان باید از گلوگاهها و شاهراههای اصلی اتلاف یا هدررفت انرژی شروع کرد و اصطلاحا جلو اتلاف انرژی را باید از سرچشمه گرفت. پیشگیری بهتر از درمان است.
راهکار اصلی و اولویت اول قابل اجرا، هدفگذاری و هماهنگی و همسوسازی همهجانبه دستگاههای قانونگذار و اجرایی و ناظر برای ترویج گسترده انواع عایقهای استاندارد و ساخت ساختمانهای عایق (پوسته ساختمان و تاسیسات) در ساختوسازهای جدید است. اگر این اقدام پیشگیرانه مهم در اصلاح الگوی مصرف انرژی در ساختمانها از یک زمان توافقی الزامی، قطعی و انجام نشود، سالهای آینده مجددا باید برای درمان درد مصرف بالای انرژی در این ساختمانها یا تأسیسات آنها هزینه کنیم که کارایی و اثربخشی کیفیسازی در زمان ساخت را نخواهد داشت.
بعد از برنامهریزی برای اجرای پیشنهاد و راهکار اصلی فوق (عایقبندی استاندارد پوسته خارجی و تأسیسات در ساختوساز جدید)، راهکارهای ثانویه زیر نیز قابل برنامهریزی و اجراست:
١- استفاده از سیستمهایی با راندمان بالا با فناوری روز، ایمن و کممصرف.
٢- استفاده از پنجرههای دوجداره با رعایت الزامات ایمنی دریچه تأمین هوا و جریان هوای تازه.
٣- استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر بهویژه انرژی خورشیدی.
بدیهی است برای ساختمانهای موجود شامل ٢٢میلیون واحد مسکونی و بیش از یکمیلیون ساختمان یا واحد اداری، تجاری، عمومی و آموزشی فاقد کیفیت از نظر مصرف انرژی (عمدتا بهدلیل عایق نبودن)، با هدف کاهش حداقل ۵٠درصد در مصرف انرژی، راهکارهایی ساده، موثر و بعضا متفاوت از راهکارهای بهینهسازی در ساختمانهای جدید را میتوان -و باید- اجرا کرد (از جمله: جایگزینی سیستمهای انرژیبر فرسوده و پرمصرف، جایگزینی پنجرهها با پنجره دوجداره استاندارد، حتیالامکان اجرای لایه عایق روی نمای ساختمان یا دیوارهای باز جانبی یا داخل ساختمانهای مسکونی و اداری و تجاری، ترویج پوشش رنگهای نانو عایق و… ) که در یادداشت دیگری به آن خواهم پرداخت.
پیشنهاد کارت اعتباری یارانه انرژی
بهینهسازی انرژی در بخشهای حملونقل، تولید و کشاورزی ضروری است اما به آسانی، سهولت و اهمیت بهینهسازی در بخش ساختمان نیست. بهینهسازی در بخشهای اشاره شده یک ضرورت اجتنابناپذیر است اما واقعیت امر این است که نیازمند سرمایهگذاری سنگین و بهواسطه اثرات چندجانبه اقتصادی و اجتماعی آن (نرخ تورم، تولید و اشتغال و… )، پیچیدگی و دشواری خاص خود را دارد در عین حال با برنامهریزی و هدفگذاری مشخص چندساله میتوانیم به آن برسیم. در کنار این موارد، حجم و سهم مصرف انرژی در بخش ساختمان بسیار بالاست (۴٠درصد کل مصرف انرژی کشور) و اجرای پروژههای بهینهسازی در این بخش از نظر زمان و هزینه بسیار قابل توجیه و اهداف بهینهسازی در این بخش با هزینه کمتر و کمترین اثرات جانبی قابل تحقق است.
در همین راستا، امید میرود با نگاه و تمرکز ویژه مجلس و دولت در تکمیل و تقویت طرح پیشنهادی اینجانب برای «کارت اعتباری یارانه انرژی» (که هماکنون درکمیسیون انرژی مجلس در دست مطالعه و بررسی است) با ارادهای قوی، پیگیری شود تا قدمهای بزرگتر، موثرتر و سریع در بهینهسازی انرژی با اولویت بخش ساختمان برداریم. براساس این طرح به میزان متوسط سرانه مصرف انرژی (گاز و برق) در واحدهای مسکونی به قیمت نهایی و آزاد هدفگذاری شده در قانون هدفمندی یارانهها در مقابل کارت اعتباری در اختیار خانوادهها قرار میگیرد. مدیریت مصرف انرژی و اعتبار شارژ شده در کارت اعتباری یارانه انرژی خانوار، کاملا در اختیار و کنترل خانوار است. خانوادهها میتوانند مصرف قبلی یا بیش از آن را داشته باشند و کل اعتبار کارت و مازاد بر آن را صرف انرژی مصرفی در واحد مسکونیشان کنند یا میتوانند صرفهجویی کنند و از مانده اعتبار کارت بهرهمند شوند. فراموش نکنیم که مصرف انرژی در ساختمانهای ما تا ٨٠درصد قابل کاهش است و طرح کارت اعتباری یارانه انرژی برای تحقق این هدف، بسیار موثر و راهگشاست.
لازم به اشاره است که اصلاح قیمتهای حاملهای انرژی برای توجیهپذیر بودن راهکارهای بهینهسازی انرژی ضروری است. با وجود چند برابر شدن قیمت حاملهای انرژی در مرحله اول هدفمندی یارانهها، بهدلیل جهش قیمت ارز، همچنان سطح قیمتهای موجود با قیمتهای واقعی هدفگذاری شده در قانون هدفمندی یارانهها فاصله زیادی دارد. این فاصله در مورد انرژی مصرفی غالب در بخش ساختمان (برق و گاز طبیعی)، حدود ٨ تا ١٠ برابر سطح قیمت فعلی است در حالی که این فاصله در مورد حاملهای انرژی مصرفی در بخش خودروهای سبک (بنزین و CNG) کمتر است. این یعنی پرداخت سوبسید بیشتر به انرژی مصرفی در بخش ساختمان و اهمیت توجه به راهکارهای اصلی بهینهسازی و کاهش مصرف انرژی در این بخش پرمصرف و فاقد ارزش افزوده.
*مدرس دانشگاه، کارشناس اقتصاد انرژی
شهروند