ارسال مطلب فیس‌ بوک توییت

چرا باید نه گفتن را یاد بگیریم؟

شهروندان:
همه افراد باید در زندگی نه گفتن را یاد بگیرند تا از این طریق بتوانند خوب فکر کنند و تصمیم بگیرند و وقتی میل و علاقه قلبی نسبت به امری ندارند خود را مجبور به بله گفتن به دیگران نکنند.

 نه گفتنیکی از خصوصیات مثبتی که انسان می‌تواند داشته باشد نه گفتن است. علت اینکه برخی افراد از پاسخ منفی دادن و نه گفتن بیم دارند این است که می‌ترسند که با نه گفتن، دیگران آنها را پس بزنند. این افراد اغلب از ویژگیهای خود شناخت ندارند، حد و حدود خود را نمی شناسند، از این رو قادر نیستند که حد و حدود دیگران را رعایت کنند.

برای اینکه کسی بتواند نه بگوید اول باید خود را بشناسد که البته این کار سختی است و این گونه اشخاص در این گونه مورد ابدا آمادگی ندارند و سعی می‌کنند با تمام قوا خود را از آن برحذر دارند و خود را در سایه نجابت اشخاص دیگر قایم کنند.نه گفتن این اشخاص بدین معنی است که باید جلوی خشم خود را بگیرند.برخی‌ها هم نه نمی گویند چون همیشه از زبان پدر ومادرشان نه شنیده‌اند و وقتی بزرگ شدند می‌ترسند نه بگویند چون می‌ترسند مثل پدر و مادرشان شوند.

عصبانیتی که در گذشته ازدست پدرو مادرشان داشته‌اند به قدری آنان را فلج کرده که حتی در حال حاضر هم قادر نیستند با وجدانی آسوده و بدون احساس گناه زندگی کنند.بعضی احساس می‌کنند با بله گفتن به شخصی، انسانی ارزشمند، مهم و مسئول هستند. به علاوه با بله گفتن احساس خوبی به آنها دست می‌دهد ولی در واقع لزومی ندارد به هیچ عنوان و تحت هیچ شرایطی ما از راه عذاب وجدان و احساس گناه احساسات دیگران را تحت کنترل خود در آوریم. گاهی فقط با یک نه گفتن آرامش به وجود می‌آید.

ما حق داریم بگوییم نه، این حق مسلم ماست که از خودمان، احساساتمان، اموالمان و عقایدمان و تمامی وجودمان دفاع و محافظت نماییم.در مورد آنچه اراده ماست نباید حق تقدم را به هیچ کس دیگر بدهیم. حق تقدم با خودمان است. گاه این حق‌تقدم درست لحظه‌ای است که ما باید از خود محافظت نماییم و گاه این تنها راه و تنها حق انتخابی است که می‌توانیم داشته باشیم. همیشه حق تقدم را به دیگران دادن یعنی پرهیز از مقابله و رویارویی با مساله که این به ندرت امکان دارد آن چیزی باشد که به نفع ماست.اگر ما خود برای حفظ خویش و دفاع از خواسته هایمان گامی برنداریم احتمالش خیلی ضعیف است که کس دیگر بخواهد یا بتواند این کار را برای ما انجام دهد.

یاد بگیریم بجا و به موقع نه بگوییم، این قیمتی‌ترین نکته‌ای است که باید آن را یاد بگیریم و در طول زندگی آن را به کار ببریم.گاهی نه گفتن تنها کافی نیست بلکه باید گامی بس فراتر از حد وحدود نه گفتن برداشت و اگر حد وحدودی برای خود قائل نشویم دیگران روی سرمان سوار خواهند شد. نه گفتن برای کسانی سخت است که مایل‌اند ترجیحا خودشان نقش فعالی نداشته باشند، به دیگری تکیه کنند و بگذارند تا دیگران در این بازی متجاوز و مهاجم شناخته شوند. از طرفی نه گفتن در مطالبه حق، حوزه قدرت را محدود می‌سازد.

از آنجا که لازمه نه گفتن جنگیدن است پس باید پرده نمایش را پایین کشید و به هر چه هست خاتمه داد. گاهی بله گفتن آسانتر از نه گفتن است اما این مغایرت گاه تبدیل به تجاوز و حمله می‌گردد که در آن صورت مهاجم ادعایش هم زیاد می‌شود اینجاست که باید حد و حدود مشخص گردد.کسی که از حق و حقوق خود دفاع نمی کند ارزشهای خود را باور ندارد. ما هرگز نمی توانیم کاملا از خودمان دفاع کنیم مگر اینکه خودمان را دوست بداریم. دفاع از خود معنایش این است که در برابر حق و حقوق و همچنین در دفاع از عقاید خود محکم و استوار بایستیم که معمولا به دو مورد بستگی دارد اول اینکه ما حق داریم که انسان باشیم و مثل یک انسان با ما رفتار شود، یعنی اینکه احساس ما مهم است و حق این است که به نظریات ما گوش بدهند.

دوم اینکه کسی که به نظریات ما گوش دهد یا ندهد بستگی به ارزش افکار و نظریات ما دارد، ولی نباید عقاید و افکارمان با گفتن نه یا بله گفتن نابجاحذف شود ولی حق با ماست که آنها را بگوییم.ما باید در زندگی نه‌گفتن را یاد بگیریم تا از این طریق بتوانیم خوب فکر کنیم و تصمیم بگیریم و وقتی میل و علاقه قلبی نسبت به امری را نداریم خود را مجبور به بله گفتن به دیگران نکنیم. ما باید مهارت های نه گفتن رابیاموزیم و با خود تمرین کنیم و همیشه مثبت و سازنده فکر کنیم.

 آرمان

برچسب‌ها : ,