مشورتپذیری و اعتدال در اسلام
شهروندان – محسن غرویان:
اعتدال یک مساله بسیار مهم در اسلام است تا جایی که بسیاری از مفسران قرآن بر اساس آیه شریفه «عْدِلُواْ هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى» تقوا را داشتن عدل و عدالت معنا کردهاند و نوشتهاند که تقوا نتیجه اعتدال است.
در مسائل اخلاقی هم ارسطو که به سه قوه عاقله، غضبیه و شهویه در نفس انسان معتقد است، میگوید اگر انسان بتواند حد وسط این سه قوه را پیدا کند به ملکه اعتدال دست پیدا کرده و این انسان، انسان کاملی است و این مساله مورد تائید علمای بزرگ اخلاق اسلامی نظیر غزالی و نراقی هم بوده است. در مسائل حکمت عملی هم عدالت همواره مورد بحث بوده است ولی در جامعه ما اعتدال بیشتر در مدیریت مورد توجه و مناقشه بوده است.
اعتدال در این جایگاه به معنای توجه به اقشار مختلف جامعه است. به این معنا که باید در یک کشور ۷۰ میلیونی به خواستهها و مطالبات برحق تمامی افراد، دستهها، صنفها و منطقهها و… توجه شود. در این کشور پهناور افراد مختلف با سلیقههای مختلف زندگی میکنند و هر کدام خواستهها و نیازهای مخصوص خود را دارند. البته در این جامعه مشترکاتی هم بین مردم وجود دارد مثل قانون اساسی، ولایتفقیه و سرزمین ایران اما در میان مردم اختلافنظر وجود دارد و کسی که میخواهد در این جامعه مدیریت اجرایی را به دست بگیرد، باید بتواند به تمامی این موارد توجه کند و با افراد مختلف مشورت کند و ما چنین فردی را فردی معتدل میدانیم.
بهنظرم یکی از شاخصههای مهم اعتدال مشورتپذیری و استفاده از نظرات افراد متخصص و کارشناسان مرتبط با موضوعات روز در زمینههای مختلف است و این مساله بهقدری در اسلام اهمیت دارد که باب مشورت بارها در قرآن آمده و در قرآن هم در آیاتی مثل «وَأَمْرُهُمْ شُورَى بَیْنَهُمْ» و «وَشَاوِرْهُمْ فِی الأَمْرِ» و آیات و روایات دیگر بارها و بارها به این مساله اشاره شده و خود پیامبر هم اهل مشورت بود و در مورد امور جاری با مشاوران خود صحبت و نظرخواهی میکرد و لذا طبیعی است که انتظار این است که رئیسجمهور یک جامعه بزرگ مثل ایران اگر میخواهد در کارش موفق باشد اهل مشورت باشد بهخصوص که شعار اعتدال داده که اعتدال جز با مشورت محقق نمیشود. البته این رسیدن به خواستههای همه مردم شاید در عمل ناممکن بهنظر بیاید و اولویت باید خواستههای اکثریت مردم باشد.
نباید خواسته یک اقلیتی از طریق برخی گروهها به رئیسجمهور تحمیل شود و این خواستهها برخلاف خواست و نظر اکثریت مردم باشد، ولی اگر برخلاف نظر اکثریت نبود باید به این خواستهها رسیدگی شود. جایگاه مصلحت همینجاست. یک مسئول باید ببیند خواستههای اکثریت چیست و خواستههای اقلیت چیست و بر اساس مصالح جامعه تصمیم بگیرد. به هر حال در هیچ کشوری در دنیا اقلیتهای سیاسی، دینی و… نمیتوانند به همه خواستههای خود به صورت کامل و صددرصدی دست پیدا کنند و در این زمینه ایران هم مستثنا نیست و افرادی که در ایران زندگی میکنند ضمن پیگری حقوق خود نباید توقع بیجا داشته باشند.